طلاب خواهر و بحران تجرد۱
آفات ایدهآلگرایی مفرط
زهرا ابراهیمی
هشتگها گاهی باعث میشوند لابلای اندوختههای ذهنیمان چرخی بزنیم و آنچه دغدغهی فکریمان بوده را مورد واکاوی مجدد قرار دهیم.
از دیشب که هشتگ #ازدواج_آسان به مناسبت پیوند آسمانی حضرت زهرا سلاماللهعلیها و حضرت علی علیهالسلام در فضای مجازی پررنگ شد، موضوع ازدواج، آن هم بین طلاب ذهنم را به خود مشغول کرد.
بالا رفتن سن ازدواج مسألهای است که نمیتوان از آن چشمپوشی کرد؛ اما وجود چنین معضلی در میان خواهران طلبه کمی تعجببرانگیز است.
به نظر میرسد برادران طلبه به محض ورود به حوزه به استحباب امر مقدس ازدواج بیش از سایر امور پی میبرند و اهتمامشان بر جامهی عمل پوشاندن به این مستحب بسیار مشهود است. به همین دلیل در بین برادران طلبه با مشکل بالارفتن سن ازدواج کمتر روبهرو هستیم. البته شاید دلیل آن این باشد که آنها مطابق با سنت و عرف جامعه دست به انتخاب میزنند و حق تقدم برای گزینش و انتخاب دارند چرا که آنها باید برای ازدواج پیشقدم شوند.
تفهیم امر ازدواج و تبیین معیارهای لازم برای یک ازدواج موفق در بین خواهران طلبه و لابلای دروس اخلاق و خانواده، آنها را به این سمت کشانده است که باید طرف مقابل معیارهای لازم برای ازدواج را به طور تمام و کمال داشته باشد. شاید تزریق نگاه ایدهآلگرایانه و کمالگرایانه به آنها منجر شده که تنها افرادی که بالاترین مراتب لازم در معیارهای مدنظر را داشته باشند، مورد انتخاب قرار دهند .
اگرچه برای بانوان طلبه اکثراً معیارهای مادی و ظاهری از درجهی اهمیت کمتری برخوردار است، اما از آن سو اهمیت بسیار زیادی که به معیارهای معنوی میدهند به حدی است که به افرادی که کمتر از تصورات ذهنیشان دارای آن معیارها باشند، "بله" نمیگویند .
ازدواج امر مقدسی است و برای آنها که اهل تدینند، معیار ایمان و اخلاق به عنوان معیارهای اصلی ازدواج مد نظر گرفته میشود. اما قطعاً ایمان و اخلاق دارای مراتب است. اگر کسی در حد معمول از مرتبهای از ایمان و اخلاق برخوردار باشد شایستگی تشکیل زندگی و خانواده را دارد. اما دختران طلبهی ما دچار چنین طرز تفکری شدهاند که لزوماً باید طرف مقابل حد بالایی از ایمان و اخلاق را داشته باشد و تمام مصادیق اعتقادی و اخلاقی را چه در ظاهر و چه در باطن یکجا و به شکل کامل دارا باشد.
تزریق این طرز تفکر در ذهن خواهران طلبه، باعث شده که آنها در انتخاب دچار وسواس شوند و به اصطلاح سختپسند گردند. توجه به معیارهای معنوی در امر ازدواج دستور آموزههای اسلام است اما حساسیت بیمورد در رابطه با مصادیق جزئی این معیارها، حاصل آموزش غلط و یا عدم تبیین صحیح این موضوع در حوزههای علمیه است.
بیرون راندن اکثر آدمها از دایرهی تعاریف اعتقادی و اخلاقی خود، بلایی است که در همهی امور اثر نامطلوبی بجا گذاشته است و در امر ازدواج نیز خود را به شکل بالارفتن سن ازدواج نشان میدهد.
به عقیده ی من یک دلیل مهم تجرد آنها طرز تفکر آنهاست که فکر می کنند تافته ی جدا بافته اند.مثلا در اجتماعات خانوادگی انزوا را انتخاب می کنند چرا که دیگرا ن را اهل غیبت و دروغ و... می دانند و در شان خود نمیدانند که با آنها نشست و برخاست داشته باشند.در عروسی ها شرکت نمی کنند چرا که موسیقی را حرام میدانند و بقیه را اهل معصیت میدانند.این خود بینی ها منجر می شود به این که حتی برادران طلبه هم جرات ازدواج با آنها را نداشته باشند.