📝 حقیقت میدان
🖋 حسین شایسته؛ مدرس دانشگاه تهران
🔸 مشاهدات این چند وقت خود در باب موانع تببین واقعیت برای آن دست از مخاطبین معترضی که قابل گفتگو بودند را در چند نکته خلاصه عرض میکنم:
۱. عمدهترین آسیب این جماعت این است که به منبع اطلاعات و آماری که ما ارائه میدهیم به شدت بیاعتماد هستند.
اما در مقابل به منابع مورد استناد خود اعتماد بدون پشتوانه و حتی فاقد دلیل دارند.
چند بار از زبان چند نفرشان برای اثبات اتقان منبع شنیدم که: "وقتی چند منبع رسانهای (بدون توجه به ماهیت آن) یک موضوع را با یک محتوا بیان میکنند، پس معلوم میشود که آن موضوع حقیقت دارد" سپس خبر تجاوز پلیس به دختران دستگیرشده و کشتن آنها را مثال زدند.
به نظرم در این مقوله نباید ابتدا به صورت اثباتی وارد بیان مسائل شد؛ چراکه اشتراک وثاقت وجود ندارد. بلکه در گام اول با هر لطایف الحیلی باید تمام تلاش صورت گیرد تا مخاطب در وثوق منابعش تردید کرده، به شک بیفتد.
۲. اکثریت قریب به اتفاق ایشان فاقد کوچکترین شناخت از جریانات و گروهکهایی هستند که با ایشان در یک جبهه قرار دارند!
زمانی که یک سری اطلاعات سطحی و دم دستی از کوموله برایشان میگفتم با چشمان از حدقه درآمده و حاکی از سؤال واکنش نشان میدادند!!
نام بهائیت را اصلا نشنیدهاند.
هیچ چیزی از مجاهدین خلق نمیدانند.
باور کنید وقتی نقشه تجزیه ایران به شش منطقه را پای تخته کشیدم با کمال تعجب برایشان تازگی داشت؛ حتی از این قضیه اظهار نفرت کردند.
۳. در ذهن آنها هیچگونه تفکیکی بین افعال متدینین و محتوای متن دین وجود ندارد؛ زیرا اصولا شناخت بسیار ناچیزی از منابع دینی و محتوای آن دارند. اما هر آنچه در جامعه دیدهاند از آن به صورتی سطحی تلقی دین میکنند؛ خصوصا کاستیهای مدیریتی در حاکمیت را.
لذا ذهنشان پر از تناقض و تعارض است و به هر دری میکوبند تا آن را فریاد بزنند.
۴. به شدت نیازمند روی گشاده در تبیین و برخورد هستند. این مقوله چه به خاطر حجم تبلیغ رسانهها باشد یا تجربه برخورد شخصی بد، متأسفانه چهره نیروهای مدافع انقلاب، در نگاه اکثر ایشان چهره خشن و بیمنطق و غیرقابل گفتگویی است.
برایم عجیب بود پس از پایان بحث، یکی از آنها با سن تقریبا ۲۰ سال به من گفت شما خیلی مهربانید.
۵. به دلیل تأثیرپذیری جمعی ایشان از رسانهها، در ذهنشان به طور ناخودآگاه همرأی و پشتیبان یکدیگر هستند. یعنی یک نفرشان مطلبی میگوید و بقیه ناخودآگاه و بدون فکر تأیید و تصدیق میکنند.
اگر شما با استدلال، برخی از ایشان را در دیدگاهشان مردد کنید و این پشتیبانی جمعی را بشکنید به طرز جالبی دیگران هم لااقل بر موضع خود اصرار مکرر نمیکنند؛ ولو در ظاهر باشد.
۶. در آینده موارد دیگری را بیان خواهم کرد...
✅ روی صحبتم را به نهادهای تبلیغی و مبلغین مسجددار برمیگردانم و درگوشی نجوا میکنم:
هنوز دیر نشده است! مسجدها را فعال کنید. هیچ پایگاهی مثل مسجد نمیتواند سنگر تبیین و مرکز جذب این نسلهای مظلوم و یتیم باشد.
حال خود دانید...