♨️ تجلی دینداری مردم...
🎥 تصاویر به شکل تایم لپس ضبط شده؛ لذا صدا ندارد.
- ۰ نظر
- ۲۲ آذر ۰۱ ، ۱۸:۴۳
- ۳۳۶ نمایش
♨️ تجلی دینداری مردم...
🎥 تصاویر به شکل تایم لپس ضبط شده؛ لذا صدا ندارد.
🖋 عباس بابائی
🔸 سال ۸۱ وقتی از دانشگاه فارغالتحصیل شدم، یکراست رفتم قم و طلبه شدم.
✅ در اولین عید غدیری که طبق قوانین حوزه میتوانستم لباس مقدس روحانیت را بپوشم در سال ۸۷، بهدستان مبارک عارف فقیه آیتاللهالعظمی بهجت»(رحمهالله) «معمَّم» شدم.
🔹 از آن تاریخ تاکنون بیش از ۱۴ سال میگذرد؛ با خاطرات فراوان در ارتباط با مردم نازنین ایران.
خدا را گواه میگیرم که از آن زمان تا حال هزاران بار محبت و احترام و لطف از مردم نجیب و عزیزمان دیدهام و در برابر، تعداد اهانتهای عدهای قلیل از آنان، شاید به تعداد انگشتان دودست هم نمیرسد.
🔹 شاید خوانندهی ارجمند با خود بگوید حقیر در کنج حجره آرمیدهام و هیچگونه کنش اجتماعی نداشتهام تا از نوازشهای نوازشگران بهرهببرم!
کاملاً برعکس؛ ۴ سال در دبیرستان تیزهوشان با دانشآموزان نخبه و بعضاً ضددین و انقلاب بهترین سالهای عمر را گذراندم؛ ۶ سال در دانشگاه با طیفهای مختلف دانشجو رفاقتهای عمیق داشتم؛ ۲ سال از مدیریت ۳ سالهی حقیر در مدرسهی علمیه، مصادف با ایام رکود شدید بازار در ایام کرونا بود و جالب آنکه این مدرسه در مرکز بازار قراردارد! حتی برای یکبار از طرف کسبهی بازار به بندهای که تقریباً هرروز از میانشان عبور میکردم، جسارتی نشد؛ بلکه جز احترام ندیدم.
به موارد فوق بیافزایید، حضور در صدها مسجد و هیأت و مؤسسه و جلساتی که با مردم و جوانان داشتهام.
❓حال این سؤال مطرح است که این سطح از جسارتها و شکنجهها و شهادتها که این روزها روزی طلاب و روحانیون میشود، توسط چه کسانی اتفاق میافتد؟!
🔺 پاسخ کاملاً روشن است؛ در طول تاریخ شیعه، روحانیت ملجأ و پناه مردم در برابر طاغوتها بوده است. و برای جلوگیری از تعدی مستکبران، جانها و آبروها دادهاند چه رسد به عمامه!
روشناست که طاغوت آمریکایی و رضاخانی و صدام عفلقی و منافقین کوردل و اکنون سعودی پلید و وهابیت تکفیری و تجزیهطلبان ضدمیهن، با اندکی از مزدوران و مواجببگیرانِ حقیقی و مجازی، بخواهند مانع این مانع شوند؛ و الا اگر قرار جدایی بین مردم و روحانیت بود، باید با این حجم از فعالیتی که بیش از ۲۰۰ شبکهی ماهوارهای و میلیونها صفحه و کانال مجازی در شبانهروز علیه روحانیت انجام میدهند، هرروز شاهد شهادت تعدادی از طلاب و روحانیون میبودیم.
🔻 البته انصاف قضیه آناست که باید پذیرفت، جمعی از روحانیون بهویژه تعدادی از آنان که به برکت انقلاب، مسئولیتهایی را عهدهدار شدهاند، بعضاً به وظایف شغلی و صدالبته صنفی خود آنگونه که باید عمل نکردهاند.
🔹 یکی از زیباترین و درعینحال سوزناکترین لحظات طلبگیام، لحظهی گلایه و درددل و شکایت مردمان نجیب این دیار است که در بسیاری از مواقع سخنشان بهجا و درخواستشان حق است.
✅ ایکاش مسئولان روحانی و غیرروحانی که به برکت مجاهدت و نجابت این مردم، توفیق نوکری آنان را یافتهاند، قدر این فرصت اندک را بدانند و شبانهروز خدمت به آنان را افتخار خود بدانند؛ درست مثل امامین انقلاب و شاگرد پرفروغ مکتب آنان، حاجقاسم عزیز.
🔹 یقیناً تا زمانیکه این لباس برای صاحبش، لباس خدمت به دین و مردم باشد، هیچ انشقاق و افتراقی بین مردم و روحانیت ایجاد نخواهدشد.
تا باد چنین بادا.
انشاءالله...
📝 برنامه نهاد حوزه برای دینداری نسل جدید چیست؟
🔸 کسی نمیتواند ادعا کند نسل جدید نسلی تباه و بیدین است؛ چراکه شواهد استعداد و انگیزه دینداری در این نسل کم نیست.
اما میتوان ادعا کرد نهاد حوزه بما هو حوزه، که مسؤولیت مستقیم دینداری مردم خصوصا نسل جدید را برعهده دارد، آنگونه که باید برنامهریزی و اقدام لازم را نداشته است.
برای مثال امام خامنهای در موضوع دفاع مقدس و روایت آن برای نسل جدید فرمودند:
«آن وقتی احساس رضایت کنید که ببینید نوجوان دبیرستانی شما، جوان دانشجوی شما با همان چشم به دفاع مقدّس نگاه میکند که شما نگاه میکنید و همان برداشت را از دفاع مقدّس و از حوادثی که در پی دفاع مقدّس پیش آمده دارد. اگر چنانچه این [طور] شد، موفّقیّت در آینده در میدانهای گوناگون حتمی است؛ کما اینکه ما تا حالا هم موارد مختلفِ روایتهای درست و تأثیر آن را دیدهایم...» ۲۰ شهریور ۱۴۰۱
همچنین فرموده ایشان در ابعاد مختلف دینی اعم از اعتقادی، اخلاقی و ... صادق است؛ که اینها از وظایف مسلّم حوزههای علمیه است.
🔻🔻🔻🔻🔻
🔻 توصیف یک دهه هشتادی
متن ذیل نوشته یک جوان دهه هشتادی است در توصیف خود و فضای پیرامونش، گرچه شمولیت در مورد همه دهه هشتادیها ندارد؛ اما در مورد تعداد قابل توجهی از این نسل واقعیت دارد:
«بنده یک دهه هشتادی متولد ۸۲ هستم.
رفیق آشوبگر دارم (دیشب پیشش بودم)؛
رفیق معترض هم دارم (تقریبا کسی نیست که معترض نباشه از جمله خودم)؛
رفیق بسیجی دارم؛
رفیق دانشجوی اطلاعات و امنیت دارم (سپاه و وزارت هر دو)؛
رفیق مخالف نظام و موافق نظام دارم و از قضا توی جمعهای مختلف که زمین تا آسمون با هم فاصله اعتقادی دارن هستم.
بهجای اینکه در مورد دهه هشتادیا نظر بدین حرفاشونو بشنوید.
حرف یه جوون توی سن من چی میتونه باشه؟
شاید باورتون نشه ولی اولیش سرگرمیه!
ما جوونیمونو توی فجازی زندگی کردیم
با پابجی و کالاف دیوتی و PS4 و PS بزرگ شدیم؛ نه؛ باهاشون زندگی کردیم؛ توش هویت پیدا کردیم. از کلش اف کلنز خلاقیت و درس استراتژی گرفتیم. با انواع سلاحها و شیوههای پیروزی و گذران مرحله در انواع گیمها آشنا شدیم و سعی کردیم به روشهای مختلف یه مرحله سخت از یه بازی سخت رو بگذرونیم
بازیهایی که آدم کشی روال ترین بخشش هست!
اما دهه هشتادیا بزرگ شدن؛ قد کشیدن؛ الان دانشگاه میرن؛ سر کار میرن؛ ولی با یه چیزی مواجهن؛ تفاوت عظیم با نسل قبل و قبلتر خودشون. با چاله عظیم نداشتن هیجان و سرگرمی در زندگی واقعی و در مقابلش تصویرسازی و رؤیاپردازی شدید مجازی از یه زندگی پر از هیجان.
توی فجازی هویت پیدا کردیم و اکانت اینستا و توییترمون شد همه رسمیتمون.
حالا اما جامعه به ما به چشم بچه نگاه میکنه؛ بچه بیتربیت!
میفرمایید تقصیر خانوادشه شده آشوبگر.
عه! واقعا؟ یعنی الان دنبال مقصریم؟ بیخیال! بنظرم بحث قصور رو پیش نکشیم چون سفره این دل اگر باز بشه حرفهایی زده میشه که شاید حتی به بلاک شدن و بن شدن بنده منتهی بشه!
نسل من چیزی از انقلاب به دستش نرسید.
زمان جنگ هشت ساله امام خمینی بحرانیترین وضعیت ممکن رو سپرد به کسی همسن من، الان دسته بیل هم به بنده نمیدن!
درس بخون درس بخون!
جدا؟ ما برخلاف نسل قبل خودمون عاقلیم و ترسی از قضاوت جامعه نداریم.
درس بخونیم؟ جدا؟ چی بخونیم؟ چی بخونیم که توی این کشور بها داشته باشه؟
طولانیش نکنم؛
♨️ این نسلی که #کف_خیابونه نه چیزی از انقلاب به دستش رسیده و نه مفاهیم عمیق دینی و ارزشهای اصیل انسانی.
از #حجاب هیچی نمیدونه؛ با مفهوم عفاف آشنایی نداره؛ سود و ضررشو نمیدونه.
از صبح تا شب با سینما و سریال و رسانه تو گوشش کردن حجاب اجباری.
از صبح تا شب با مستندسازی و شبههاندازی تو منوتو اصالت انقلابشو ازش گرفتن و سال ۵۷ رو اوج جهالت مردم نشون دادن.
برخلاف جمهوری اسلامی جهودای بیشرف هزارتا برنامه براش پیاده کردن.
سلبریتیش دعوتش کرده به گل و وید کشیدن
تفاوت جنسیتی رو هم فراموش کردن و شدن اکیپهای دوستانه دختر و پسر بدون ذرهای مخفی کاری و علنی.
یه سر به پارکها و کافهها بزنید متوجه خواهید شد.
اینایی که کف خیابونن یه شبه به خیابون کشیده نشدن.
فضا یه کاری باهاش کرده که درگیری با پلیس براش تفریح محسوب بشه؛ هیجان داره؛ کیف میکنه.
از جهالتش گفتم تا هیجانش.
قصه حجاب و گشت ارشاد بالاخره تموم میشه اما درد بی برنامگی سیستم برا نسل پیشران کشور همچنان بدون ذرهای توجه باقی میمونه و صداش چند ماه دیگه با یه قصه دیگه شنیده خواهد شد.
اگر دستتون رسید درد دلای صادقانه بنده رو به نیابت از نسل چهارم انقلاب به اهلش برسونید.
برا ظهور امام زمانمون تا آخرش پای جمهوری اسلامی هستیم و بالاخره به هر زوری شده علم رو به صاحبش میرسونیم.»
📝 کمکاری حوزههای علمیه برای هدایت و دینداری نسل جدید
🖋 علی مهدوی
🔸 «روحانیت عامل دینداری مردم است.» این نکتهی بسیار مهم، بیان صریح امام خامنهای است.
⁉️ کشور آذربایجان با وجود اینکه سهم پیروان تشیع از جمعیت آن کشور ۸۵ درصد است؛ اما بسیاری از مظاهر اسلام و ایمان در کشور آذربایجان در حال از بین رفتن است؛ چرا؟
چون اولا نظام اسلامی در آنجا برقرار نیست؛ ثانیا وقتی نظام اسلامی برقرار نباشد، روحانیت و مسئولین دینداری مردم، امکان تنفس و زیست اجتماعی ندارند؛ تا جایی که حتی نشر و توزیع رسالهی توضیح المسائل در کشور آذربایجان #جرم محسوب میشود؛ چه رسد به دیگر اقدامات اسلامی، نظیر مراعات حجاب در ادارات و برگزاری مراسمات عزاداری و ....
✅ پس برای تحقق دینداری به هردو رکن نیاز است:
1⃣ حاکمیت نظام اسلامی؛
2⃣ بیداری و جهاد مستمر روحانیت برای ارتقای نرمافزار دینداری مردم.
✅ امروز به برکت انقلاب حضرت روح الله قدس سره و استقرار نظام اسلامی، عمق دینداری مردم نسبت به قبل از انقلاب، رشد چشمگیری داشته است و دیدبان/رهبر انقلاب بارها به این موضوع پرداختهاند.
♨️ اما روی سخن این هشدار ناصحانه، با عموم روحانیت و بالاخص با ارکان مدیریتی حوزههای علمیه (شورای عالی و مدیریت حوزه) است.
🔹 وقتی مسؤول مستقیم دینداری مردم، روحانیت باشد و شدت و ضعف ایمان مردم به قوت و ضعف حوزههای علمیه گره خورده باشد، این یعنی حوزههای علمیه، اگر سیاستگذاری و برنامهریزی مستمر برای نفوذ ایمان در قلوب و جان آحاد مردم جامعه نداشته باشند و با روزمرگی و غفلت از تکلیفی که بر دوش دارند مواجه شوند، زنگهای خطر به صدا در میآید.
🔹 همگان اذعان دارند که دغدغه برای دینداری نسل جدید در اولویت بالاتری قرار دارد.
🔹 برخلاف سیاهنماییها و پمپاژ یأس و ناامیدی درباره نسل جدید (مخصوصا دهه هشتادیها)، اما در صحنههای میدانی میبینیم بیشترین استعداد و انگیزه در همین نسل برای بروز دینداری موج میزند.
شاهد آن، حرکت عظیم اربعین، سیل تقاضا برای اعزام به عنوان رزمندهی مدافع حرم، حرکت خودجوش ملی و بین المللی سلام فرمانده در سراسر کشور، حضور چشمگیر در مراسمات اعتکاف و گروههای جهادی سیل و زلزله و ... است.
⁉️ اما این پتانسیل عظیم و مستعد که آماده تبدیل به بهترین فرصتهاست، چه مقدار مورد توجه حوزههای علمیه بوده و چه میزان از ظرفیت آن بهرهبرداری شده است؟
🔹 وقتی به واقعیت موجود نگاه میکنیم بیشتر بروزات معنوی در نسل جدید ثمرهی ضرب دست با کفایت امام راحل، روشنگریهای امام خامنهای، تبلیغهای جهادی و خودجوش مبلغین موفق و بصورت کلی ریلی است که جمهوری اسلامی تا امروز بنا نهاده است و کمتر نهاد حوزه بما هو نهاد حوزه، به صورت آگاهانه و مدبرانه برای هدایت نسل جدید، برنامه ریخته و مدلسازی هماهنگ کرده است!
⁉️ آیا حوزه نباید برای تربیت و هدایت نسل جدید، شبانهروز خون دل بخورد؟
آیا حواسمان هست که دشمن بیشترین فشار جنگ روانی را متوجه همین نسل کرده است و اغتشاشات اخیر نشان داد که دشمن میخواهد بیشترین سیاهی لشکر خود را از این طیف صید کند؟
🔻 اگر واقعا شورای عالی و مدیریت حوزه، برای این موضوع دغدغه دارند، باید در برنامه آموزشی و هدفگذاری برای تربیت #طلاب_جامع، هویدا شود.
چطور و با چه ابزار و به کمک کدام «نیروی انسانی متخصص» میتوانیم نسل جدید را تربیت کنیم؟ آیا با طلابی که عموما حتی الفبای ارتباطگیری با نسل جدید را نمیدانند، میتوانیم؟!
♨️ هرچند زمان زیادی را از دست دادهایم، اما اگر همین امروز #بیدار نشویم، فردا و فرداها هیچ راهی برای جبران نداریم.
♨️ یادمان باشد در برابر خدا و امام زمان ارواحنا فداه و خون شهدا مسؤولیم.
مسؤولیت ما هم دینداری مردم است.
📝 تأملی بر سلسله حماسههای مذهبی
🖋 هادی چیت ساز
🔸 با آغاز محرم طنین نوای عاشورایی و شور و شعور حسینی در کشور پیچیده است. تمام شهرها و روستاها سیاهپوش شدهاند تا سهمی در زندهکردن یاد عاشورا داشته باشند.
🔹 همین دو هفته پیش بود که حماسهای دیگر در کل کشور به وجود آمد؛ حماسه جشن غدیر. و قبلتر از غدیر، حماسههای مهدوی مردم ایران و بلکه شیعیان جهان که برای حضرت ولی عصر (عجل الله تعالی فرجه) گرده هم آمدند.
❓آیا این حماسههای پیدرپی اتفاقی است؟ چه کسی ادعا میکند چنین شوری بدون شعور است؟
برخی میگویند مراسمهای مذهبی ظاهری زیبا دارند، اما باطنشان از محتوا خالی است. تحلیلشان غلط اندر غلط است. مگر جشن غدیر و ماتم عاشورا بدون شعور معنا دارد؟
مگر میشود چنین جمعیتهایی در کل ایران بخروشند ولی از معنا و مفهوم غدیر و ولایت و جهاد حسینی، تهی باشند؟ اگر داغ کربلا و حسین (ع) نبود، چگونه میشد مردم را چنین ماتمزده کرد؟
به راستی این همه عشق از کجا آمده؟ چه کسی مردم را بیش از پیش مشتاق حسین و کربلا کرده است؟ آیا جز این است که دیانت و معنویت در قلوب ایرانیها و بلکه جهان تشیع بیشتر شده است؟
🔹 کسی که چنین حماسههای سالانه و اکنون حماسههای ماهانه را نمیبیند و یا اشتباه تحلیل میکند، او برای معنویت و باطن مردم کاری نمیکند.
آری، با نقطه مطلوب فاصلهها داریم، اما باید قدر این نعمت و خروش را دانست و شکرگذار بود. باید برای شعور بیشتر نسل امروز، تلاش مضاعف کرد. برای ساختن جامعه مهدوی باید شبانهروزی کار کرد که دشمن کار میکند.
🔹 اما آنچه مشهود است این است که انقلاب در افزونی دیانت مردم موفق بوده و نشانههای این موفقیت هر روز بیشتر میشود.
جانبازان و شهدای مدافع حرم، نمونهای از دریای خروشان دینداری پرعمق مردم هستند.
کسانی که توفیقات امروز را نمیبینند، همان منزویانی هستند که از قطار انقلاب، پیاده خواهند شد.
🔹 ما به بهترشدن اوضاع امیدواریم، نه امیدی از سر دلخوشی و نادیدهگرفتن ضعفها، بلکه بستری بینظیر را در دینداری مردم میبینیم که وظیفه ما را سنگینتر میکند.
#لبیک ما به حسین (ع) آن است که متوقف نشویم، بلکه قوتها را بیشتر کنیم و ضعفها را کمتر. ما برای جهاد آمدهایم و از ناملایمیها نمیهراسیم.
🖋 رضا حسینی
❓فرض کنید انقلاب اسلامی محقق نشده بود، وضعیت دینداری و تشیع، امروز در ایران چگونه بود؟
♨️ آذربایجان بهترین مصداق برای فهم این است که بدون تأسیس حکومت اسلامی توسط حوزهها و ولایت فقیه، نه تشیعی خواهد ماند و نه حوزهای!
🔹 کشور جمهوری آذربایجان از نظر درصد شیعیان، بافاصله بسیار کمی از ایران، دومین کشور شیعه -به لحاظ درصد جمعیت شیعیان- در جهان به حساب میآید که ۸۵ درصد جمعیتش را شیعه تشکیل میدهد؛ این کشور تا دوره قاجار جزء ایران بود اما طی قراردادهای گلستان و ترکمانچای از ایران جدا شد اما همچنان آداب و رسوم و فرهنگ ایرانی و شیعی در آن یافت میشد؛
🔹 با تسلط روسیه تزاری و پس از آن تسلط لائیکها بر #حکومت آذربایجان، امروزه این کشور از نظر دینی و از نظر آموزههای تشیع، یک کشور #مرده به حساب میآید!
🔻 از نظر میزان استعمال #مشروب حتی در مهمانیهای عادی، از نظر وجود کابارهها و عیاشیهای شبانه، از نظر ارتباط با اسرائیل، از نظر میزان پایبندی به حجاب، از نظر بیبند و باری در سواحل، از نظر میزان تقید به وجوهات شرعی (که اصلا بسیاریشان نمیدانند وجوهات چیست!) از نظر ارتباط با داعش! از نظر امر به معروف سران حکومت و از منظرهای مختلف این کشور در وضع فاجعهباری قرار دارد!
🔻 به نحوی این کشور از نظر دینی عقب مانده نگه داشته شده است، که الهام علیاف بالاترین مقام یک کشور شیعه، در ایام شهادت امیرالمؤمنین و ماه رمضان در مراسم رقصی در مسجد شوشی (از بناهای تاریخی آذربایجان) شرکت میکند و همراه با تجار اسرائیلی به رقص میپردازد!
یا برگزاری مسابقات یورویژن (خوانندگی و رقاصی) که همراه با رژه همجنسبازان در باکو نیز بود! از دیگر شاهکارهای حکومت لائیک آذربایجان است!
❗️طبیعی است این حکومت به حوزههای علمیه نیز رحم نمیکند و در حرکتی حسابشده بعد از تخریب گسترده حوزههای علمیه، در صدد پرورش دکترای الهیات و اعزام آنها به مساجد است! و به نحوی حوزههای علمیه را عقب نگه داشتهاند که این شیعیان مظلوم -با همه مشکلات امنیتی و خطرهایی که برایشان ایجاد میشود- مجبورند به حوزههای ایران برای تحصیل بیایند!
در گذشتهای نه چندان دور شهرهای لنکران، و بادکوبه (باکو) علمای بزرگی به جامعه تشیع تقدیم کردهاند که با ادامه روند کنونی بعید است چیزی از دین باقی بماند (هرچند همیشه اقلی از دینداران در همه جا وجود خواهند داشت).
🔹 جان کلام این که سرنوشت محتوم جدایی دین از سیاست، کشور آذربایجان است که با ۸۵ درصد شیعه، از نظر اخلاقی در منحطترین وضعیت به سر میبرد!
♨️ اگر سکولارهای حوزوی مایل به جدایی دین از سیاست هستند، حاضریم برای آنها بلیط یکطرفه به باکو تهیه کنیم تا طعم حوزه مستقل را بهتر بچشند!
❇️ هرچند سکولارهای حوزوی بهتر از هرکسی میدانند که حوزههای علمیه در ایران اسلامی مستقل هستند و صرفا از این شعار به جهت دستیابی به مقاصد شوم خود استفاده می کنند.
📝 چند خطی در پاسخ به استاد عندلیب همدانی
🖋 محمد متقیان تبریزی
🔢 بخش دوم
💢 رابطه اقامه شعائر و زیست اخلاقی
استاد عندلیب فرمودهاند: «چگونه میتوان شعائر الهی را بدون اخلاق انسانی و عدالت اجتماعی، معیار تحقق دین در جامعه دانست، مگر هدف دین، زیست اخلاقی و برپایی عدالت نیست؟»
۱_ در عین باور به این نکته که اخلاق و عدالت، دو معیار از معیارهای تحقق دین هستند اما بسیار جای تعجب است که استاد، چرا «اقامه شعائر» را امری غیر از «زیست اخلاقی» میداند؟ حضور در مراسم عزاداری، جلسات مناجات و لیالی قدر، اعتکاف و توسل، نمونههای بارز اقامه شعائر هستند، آیا این اعمال، امری غیر از زیست اخلاقی هستند؟ بله، این اعمال تمامِ زیست اخلاقی انسان نیست اما غیر از آن هم نیست، پس دوگانهسازی اینچنینی، خالی از دقت است. و تعبیر درست آن است که گفته شود: علاوه بر اقامه شعائر، باید به رفتارهای اخلاقی دیگر نیز توجه نمود، و چه کسی این توصیه بجا را انکار خواهد نمود؟
۲_ پرسش از استاد این است که؛ اگر بنای جامعه بر زیست اخلاقی باشد، چه باید بکند؟ آیا مگر غیر از این است که یکی از مهمترین بسترهای اجتماعیِ رواج اخلاق در جامعه، وعظ و خطابه و توبه و مناجات و بکاء است؟
قطعاً ایشان هم چنین باوری دارند، پس نباید در دوگانه کاذب (اقامه شعائر یا زیست اخلاقی) قرار گرفت و بلکه، باید تأکید نمود بر اینکه اقامه شعائر، مقدمهای است برای زیست اخلاقی. و اگر هم ادعا شود که زیست اخلاقی جامعه ایرانی مبتلا به نقیصه است، نیاز به پژوهشهای دقیق دارد که در متن ایشان منعکس نشده است.
۳_ از درون اقامه شعائر، و از متن فرهنگ حسینی است که مجاهدت پزشکی در دوران کرونا، ایثار کریمانه با طرح مواسات، بذل مال و منال در بلایا و حوادث از سوی گروههای جهادی متولد و در سطح جامعه به شکل چشمگیری فراگیر میشود.
آیا میتوان ایثار و مجاهدت بی چشمداشت را زیست اخلاقی ندانست؟ و آیا میتوان این دو اخلاق والامرتبه را بیارتباط با اقامه شعائر -علی الخصوص شعائر حسینی- دانست؟
💢 و اما درباره عدالت اجتماعی
🔹 پرواضح است که تحقق عدالت اجتماعی، در اولین و مهمترین مرحله، متوجه مسئولین و حاکمان جامعه است، هرچند مردم نیز باید عدالتخواه باشند تا تحقق عدالت آسان گردد. حال، اگر مقام معظم رهبری (دام ظله الوارف) از عقبماندگی در زمینه عدالت اجتماعی میگویند، این امر متوجه به مدیران نظام است نه مردم. درحالیکه، موضوع دینداری، ارتباط مستقیم با بدنه و آحاد مردم دارد. پس نمیتوان وظیفه اولیه حاکمیت را به پای مردم نوشت.
و همچنین پرواضح است که؛ تحلیل عقبماندگی نظام در مقوله عدالت اجتماعی به رفتارهای فردی مدیران، نوعی «تقلیل مسئله» است. مهمترین عاملی که فقرآفرین، فسادزا و تبعیضساز است نه رفتار فردی چند مدیر بلکه «ساختارهای فسادزا» است. مدیر بانکی که تهجد و نمازشبش ترک نمیشود، نمیتواند سیستم اداره بانک را به سمت مستضعفین بچرخاند، و این سیستم است که بر او غلبه کرده و مسیر سرمایهداری را در پی خواهد گرفت.
🔹 و حال، این پرسش مطرح میشود که: در تبدیل ساختارهای فسادزا به ساختارهای عدالت آفرین، چه سهمی داشتهایم؟
حوزههای علمیه، علما و اساتید و محققین عرصه فقاهت که همواره در طول تاریخ منادی اخلاق و عدالت بودهاند، آیا سهم خود را اداء کردهاند یا اینکه بنای خویش را صرفا بر توصیه و نصیحت گذاردهاند؟
به نظر میرسد، باید به میدان درآمد و نرم افزار اداره جامعه اسلامی را از متن وحی استخراج نمود و از اسارت اندیشه غربی رهانید، و سپس، توقع آن را داشت که عدالت اجتماعی تحقق یابد. و اگر گمان بریم که با نگارش کتاب و ارائه سخنرانی و توصیهنامههای مجازی بتوانیم کاری پیش ببریم، سخت به بیراهه رفتهایم.
📝 چند خطی در پاسخ به استاد عندلیب همدانی
🖋 محمد متقیان تبریزی
🔢 بخش نخست: رابطه قلت و کثرت
🔸 استاد عندلیب همدانی، در راستای دغدغههای اجتماعی خود، نکاتی را درباره شاخصه دینداری فرمودهاند که به نظر میرسد، ابهامات و پرسشهایی درباره آنها وجود دارد.
🔻 ایشان فرمودهاند: «هرگز نباید صرف برپایی شعائر و یا حضور در مراسم و محافل دینی توسط عدهای از مردم را نشانه دینداری اکثریت جامعه دانست».
1️⃣ آیا در مراسمات مذهبی، با «عدهای از مردم» به مثابه گروه و فرقه و جمعی خاص روبروییم که در شهر و استان و بخشی مشخص از کشور، به اقامه شعائر میپردازند، یا اینکه، آن عده از مردم، در تمام استانها و شهرها و محلات و روستاها حاضرند؛ به گونهای که هیچگاه منطقهای خالی از اقامه شعائر نیست، هرچند با تعداد افراد کمی تشکیل شود؟
گویا در ذهن استاد عزیز، عدهای از مردم، به صورت یک ترکیب جمعیتی مشخصِ منفکِ جدا افتاده از اکثریت جامعه تلقی شده است در حالیکه خود ایشان نیز بعید است چنین باوری داشته باشند.
2️⃣ وجود اجتماعاتِ متکثرِ منتشرِ در جای جای کشور، نشان از آن دارد که فضا و جو اجتماعی، دینی و مذهبی است، و اگر چنین نبود و فقط عدهای از مردم دغدغه اقامهی دین داشتند، قطعاً نمیتوانستند در بدنهی جامعه منتشر گردند و حتماً منزوی شده و به گوشهای خزیده و مناسک خود را در خلوت برپا میداشتند.
وجود فضا و جو غالب دینی نیز حکایت از آن دارد که آن «عده ای از مردم» در حقیقت مرتبط با آن «اکثریت جامعه» است و از آن بریده نیست، و حتی از آن اکثریت نیز نمایندگی میکند.
بنابراین به نظر میرسد در این تحلیل باید دقت نمود که جامعه را به موزائیکهای کنار هم چیدهشده تقلیل ندهیم، به گونهای که برخی از انسانها را تبدیل به «عده» نموده و در کنار «اکثر» به حساب بیاوریم. بلکه بدنهی جامعه یک پیکر واحد است که در این پیکره، هم عالم است و هم جاهل؛ هم عابد است و هم فاسق؛ که باید دید غلبه جو اجتماعی با کدام است؟
به عنوان نمونه پاسخ این پرسش را میتوان از اجرای سرود «سلام فرمانده» به دست آورد. وقتی که این اجرا، میتواند یک موج اجتماعی بزرگ در شهرهای متعدد بیافریند، باید به گستره این موج و ریشههای آن در دل دریا نگریست؛ نه اینکه با نظر به تعداد افراد حاضر در مراسم و شمارش آنها، چشم خود را بر اکثریتِ قرار گرفته در وراء آنها بست.
📌 ادامه دارد...
📝 جلوههای دینداری مردم
🖋 حسین شریعتمداری
🔸 در دوران دانشجویی به اتفاق ۳ تن دیگر از دوستان دانشجو عازم اصفهان بودیم.
افق مشرق نقره فام شده بود ولی راننده اتوبوس برای نماز صبح توقف نمیکرد.
❓دوستانه از راننده پرسیدیم برای ادای نماز توقف نمیکنید؟ پاسخش مثبت بود اما دقایقی گذشت و توقف نکرد. یکی از دوستان به راننده گفت ما را برای نماز پیاده کنید و شکایتی هم نداریم.
🔹 راننده اتوبوس به غیرتش برخورد و گفت من مخلص همه جوانان نمازخوان هستم و [...] توقف کرد.
❇️ از سی و چند مسافر اتوبوس ۲۳ نفر برای نماز پیاده شدند!
❗️با تعجبی آمیخته به شرم از آقایی که حدود ۵۰ سال داشت پرسیدم؛ شما که اهل نماز هستید چرا ساکت بودید؟
با شرمندگی گفت؛ نمیدانستیم که اکثر مسافران نمازخوان هستند!
♨️ اگر افراد جامعه احساس کنند دیدگاه و نظر آنها در «اقلیت» قرار دارد و اکثر افراد جامعه دیدگاه و نظری متفاوت با آنها دارند، به طور معمول و براساس یک قاعده فراگیر -استثناها مورد نظر نیست- علاقه و تمایلی به ابراز نظر و عقیده خود نخواهند داشت و بیم آن دارند که به خاطر ابراز عقیده و نظر متفاوت خویش در انزوا قرار گیرند.
بر این اساس یکی از ترفندهای خطرناک #عملیات_روانی ساخته شده است.
🔹 این ترفند که از آن با عنوان «مارپیچ سکوت -SILENCE SPIRAL» یاد میشود [...] اولین بار در سال 1974 (1353) از سوی خانم «الیزابت نئول نیومن» آلمانی و در کتاب «افکار عمومی- پوست اجتماعی» مطرح شد. چگونگی بهرهگیری از این نظریه یکی از دهها -و اکنون صدها- ماده درسی است که در سرویسهای اطلاعاتی آمریکا و اروپا به افسران عملیات روانی آموزش داده میشود.
🔹 مارپیچ سکوت، یک دالان و کریدور فرضی است که دیواره آن را رسانهها میسازند.
کاربرد مارپیچ سکوت هنگامی است که اعتقادات و باورهای مردم با اهدافی که دشمن درپی آن است همخوانی نداشته باشد. دشمن در این حالت باور اکثریت را درون مارپیچ سکوت میریزد و با استفاده از رسانههایی که در اختیار دارد و روزنامهنگاران مزدوری که به خدمت گرفته است، تلاش میکند تا باورها و اعتقادات مورد قبول اکثریت مردم را در اقلیت و باورهای مورد نظر خود را به عنوان باور و خواست اکثریت مردم معرفی کند!
🔹 در آموزههای اسلامی آمده است که «صلوات بلند» نفاق را از بین میبرد. چرا؟
برای این که وقتی کسی با صدای بلند صلوات میفرستد، هویت خویش را ابراز داشته و تابلوی باورها و اعتقادات خود را روی دست گرفته است.
🔹 ترفند مارپیچ سکوت اگر چه مدتهاست که در ایران اسلامی به کار گرفته شده و هنوز هم میشود ولی هر از چندگاه با دیوار بلند و سد مستحکم باورهای اسلامی ملت روبهرو شده و ناکام مانده است و از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1⃣ درپی شهادت حاج قاسم سلیمانی، دهها میلیون نفر در ایران اسلامی برای بزرگداشت مقام آن شهید بزرگوار به صحنه آمده و در تشییع پیکر پاک وی حماسهای عظیم آفریدند.
2⃣ طرح عادلانه کردن یارانهها با تبلیغات سوء و کمنظیر دشمنان بیرونی و پادوهای داخلی آنها روبهرو شد ولی در مجموع از جمعیت ۸۵ میلیونی ایران اسلامی فقط چند هزار نفر در ۱۴ استان کشور به خیابان آمدند و بسیاری از آنها نیز از یک سو بعد از توضیح مسئولان و از سوی دیگر با مشاهده اراذل و اوباشی که جلودار بودند پا پس کشیدند.
3⃣ و اما، به عنوان تازهترین نمونه از این دست میتوان به سرود فاخر، جذاب و روحنواز «سلام فرمانده» اشاره کرد.
این سرود از نخستین روزهای اجرای آن با انبوه پر حجمی از تبلیغات سوء دشمنان ریز و درشت خارجی و داخلی روبهرو شد ولی علیرغم این حجم گسترده هجوم، همهروزه بر استقبال پر شور مردم به ویژه نسل جوان و دهه نودیها از آن افزوده شده است تا آنجا که کمتر کسی را میتوان یافت که سرود سلام فرمانده را زیر لب زمزمه نکند.
✅ وقتی همه #شواهد از عمق و وسعت باورهای اسلامی و انقلابی در میان مردم حکایت میکند چرا باید صبر کنیم تا حماسههایی نظیر سه نمونه یاد شده به میان کشیده شود و آنگاه گستره دلباختگی تودههای عظیم مردم به اسلام و انقلاب و نظام را به نمایش بگذاریم؟
و چرا نباید پرچم باورها و هویت اسلامی و انقلابی خود را بیوقفه برافراشته نگاه داریم؟!
✅ باطلالسحر ترفند مارپیچ سکوت، فریاد در اعلام باورهاست چیزی شبیه همان صلوات با صدای بلند.
🌐 کیهان
🎥 سیل سرازیر جمعیت به سوی قطعه شهدای بهشت زهرا برای برگزاری احیای شب قدر
❓چرا از کنار آمار حیرتانگیز استقبال مردم از شبهای قدر براحتی رد میشویم؟!