مناهج

نظرسنجی سنن حوزوی

مناهج
نگرش ها و دغدغه های حوزه و روحانیت

طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اسلام کامل» ثبت شده است

📝 بخش سوم
💠 امام خامنه‌ای

3 برخی مصلحین اصلا وارد میدان عمل نمی‌شوند و صرفا به ارشادات معنوی بسنده می‌کنند

🔻 حالا این مربوط به کیست؟ این مربوط به آن کسی است که اصلاح را عملاً آغاز می‌کند و تلاش می‌کند. برای مثال مصلحین زیادی را شما می‌بینید در جوامع گوناگون تاریخی؛ در همین زمانهای نزدیک ما در جوامع اسلامی مصلحینی پیدا شدند که بعضی مردم را در جامعه‌ای که در آن کینه‌ورزی وجود داشته به صلح دعوت می‌کردند، بعضی ثروتمندان را در جامعه‌ای که فقر وجود داشته به کمک به فقرا دعوت می‌کردند، بعضی از این فراتر می‌رفتند و ملّتها را به آشتی و صلح با یکدیگر دعوت می‌کردند؛ البتّه در میان اینها کسانی بودند که صادقانه حرکت می‌کردند، شاید کسانی هم بودند که خیلی هم نیّتهای صادقی نداشتند. در طول تاریخ هم ما این ‌جور آدمهایی را می‌شناسیم؛ این تازه مصلح است امّا کسان دیگری هم هستند که همین اندازه هم حرکت نمی‌کنند.

🔻 اگر چه افکاری دارند، پیشنهادهایی برای ساخت یک جامعه‌ی مطلوب و ایدئال دارند، امّا تلاش ندارند. فلاسفه از این قبیلند؛ بیشتر آن فلاسفه‌ی اجتماعی که یک طرحی را برای نظام اجتماعی ارائه دادند، از این قبیلند. در گذشته هم ما در تاریخ این‌ جور فیلسوفانی داشته‌ایم، در دورانهای اخیر در بسیاری از نقاط جهان و در کشور خودمان هم داشته‌ایم کسانی را که می‌نشستند یک گوشه‌ای -اصلاً اهل حرکت و تلاش و فعّالیّت هم نبودند- نصیحت می‌کردند، می‌نوشتند، طرحِ دنیای ایدئالِ خودشان را روی کاغذ می‌آوردند، مدینه‌ی فاضله‌ای ترسیم می‌کردند، این را می‌دادند تا در افکار و اذهان و اندیشه‌های بشر رسوخ کند به امید اینکه یک روزی کسانی پیدا بشوند که آن را پیاده کنند و به مرحله‌ی عمل دربیاورند؛ روشِ معلّمانِ معمولیِ بشر این ‌جوری است.

📅 ۱۰ آبان ۱۳۶۵


  • صادقی

📝 بخش دوم
💠 امام خامنه‌ای

2 مصلحین و حکما صرفا دنبال رفع یک نقیصه هستند؛ لذا به همان چهارچوب و نظام اجتماعی-سیاسی موجود تن می‌دهند

🔸 سبک کار مصلحین یا حکما و فلاسفه جور دیگر است؛ تشکیل یک جامعه‌ی محدود به حدود و ضوابطِ موردِ نظر برای غالبِ این کسانی که اسم بردم، مطرح نیست. مصلحین میخواهند جامعه را اصلاح کنند؛ یعنی چه اصلاح کنند؟ یعنی یک نقیصه‌ای در جامعه هست، آن را برطرف کنند؛ یک ضعفی در یک گوشه‌ای از جامعه هست، آن را جبران کنند؛ فسادی هست، خرابی‌ای هست، آن را ترمیم کنند. مثلاً یک مصلح اجتماعی که انقلابی نباشد، در جامعه اگر دید فقر هست و فقرا هستند، در صدد برمی‌آید که با روشهای گوناگون فقر مردم را برطرف کند. فرض بفرمایید که ثروتمندان را، دارایان را، قانونگذاران را وادار کند تا قوانینی بگذارند یا ثروتی را کنار بگذارند یا صندوقی را درست کنند تا بدان وسیله فقرای جامعه از فقر نجات پیدا کنند.

🔸 یا اگر چنانچه یک فسادی در جامعه هست، فحشا مثلاً در جامعه هست، [مصلح] با گفتن، با ایراد خطبه و سخنرانی، با بیان حقایق، با نصیحت، با موعظه مردم را وادار می‌کند به اینکه از فحشا و فساد و مانند اینها اِعراض کنند و راه درست را انتخاب کنند؛ یک مصلح دلسوز علاقه‌مند این‌ جور عمل می‌کند.
امّا چهارچوب جامعه را این مصلح قبول کرده؛ یعنی نظام اجتماعی را، نظام سیاسی را، حکومت را، ارتباطات گوناگونی را که در یک جامعه وجود دارد و مناسبات اجتماعی را پذیرفته [لکن] در آنها عیبی مشاهده می‌کند، [فقط] این عیب را می‌خواهد برطرف کند.

ادامه دارد...

📅 ۱۰ آبان ۱۳۶۵


  • صادقی

📝 بخش نخست
💠 امام خامنه‌ای

1 پیامبر هدفش ساخت جامعه در همه ابعاد است

🔹 در زندگی رسول‌ خدا یک چیز وجود دارد که آن مستمر است؛ بقیّه‌ی چیزهایی که در حیات اجتماعی پیغمبر هست، غیر از خصلتها و صفات معنوی و خود پیغمبری و مانند اینها مقطعی و مربوط به زمانها است؛ آنچه در زندگی اجتماعی پیغمبر و در شخصیّت آن حضرت به ‌عنوان یک رهبر از اوّل تا آخر ادامه دارد، مبارزه است.

🔹 پیغمبر اسلام از اوّل بعثت، مردم را به یک جامعه‌ی الهی و توحیدی دعوت می‌کرد.

🔹 اصلاً نباید دعوت پیغمبر را با دعوتی که فلاسفه و حکما و معلّمین و مصلحین جوامع انجام می‌دادند، اشتباه کرد و یکی گرفت؛ نوع دعوت پیغمبر و هدف پیغمبر با آنها تفاوت داشت. از اوّلی که رسول ‌خدا مبعوث شد، خطّ‌مشی آن حضرت عبارت از این بود که یک جامعه‌ای به‌ وجود بیاورد و در آن جامعه امکان هدایت انسانها را برایشان فراهم کند.

ادامه دارد...

📅 ۱۰ آبان ۱۳۶۵


  • صادقی


📝 نیاز به فهم دقیق‌تر تاریخ زندگی پیامبر

💠 امام خامنه‌ای

🔹 ما شیعیان و همچنین عموم مسلمانان از تاریخ اسلام، مخصوصاً آن مقداری که مربوط به ماجراهای زمان پیغمبر است، اطّلاع درست و دقیقی نداریم؛ یعنی تاریخ و تاریخ اسلام در میان ما جدّی گرفته نشده است.

🔹 منظور از تاریخ زمان پیغمبر، مجموعه‌ی حوادثی است که از پیش از بعثت تا بحبوحه‌ی ماجراهای اوّل بعثت شروع می‌شود و تا ماجرای مهمّ هجرت پیغمبر در سال سیزدهم بعثت و سپس در لحظه‌لحظه‌ی روزها و ساعات مهم و تعیین‌کننده‌ی ده سال اقامت مدینه ادامه پیدا می‌کند و با وفات پیغمبر، آن سلسله از مطالب تمام می‌شود؛ این بخش از تاریخ خیلی حائز اهمّیّت است.

🔺 البتّه درباره‌ی پیغمبر روایات فراوان و نقلیّات مختلف -بعضی قوی، بعضی ضعیف- گفته شده است. کم‌ و بیش [همه]، مخصوصاً آن کسانی که با کتاب سر و کار داشته‌اند یا با مجالس و منابر و پای منبرها انس داشته‌اند، از زندگی پیغمبر یک گوشه‌هایی، یک نمونه‌هایی می‌دانند لکن باید عرض بکنم که هر حادثه‌ای در زندگی پیغمبر آن‌ وقتی معنای حقیقی خودش را پیدا میکند که در مجموعه‌ی این تاریخ بیست‌وسه‌ساله و دوران حیات پیغمبر، مورد ملاحظه قرار بگیرد و معنای آن حادثه در جهاد مستمرّ رسول‌ خدا درج بشود؛ وَ الّا بسیاری از این حوادثی که شما شنیده‌اید از زندگی پیغمبر، به ‌طور مجرّد و تنها، آن معنای حقیقی خودش را نمی‌دهد.

🔻 برای همین هم هست که در ذهن مسلمانان و بخصوص در جامعه‌ی خود ما -که ما از نزدیک با وضع فکری مردم همواره تماس داشته‌ایم- سیمای رسول‌ خدا به ‌عنوان یک سیاستمدار، به ‌عنوان یک حاکم، به‌ عنوان یک انقلابی، به عنوان یک مبارز و قهرمان میدان جنگ، به ‌عنوان یک پدر مهربان و دلسوز، یک انسان حکیم و آینده‌نگر شناخته نشده است.

🔹 درست است که در ذهن مردم ما اعتقاد به همه‌ی این خصوصیّات و بالاتر از این خصوصیّات نسبت به پیغمبر هست، امّا معتقد بودن به اینکه پیغمبر فوق‌العاده است و با وحی الهی سر و کار دارد و معجزه می‌کند یک حرف است، و ترسیم شخصیّت والای انسانی پیغمبر که می‌تواند برای ما اسوه باشد و درس باشد و از آن استفاده کنیم، یک مطلب دیگر است؛ این دوّمی در جامعه‌ی ما انجام نشده و جا نیفتاده است.

✅ لذا ما احتیاج داریم که تاریخ زندگی پیغمبر را یک‌ قدری بیشتر، دقیق‌تر بدانیم و بفهمیم...

📅 ۱۰ آبان ۱۳۶۵


  • صادقی