ناصر میرزایی
«روششناسی فقهی» یکی از موضوعات مهم علمی است که در چند سال اخیر مورد اقبال بیشتر محافل حوزوی قرار گرفته، گرچه رد پای آن در تاریخ فقه قابل مشاهده است. بدون شکّ این توجّهات معاصر خالی از ثمره نبودهاند و بخشی از محصولات پژوهشی آن را میتوان تألیف کتب زیر دانست:
1 «پیش درآمدی بر مکتب شناسی فقهی» اثر حجتالاسلام ضیائیفر
2 «کتاب درس خارج و گامهای اجتهاد» اثر حجتالاسلام احمد مبلغی
3 «درآمدی بر مکتب فقهی قم و نجف» به کوشش حسین ایزدی
4 «روش شناسی فقهی؛ نخستین نشریه روشی در علوم حوزوی» با آثاری از اکبر ترابی، منصور مهدوی و سعید هلالیان
5 و کتاب «روششناسی اجتهاد» اثر موسسه فقاهت.
کتاب اخیر از آن رو که نه پیشگام بلکه اثری شکلگرفته در امتداد یک جریان علمی است، طبیعتا باید با تکیه بر سرمایه اندوخته شده در مسیر و توجّه به قوت یا ضعفهای سایر آثار، قدمی رو به جلو بر میداشت؛ امری که از ابتدای انتشار مورد تردید جدی برخی محقّقان قرار گرفت. همین تردید و البته تردید در اصل اتقان اثر مزبور باعث شد تا یکی از اساتید حوزوی درخواست جمعی از طلاب را اجابت کنند و به نقد علمی این کتاب بپردازند.
اما در کمال تعجّب با این واکنش مواجه شدند که: «اگر توانایی نقد داشتید بهتر بود با حضور مؤلف این کار را انجام میدادید، در غیر این صورت رفتار شما حرکتی غیرحرفهای و دور از اخلاق علمی است» گوینده این سخن مشخص نیست چطور فراموش کرده همین فاضل حوزوی (ناقد کتاب) سابقا در دو نوبت درخواست مناظره برای نقد آرای مؤسسه فقاهت را داشتهاند که این مطالبه به دلیل نامعلومی مسکوت گذاشته شده است!! آن هم از جانب شخصی که به صورت مکرّر خواستار مناظره با مطرحترین چهرههای حوزوی بوده و عدم اجابت آن را برهان بر حقانیتش میداند!
یا چطور فراموش کردهاند قبلا مناظراتی توسّط برخی اساتید مطرح سطوح عالی با این مؤسسه انجام شده است که سرنوشت اسناد و صوت آنها بعد از سه سال هنوز نامعلوم است و حتی از اعلام رسمی صورت گرفتن چنین مناظرهای طفره میروند!! آیا اخلاق علمی معنایی جدید یافته و در راستای تامین اهداف اشخاص تعریف میشود؟
اگر خاطرشان باشد روزی صوت درس یکی از آقایان نشست اساتید را نقد کردند و آن آقا تاب نیاورد و در کانالش فریاد عدم رضایت شرعی سر داد! چرا امروز که یکی از کتابهای خودشان بررسی علمی مختصری شده همان رفتار را تکرار میکنند و برچسب «حرکت غیراخلاقی و غیر حرفهای» میزنند؟!!
بهتر است نه فقط در این موضوع بلکه در کل مسائل حوزوی، باب نقدهای علمی باز شود همچنان که بهتر است تحمل نقد نیز بالا رود. طبعا مخاطبین در لابلای رد و اثبات مطالب، توان درک مطالب دقیق و علمی را از غیر آن دارند.