📝 وظیفهای استثنائی یا الگویی برای مکلفین؟
🖋 م.ص.صادقی | #یادداشت_مهمان
🔸 امام حسین علیه السلام فرمود: «أَنِّی لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِی أُمَّةِ جَدِّی ص أُرِیدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْکَر» (۱)
🔺 از جمله تحلیلهایی که درباره قیام و نهضت سیدالشهدا علیه السلام مطرح میشود و غالبا نتیجهای جز دعوت به سکون و انفعال در برابر ظالمین و مستکبرین ندارد، غیر قابل الگو بودن قیام امام حسین علیه السلام، است که این قیام را اختصاصی و صرفا وظیفه شخصی حضرتش معرفی میکنند!
هر چند دلیل معتنابهی برای این مدعی پیدا نشد، اما این تحلیل یک خروجی منفی اجتماعی دارد؛ و آن بیاثرساختن حرکت و قیام سیدالشهدا علیه السلام و خون شریف و مبارک ایشان در امتداد تاریخ است. تحلیلی برای مسکوتگذاشتن نهضت حسینی که به ضد اهداف و خون پاک ثارالله بدل شده است.
🔻 برای اینکه نشان دهیم این تحلیل خلاف حرکت امام حسین علیه السلام است و به آنتیتز نهضت حسینی بدل شده است ـ با احترام به برخی قائلین احتمالی ـ به فقه (باب امر به معروف و نهی از منکر) در کتاب تحریر الوسیله امام خمینی (قدس سره) مراجعه میکنیم، تا به وظیفه انسان مسلمان در امر به معروف و نهی از منکر در موقعیتی که سیدالشهدا علیه السلام واقع شد، پی ببریم.
✅ #امام_خمینی در تحریر الوسیله (ج ۱ ـ ص ۴۷۲) در شرط چهارم امر به معروف و نهی از منکر (عدم ترتب مفسده و ضرر بر امر و نهی)، بعد از بیان اینکه اگر آمر یا ناهی از وقوع ضرر یا مفسدهای (جانی، مالی یا آبرویی) برای خودش یا دیگر مؤمنین بترسد امر و نهی واجب نیست، در مسئله ششم میفرماید:
«لو کان المعروف و المنکر من الأمور التی یهتم به الشارع الأقدسکحفظ نفوس قبیلة من المسلمین و هتک نوامیسهم أو محو آثار الإسلام و محو حجته بما یوجب ضلالة المسلمین أو إمحاء بعض شعائر الإسلام کبیت اللّٰه الحرام بحیث یمحى آثاره و محله و أمثال ذلک لا بد من ملاحظة الأهمیة، و لا یکون مطلق الضرر و لو النفسی أو الحرج موجبا لرفع التکلیف، فلو توقفت إقامة حجج الإسلام بما یرفع بها الضلالة على بذل النفس أو النفوس فالظاهر وجوبه فضلا عن الوقوع فی ضرر أو حرج دونها»
«اگر معروف و منکر از اموری باشد که شارع مقدس به آن اهتمام ـ ویژه ـ دارد، مانند حفظ جان و نوامیس قبیلهای (گروهی) از مسلمین یا محو آثار اسلام و محو حجت آن (اعتبار) به نحوی که موجب گمراهی مسلمین بشود یا برخی شعائر اسلام از بین برود مانند بیت الله الحرام به نحوی که اثری از آن نماند و مانند این مثالها، پس در این موارد ملاحظه و توجه به اهمیت مسئله مهم است. - پس مطلق ضرر یا حرج در امر و نهی، موجب رفع تکلیف نیست- لذا اگر اقامهی حجتها و امور مهم اسلام ـ که با نبودشان گمراهی و ضلالت پیش میآیدـ متوقف باشد بر بذل جان یا جانها، ظاهر آن است - که امر و نهی- واجب است، چه برسد به اینکه ضرر یا حرجی پیش بیاید».
✅ ایشان در مسئلههای ۷ تا ۱۱ چند عنوان را از مصادیق امور مهم دانستهاند که ضرر و حرج موجب سقوط تکلیف در برابر آن نمیباشد و امر و نهی واجب است. مانند بدعت در اسلام، معروف شدن منکر، سکوت در برابر ظالمین، سکوت در برابر جرئت ظالمین در گسترش محرمات، سکوت در برابر اعوان ظالمین قلمداد کردن علما.
🔺 البته قید مهم در این چند تکلیف شرعی، مخاطب آنهاست؛ "علماء الدین و رؤساء المذهب"، این دو دسته چنین وظایف خطیری بر عهده دارند؛ نه عموم مکلفین.
🔻 از این نقطه محل عزیمت سیدالشهدا علیه السلام فهمیده میشود که قیام و حرکت وظیفه شرعی آن حضرت در چارچوب امر به معروف و نهی از منکر بوده است؛ نه یک وظیفه اختصاصی و غیر قابل الگو. بلکه فعل آن حضرت نشاندهندهی مراتب امر و نهی و قیود آن میباشد که اتفاقا وظایف علما و رؤسای مذهب شیعه از آن فهمیده میشود.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
📌 پ.ن ۱: مثیر الاحزان 4 / بحار الانوار 44:329/ المناقب لابن شهرآشوب 89: 4 / مقتل الحسین الخوارزمی 188: 1 /نفس المهموم: 37 / مکاتیب الأئمة 40: 2 / لمعة من بلاغة الحسین (علیه السلام): 106 / مکاتیب الرسول صلى الله علیه و آله ج2، ص: ۳۶۶ / الفتوح: ج 5 ص 21 / معالی السّبطین: ج 1 ص 212.
📌 پ.ن ۲: نخستین بار حدودا سال ۱۳۸۶ در مدرسه آیت الله مجتهدی ره تهران، این استدلال از تحریر الوسیله را از حضرت استاد آیت الله جاودان حفظه الله شنیدم.
- ۰ نظر
- ۰۳ مرداد ۰۲ ، ۱۱:۴۶
- ۲۶۴ نمایش