اظهارات آیت الله فاضل لنکرانی (27 خرداد 98)
آیت الله محمد جواد فاضل در پایان دروس خارج فقه بحث صلاه مسافر درجمع طلاب حوزه علمیه قم با بیان این که بیست و ششم خرداد مصادف با سالگرد ارتحال مرحوم آیت الله العظمی محمدفاضل لنکرانی بود در سخنانی پیرامون شخصیت این مرجع فقید گفت: عشق به علم، فقه و احکام در وجود ایشان موج میزد و اساساً کسی تا عاشق این احکام نباشد، فقیه نمیشود.
وی افزود: دو دفتر از ایشان در کتاب الاجاره داریم، یک دفتر با مرحوم شهید حاج آقا مصطفی خمینی که قبل از سال 1340 شمسی در مدرسه فیضیه بحث کرده بودند و دفتر دوم شرح اجاره تحریرالوسیله امام خمینی(ره) است؛ ایشان دوبارمباحث اجاره را از اول تا آخر نوشته اند، و این کشف از علاقه وافر وتسلط برفقه آیت الله العظمی فاضل لنکرانی دارد.
استاد حوزه علمیه قم گفت: حوزههای قدر امام خمینی وشاگردانش را نشناخته اند، بعضی از بزرگان نقل میکنند، وقتی ما وارد مدرسه فیضیه میشدیم داد و قال این دو نفر فضای فیضیه را پر می کرد، معروف بود که میگفتند حاج آقا مصطفی و آقای فاضل بحث میکنند.
عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بیان داشت: در مرداد ماه 1352 ایشان را گرفتند، چهار ماه و نیم در بندرلنگه بودند که مریضیهای فراوان به سراغشان آمد، بعد هم به یزد منتقل شدند تا سه سال تمام شد. ایشان در یزد تدریس را شروع کرد و ساواک ممانعت نمود.
آیت الله فاضل ادامه داد: شرح تحریر الوسیله امام خمینی (ره) را در یزد شروع کردند، یک اتاقی، آقای وزیری در کتابخانه وزیری یزد در اختیار ایشان قرار داد، در حالی که آن کتابخانه سه اتاق و یک سالن بیشتر نداشت، و هیچ کس نمیدانست تا وقتی به قم برگشتیم ایشان در آن کتابخانه چه میکرد؟ سه چهار جلد موسوعه تفصیل الشریعه فی شرح تحریر الوسیله را آنجا نوشت.
وی افزود: آیت الله العظمی فاضل می گفتند: امام را تبعید کرده بودند و دو سه سال گذشته بود، دیدیم هیچ اسمی از امام در حوزه نیست، گفتیم برویم پیش مراجع آن زمان بگوئیم ما میخواهیم یک روز حوزه را برای احترام آقای خمینی تعطیل کنیم، گفتند رفتیم و اغلب موافقت کردند.
رئیس مرکز فقهی ائمه اطهار(ع) ادامه داد: میفرمودند، من آنجا فکر کردم امام که به نجف تبعید شده، در حوزه قم یادی از امام نیست، دیدم این کتاب اولاً خدمت به فقه اهلبیت(ع) و خدمت به امام خمینی(ره)است، نام این مرد را باید زنده نگه داشت و شرح تحریر امام رابا عنوان تفصیل الشریعه شروع کردند.
آیت الله فاضل گفت: اکثر تحریر را شرح نوشته، بیع، خیارات، یک مقدار از صلاة مسافر باقی مانده که ایشان، چهار پنج ماه قبل از فوت، روزی به من فرمود، رزق من از تألیف تمام شد، این جمله برای من خیلی عجیب بود، خیلی قاطع فرمودند، من دیگر موفق به اینکه یک کلمه بنویسم نخواهم شد! بعد فرمودند، خیلی میل داشتم شرح کتاب امام را تمام کنم نشد، اما وصیت میکنم شما این شرح را دنبال کنی، عرض کردم نوشتهی من کجا و نوشته شما کجا؟ فرمودند من این را از شما میخواهم که این کار را انجام بدهید.
عضو جامعه مدرسین بیان کرد: عشق به فقه و فقاهت باید برای ما درس باشد، اینکه امروز یک افراد نادان، دیدند بعضی از عبارات را و پای این درسها نوشتند ولی به حقیقت اینها نرسیدند، جواهر، شیخ انصاری و آخوند را تخطئه میکنند، اگر کسی جواهر و شیخ و آخوند را تخطئه کرد، میتواند امام خمینی (ره) و دیگران را تخطئه نکند؟ مسلم اینها به طریق اولی باید تخطئه شوند چون زیربنای فقهی اینها زیربنای افکار آن بزرگان است.
وی افزود: ذهن طلاب را مشوه میکنند و طلاب را میخواهند مأیوس کنند که راه همین است؛ اگر کسی بخواهد به فقه اهلبیت(ع) برسد غیر از این راهی ندارد، راه همین است که هزار و چند صد سال بزرگان ما طی کردند و این میراث بزرگی است که دست ما رسیدهاست.
این استاد حوزه گفت: البته نه اینکه متوقف بر همین است، یعنی اینجا باید بایستد، فقه دائماً در حال رشد است، در حال فزایندگی است، مسائل جدید و نیازهای بشر را جواب میدهد. کسی تا این راهی که بزرگان ما برای ما قرار دادند طی نکند قدرت بر اینکه عالم به زمانه بشود نخواهد داشت.
وی ولایی بودن را از دیگر ویژگی های آیت الله العظمی فاضل برشمرد و افزود: شاگردان پدرم نقل میکنند میگفتند ایشان زیر گنبد مسجد اعظم درس مکاسب میگفت و مسجد پر از جمعیت میشد، ولی همین جا خود ایشان چای درست میکرد، پدرش هم نشسته بود، خودش چای میداد حتی برخی از شاگردان میگفتند به ایشان عرض میکردیم بگذارید ما چای بدهیم؟ میفرمود این افتخاری است که باید برای خود من باشد.
آیت الله فاضل بیان داشت: مسائل سیاسی وانقلابی در آیت الله العظمی فاضل واضح است، اما ولایی بودنش و نور ولایت را در ایشان میدیدیم. فاطمیه که میشد روز اول حتی همین سالهایی که مرجع هم شده بود، بیست دقیقه قبل از شروع جلسه می امدند و می نشستند، به ایشان عرض میکردم شما الآن مناسب نیست که آمدید؟ میفرمود این چه حرفی است که میزنید؟ ما روضه تشکیل دادیم، ما صاحب تشکیل به حسب ظاهریم و باید زودتر از همه بیائیم، اینکه مرجعیت اقتضا میکند یک مقدار دیرتر بیایند تا جمعیت بشوند، اینهارا اصلاً فکر نمیکرد.