مناهج

نظرسنجی سنن حوزوی

مناهج
نگرش ها و دغدغه های حوزه و روحانیت

طبقه بندی موضوعی

📝 فرازی از وصیتنامه امام خمینی قدس سره

🔸 در این زمان که مخالفین اسلام و جمهوری اسلامی کمر به براندازی اسلام بسته‌اند و از هر راه ممکن برای این مقصد شیطانی کوشش می‌نمایند، و یکی از راه‌های با اهمیت برای مقصد شوم آنان و خطرناک برای اسلام و حوزه‌های اسلامی #نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حوزه‌های علمیه است:

    1️⃣ که خطر بزرگ کوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزه‌ها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافی است

    2️⃣ و خطر بسیار عظیم آن در درازمدت به مقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیاد که با آگاهی برعلوم اسلامی و جا زدن خود را در بین توده‌ها وقشرهای مردم پاکدل و علاقه‌مند نمودن آنان را به خویش و ضربه‌ی مهلک زدن به حوزه‌های اسلامی و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب می‌باشد. 

♨️ و می‌دانیم که قدرتهای بزرگ چپاولگر در میان جامعه‌ها افرادی به صورتهای مختلف از ملی‌گراها و روشنفکران مصنوعی و #روحانی‌نمایان که اگر مجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب رسانترند ذخیره دارند که گاهی سی ـ چهل سال با مشی اسلامی و مقدس‌مآبی یا «پان ایرانیسم» و وطن پرستی و حیله‌های دیگر، با صبر و بردباری در میان ملتها زیست می‌کنند و در موقع مناسب مأموریت خود را انجام می‌دهند. 

  • صادقی

📝 خطر آدم‌های پیچیده

🖋 شاگرد اخلاق 

🔸 هرآنچه از اعتقادات اسلامی و انقلابی سراغ داریم در سه مرحله‌ی زبان، قلب و عمل قابل جریان است.

از آنجا که ایمان و اراده‌ی افراد یکسان نیست؛ درجه‌ی ایمان و اخلاق و انقلابی‌گری نیز متفاوت و گونه‌گون است.

✅ مرحله‌ی اعلی

اوج ایمان و انقلابی‌گری در وجود افرادی تبلور یافته است که سالها به تهذیب نفس و فرار از ظواهر و مطامع دنیوی پرداخته‌اند. کسانی که با احدی تعارف ندارند. هدفشان روشن و مقدس است و با اخلاصی که دارند تن به باندبازی‌ها نمی‌دهند، اسیر چاپلوسان و مریدان نمی‌شوند.

 بیش از هرچیز، کارنامه عملی آنها در پیشبرد اهداف عالی حوزه و انقلاب، گویای شخصیت آنهاست؛ نه تعاریف و گزارش‌ها و آمارهای کاری خودساخته و بی‌پشتوانه.

لذا بدور از هرگونه ادعا و تظاهری، همیشه زبان و قلب و عملشان در مسیر انقلاب و اعتلای حوزه بوده و هست.

➖ مرحله‌ی متوسط 

 نوبت به افرادی می‌رسد که با قلب و زبانشان یاری‌گر اسلام و انقلاب و جبهه توحید هستند.

این عده اعتقاد راسخ به رشد حوزه و انقلاب و ضرورت تحول حوزه دارند؛ گرچه یا مجالی برای ورود عملی نیافته‌اند، یا در خود توان و ظرفیت ورود به عرصه اجرا و دوام‌آوردن در برابر برخی موانع ریز و درشت را نمی‌بینند یا .... 

♨️ مرحله‌ی اسفل

1⃣ برخی فقط در مقام زبان و ظاهر و بر فراز منبر، مؤمن و مجاهد و انقلابی هستند.

کارنامه انقلابی‌شان خلاصه در نطق‌های اخلاقی و انقلابی می‌شود.

2⃣ بقدری بر مبانی، تسلط دارند و در مقام وعظ، مهارت یافته‌اند که حتی می‌توانند بزرگترین کرسی‌های اخلاقی را برای مجاهدین دیروز و شهدای امروز برگزار کنند.

3⃣ اما به عمق عملکرد و #سوابق آنها که می‌نگری، اثری از آن غلظت انقلابی‌گری و امتداد راه شهدا که روضه‌اش را همیشه می‌خوانند نیست.

4⃣ گلوگاه‌های مهم را به افرادی می‌سپارند که مطمئن باشند انقلابی نیستند ولی در عوض در نهایت چاپلوسی هستند.

5⃣ و از قضا اگر انقلابیون راسخ را در جایگاه‌های مهم ببینند با تمام وجود سعی در حذف آنها می‌کنند.

‼️ اینجاست که به ناگاه آن همه عظمت وعظ و آن کوه اخلاق بر فراز منبر، در مقام عمل گم می‌شود!!

◼️ ساختارهای غیر شفاف و عدم ارائه گزارش از روند فعالیت افراد نیز مزید بر سلطه این عده است.

چراکه بدنه انقلابی مخاطبین همیشه نطق‌های اخلاقی و انقلابی را از ایشان دیده و شنیده‌اند اما از عمق فاجعه‌ی عملکرد آنها، از حجم سوء مدیریت آنها، از عزل و نصب‌ها و بسیاری از موارد دیگر در بی‌خبری محض هستند!!

🔺 موانع حوزه و انقلاب

عمده‌ی موانع و مشکلاتی که حوزه و انقلاب دارد، به دلیل وجود همین #افراد_چندوجهی است. کسانی که زبانشان سوی انقلاب اما در عمل، قلب و قبله‌شان پشت به انقلاب است.

🔻 سادگی تقابل با سکولارهای حوزوی

برای همین مبارزه با سکولارهای حوزوی -در عین ضرورتی که داشته و دارد- همیشه ساده بوده است.

چون سکولارها در عیان رسوا هستند: مبانی امام و انقلاب را تضعیف و تخریب می‌کنند؛ مقابل جامعه مدرسین قد علم می‌کنند؛ با سرقت علمی برای خودشان کتاب و رزومه علمی دست و پا می‌کنند؛ با پولپاشی، سودای مرجعیت خود را تعقیب می‌کنند.

لذا فقط کافی است به حرکات آنها توجه کرد؛ چون دم خروسشان سالهاست بیرون زده است.

⛔️ خطر آدم‌های پیچیده

اما مشکل اصلی، آدم‌های پیچیده هستند. 

آدمهایی که همیشه پشت ژست اخلاقی خود پنهان می‌شوند و هر نقد ساده و مطالبه‌ی کوچکی را با برچسب بی‌تقوایی و بی‌اخلاقی به رگبار می‌بندند؛ تا احدی جرأت نکند به دیده‌ی انتقاد به آنها بنگرد.

این عده همواره سعی می‌کنند نقدهای به عملکرد خود را تضعیف آیت الله بوشهری و آیت الله اعرافی جلوه دهند!

درحالی که هردو بزرگوار همیشه پذیرای نقد بوده pو هستند.

  • صادقی

📝 خدمت استاد عزیزم جناب آقای عندلیب همدانی

🖋 شاگرد استاد (نام محفوظ)

🔸 با تمام احترام و ارادتی که محضر شما استاد بزرگوار دارم، به عنوان شاگردی کوچک لازم می‌دانم که مطالبی را محضر مبارکتان معروض دارم.

البته پیشاپیش بابت انتشار عمومی این عریضه پوزش می‌طلبم؛ چرا که مطالب منتشرشده‌ی شما در فضای مجازی، اقتضا دارد که پاسخش هم به صورت عمومی ارائه گردد.

1⃣ بنده و بسیاری از شاگران شما می‌دانیم که عدم علاقه نسبت به پیگیری مسائل سیاسی کشور و جهان اسلام از ویژگی‌های بارز شماست که خود هم به آن اذعان و اعتراف دارید. 

2⃣ ناآشنایی نسبت به مسائل سیاسی کشور، و مناسبت‌های بین المللی، و کم‌اطلاعی نسبت به اولویت‌های سیاسی ـ اجتماعی کشور موجب شده که علی رغم کسوت فقهی و اصولی‌تان، مطالب ناصحیح و بعضا نیش‌داری را بر قلم و گفتارتان جاری کنید که به دور از انصاف و واقعیت است.

شما مشکل را می‌بینید، اما با عرض تأسف از توانایی تحلیل ریشه‌ها و چرایی بروز مشکل برخوردار نیستید، و نسبت به تأثیر انتخاب آزادانه مردم در سرنوشت کشور و سیاست‌گذاری‌های دولت‌های برآمده از اراده مردم که برگرفته از اصل مردم‌سالاری دینی است کم اطلاع هستید!

3⃣ کم‌اطلاعی شما نسبت به امور یادشده موجب شده که تحت تأثیر افراد ناآگاه و یا مغرض قرار گیرید، و تمام سرمایه فقهی و اصولی‌تان را دو دسته در خدمت اینگونه افراد قرار دهید!

این داستان تأسف‌بار موجب شده که علی رغم صفای باطن و #صداقتی که دارید، ابزار دست این افراد معلوم‌الحال شده و خود را در آستانه گناه و لغزشی بزرگ قرار دهید.

🔺 استاد عزیزم

ای کاش از خود سؤال می‌کردید که شما و دوستانتان برای این نظام چه کردید؟! 

❓آیا در فضای باز سیاسی کشورمان که در هیچ جای دنیا نظیری برای آن سراغ نداریم، برای ترغیب مردم به انتخاب وکلایی عادل و مؤمن، و برای انتخاب رؤسای جمهور طراز کوچکترین قدمی برداشته‌اید؟

❓آیا جهت تحقق عدالت علوی و عبور از ساختارهای ناصواب به ساختارهای اسلامی ـ علوی قدمی برداشته، یا قلمی به رشته نگارش در آورده‌اید؟!

❓آیا جهت اصلاح سیستم بانکی و نظام اقتصادی کشور، ساختاری عالمانه و واقع‌بینانه به وکلای ملت و مسئولین نظام ارائه داده‌اید؟! 

❓آیا خلاف انصاف نیست که به جای شناخت نقش و مسؤولیت خود، و حضور فعال و مؤثر در جامعۀ اسلامی، از یک سو نسبت به وظایف خود بی‌اعتنا باشید و از سوی دیگر در کنار گود بایستید و نقش اپوزوسیون و منتقد به خود گیرید؟!

❓و آیا صحیح است در روزگاری که دشمنان اسلام و انسانیت با تمام قوا در برابر جبهه حق صف‌آرایی کرده و عزم جزم بر خاموش‌کردن چراغ هدایت دارند، به جای ایستادن در کنار انقلاب و در کنار مردم، میان حق و باطل ایستاده و طرفین را به مصالحه و مدارا و دعوت کنید؟!   

🔻 در پایان خدای متعال را شاهد می‌گیرم که تمام این مطالب را از موضع نصح و خیرخواهی بیان کردم و امیدوارم که این قلم عاجز و ناقص، توان تأثیرگذاری داشته باشد. 

و السلام علیکم و رحمت الله

📅 ۲۰ خرداد ۱۴۰۱

شهر مقدس قم

#یادداشت_مهمان 

📌 مطالب مرتبط:

1 👇🏻

https://eitaa.com/manahejj/5336

2 👇🏻

https://eitaa.com/manahejj/5337

  • صادقی

🖋 رضا حسینی

❓فرض کنید انقلاب اسلامی محقق نشده بود، وضعیت دینداری و تشیع، امروز در ایران چگونه بود؟

♨️ آذربایجان بهترین مصداق برای فهم این است که بدون تأسیس حکومت اسلامی توسط حوزه‌ها و ولایت فقیه، نه تشیعی خواهد ماند و نه حوزه‌ای!

🔹 کشور جمهوری آذربایجان از نظر درصد شیعیان، بافاصله بسیار کمی از ایران، دومین کشور شیعه -به لحاظ درصد جمعیت شیعیان- در جهان به حساب می‌آید که ۸۵ درصد جمعیتش را شیعه تشکیل می‌دهد؛ این کشور تا دوره قاجار جزء ایران بود اما طی قراردادهای گلستان و ترکمانچای از ایران جدا شد اما همچنان آداب و رسوم و فرهنگ ایرانی و شیعی در آن یافت می‌شد؛

🔹 با تسلط روسیه تزاری و پس از آن تسلط لائیک‌ها بر #حکومت آذربایجان، امروزه این کشور از نظر دینی و از نظر آموزه‌های تشیع، یک کشور #مرده به حساب می‌آید!

🔻 از نظر میزان استعمال #مشروب حتی در مهمانی‌های عادی، از نظر وجود کاباره‌ها و عیاشی‌های شبانه، از نظر ارتباط با اسرائیل، از نظر میزان پای‌بندی به حجاب، از نظر بی‌بند و باری در سواحل، از نظر میزان تقید به وجوهات شرعی (که اصلا‌ بسیاریشان نمی‌دانند وجوهات چیست!) از نظر ارتباط با داعش! از نظر امر به معروف سران حکومت و از منظرهای مختلف این کشور در وضع فاجعه‌باری قرار دارد!

🔻 به نحوی این کشور از نظر دینی عقب مانده نگه داشته شده است، که الهام علی‌اف بالاترین مقام یک کشور شیعه، در ایام شهادت امیرالمؤمنین و ماه رمضان در مراسم رقصی در مسجد شوشی (از بناهای تاریخی آذربایجان) شرکت می‌کند و همراه با تجار اسرائیلی به رقص می‌پردازد!

یا برگزاری مسابقات یورویژن (خوانندگی و رقاصی) که همراه با رژه همجنسبازان در باکو نیز بود! از دیگر شاهکارهای حکومت لائیک آذربایجان است!

❗️طبیعی است این حکومت به حوزه‌های علمیه نیز رحم نمی‌کند و در حرکتی حساب‌شده بعد از تخریب گسترده حوزه‌های علمیه، در صدد پرورش دکترای الهیات و اعزام آنها به مساجد است! و به نحوی حوزه‌های علمیه را عقب نگه داشته‌اند که این شیعیان مظلوم -با همه مشکلات امنیتی و خطرهایی که برایشان ایجاد می‌شود- مجبورند به حوزه‌های ایران برای تحصیل بیایند!

در گذشته‌ای نه چندان دور شهرهای لنکران، و بادکوبه (باکو) علمای بزرگی به جامعه تشیع تقدیم کرده‌اند که با ادامه روند کنونی بعید است چیزی از دین باقی بماند (هرچند همیشه اقلی از دینداران در همه جا وجود خواهند داشت).

🔹 جان کلام این که سرنوشت محتوم جدایی دین از سیاست، کشور آذربایجان است که با ۸۵ درصد شیعه، از نظر اخلاقی در منحط‌ترین وضعیت به سر می‌برد!

♨️ اگر سکولارهای حوزوی مایل به جدایی دین از سیاست هستند، حاضریم برای آنها بلیط یک‌طرفه به باکو تهیه کنیم تا طعم حوزه مستقل را بهتر بچشند!

❇️ هرچند سکولارهای حوزوی بهتر از هرکسی می‌دانند که حوزه‌های علمیه در ایران اسلامی مستقل هستند و صرفا از این شعار به جهت دستیابی به مقاصد شوم خود استفاده می کنند.

  • صادقی

📝 بازداشت مسؤولین دفاتر آیات فیاض و محقق کابلی

🔸 طالبان دفترهای آیت‌الله محمداسحاق فیاض و آیت‌الله محقق کابلی، دو مرجع تقلید شیعیان را در شهر غزنی افغانستان بستند.

به گفته برخی منابع، در روزهای اخیر افراد طالبان در چند نوبت دفاتر این دو مرجع مذهبی را بازرسی کرده و مسئولان آن را بازداشت کرده‌اند. طالبان دلیل بستن این دفاتر را نداشتن مجوز فعالیت عنوان کرده‌اند.

🔹 منابع معتبر می‌گویند که طالبان دو نفر از مسئولان دفتر آیت‌الله فیاض را پس از بازداشت با قید ضمانت آزاد کرده‌اند اما مسئولان دفتر آیت‌الله محقق کابلی هنوز در بازداشت طالبان به‌سر می‌برند.

🔹 دفاتر مرکزی آیت‌الله فیاض و آیت‌الله محقق کابلی در شهر نجف عراق است. این دو مرجع شیعیان افغانستان در شماری از ولایت‌های عمدتاً شیعه‌نشین دفاتر منطقه‌ای دارند.

🔹 طالبان درحالی دفاتر مراجع تقلید شیعیان را بسته‌اند که اخیراً سخنگوی این گروه در واکنش به گزارش وزارت خارجه امریکا مبنی بر نقض شدید آزادی مذهبی در افغانستان گفت که «همه حقوق اقلیت‌های مذهبی در افغانستان محفوظ است».

♨️ طالبان پس از بازداشت مسئولان دفتر این دو مرجع تقلید به آن‌ها گفته‌اند: 

«شما دولت در درون دولت ایجاد کردید. مکتب و مدرسه می‌سازید، دعوا حل می‌کنید. کمک جمع‌آوری و کمک توزیع می‌کنید. دفتر ثبت ازدواج و طلاق دارید».

مقام‌های طالبان به مسئولان دفتر این مراجع تقلید گفته‌اند که باید از وزارت حج و اوقاف این گروه مجوز فعالیت بگیرند.

🔹 حوزه فعالیت دفاتر مراجع تقلید در افغانستان متنوع و گسترده است. مسئولان این دفاتر به سوال‌های شرعی مراجعان پاسخ می‌دهند، دعواهای خانوادگی را حل و فصل می‌کنند، دفترهای عقد نکاح و طلاق دارند، وجوهات شرعی مردم را دریافت و مصرف آن‌ها را محاسبه می‌کنند، کمک‌های خیریه جمع‌آوری و به نیازمندان کمک‌ می‌کنند. دفترهای مراجع تقلید همچنین ضمن اداره مدارس دینی، شفاخانه و مکتب نیز می‌سازند.

🌐 دولت دین

📌 مناهج:

سکولارهای حوزوی وقتی از «استقلال حوزه پیش از انقلاب اسلامی» سخن می‌گویند و برایش هزار افسوس و حسرت می‌خورند، مرادشان همین استقلال حوزه‌های علمیه افغانستان است؟! که حتی اجازه اجرای احکامی همچون نکاح و طلاق و اخذ وجوهات ندارند؟!

یا اینکه به خوبی از بسط ید و توسعه حوزه‌های علمیه پس از انقلاب باخبرند و صرفا به جهت سودای مرجعیت، تاریخ را تحریف می‌کنند و دنبال جمع‌کردن مرید و مقلد هستند؟!

در آینده بیشتر از سکولارهای حوزوی خواهیم گفت...

  • صادقی

📝 چند خطی در پاسخ به استاد عندلیب همدانی

 🖋 محمد متقیان تبریزی

 

🔢 بخش دوم

💢 رابطه اقامه شعائر و زیست اخلاقی

استاد عندلیب فرموده‌اند: «چگونه می‌توان شعائر الهی را بدون اخلاق انسانی و عدالت اجتماعی، معیار تحقق دین در جامعه دانست، مگر هدف دین، زیست اخلاقی و برپایی عدالت نیست؟»

۱_ در عین باور به این نکته که اخلاق و عدالت، دو معیار از معیارهای تحقق دین هستند اما بسیار جای تعجب است که استاد، چرا «اقامه‌ شعائر» را امری غیر از «زیست اخلاقی» می‌داند؟ حضور در مراسم عزاداری، جلسات مناجات و لیالی قدر، اعتکاف و توسل، نمونه‌های بارز اقامه شعائر هستند، آیا این اعمال، امری غیر از زیست اخلاقی هستند؟ بله، این اعمال تمامِ زیست اخلاقی انسان نیست اما غیر از آن هم نیست، پس دوگانه‌سازی اینچنینی، خالی از دقت است. و تعبیر درست آن است که گفته شود: علاوه بر اقامه شعائر، باید به رفتارهای اخلاقی دیگر نیز توجه نمود، و چه کسی این توصیه بجا را انکار خواهد نمود؟

۲_  پرسش از استاد این است که؛ اگر بنای جامعه بر زیست اخلاقی باشد، چه باید بکند؟ آیا مگر غیر از این است که یکی از مهمترین بسترهای اجتماعیِ رواج اخلاق در جامعه، وعظ و خطابه و توبه و مناجات و بکاء است؟

قطعاً ایشان هم چنین باوری دارند، پس نباید در دوگانه کاذب (اقامه شعائر یا زیست اخلاقی) قرار گرفت و بلکه، باید تأکید نمود بر اینکه اقامه شعائر، مقدمه‌ای است برای زیست اخلاقی. و اگر هم ادعا شود که زیست اخلاقی جامعه ایرانی مبتلا به نقیصه است، نیاز به پژوهشهای دقیق دارد که در متن ایشان منعکس نشده است. 

۳_ از درون اقامه شعائر، و از متن فرهنگ حسینی است که مجاهدت پزشکی در دوران کرونا، ایثار کریمانه با طرح مواسات، بذل مال و منال در بلایا و‌ حوادث از سوی گروه‌های جهادی متولد و در سطح جامعه به شکل چشمگیری فراگیر می‌شود.

آیا می‌توان ایثار و مجاهدت بی ‌چشم‌داشت را زیست اخلاقی ندانست؟ و آیا می‌توان این دو اخلاق والامرتبه را بی‌ارتباط با اقامه شعائر -علی الخصوص شعائر حسینی- دانست؟

💢 و اما درباره عدالت اجتماعی

🔹 پرواضح است که تحقق عدالت اجتماعی، در اولین و مهمترین مرحله، متوجه مسئولین و حاکمان جامعه است، هرچند مردم نیز باید عدالتخواه باشند تا تحقق عدالت آسان گردد. حال، اگر مقام معظم رهبری (دام ظله الوارف) از عقب‌ماندگی در زمینه عدالت اجتماعی می‌گویند، این امر متوجه به مدیران نظام است نه مردم. درحالیکه، موضوع دینداری، ارتباط مستقیم با بدنه و آحاد مردم دارد. پس نمی‌توان وظیفه اولیه حاکمیت را به پای مردم نوشت. 

و همچنین پرواضح است که؛ تحلیل عقب‌ماندگی نظام در مقوله عدالت اجتماعی به رفتارهای فردی مدیران، نوعی «تقلیل مسئله» است. مهمترین عاملی که فقرآفرین، فسادزا و تبعیض‌ساز است نه رفتار فردی چند مدیر بلکه «ساختارهای فسادزا» است. مدیر بانکی که تهجد و نمازشبش ترک نمی‌شود، نمی‌تواند سیستم اداره بانک را به سمت مستضعفین بچرخاند، و این سیستم است که بر او غلبه کرده و مسیر سرمایه‌داری را در پی خواهد گرفت. 

🔹 و حال، این پرسش مطرح می‌شود که: در تبدیل ساختارهای فسادزا به ساختارهای عدالت آفرین، چه سهمی داشته‌ایم؟ 

حوزه‌های علمیه، علما و اساتید و محققین عرصه فقاهت که همواره در طول تاریخ منادی اخلاق و عدالت بوده‌اند، آیا سهم خود را اداء کرده‌اند یا اینکه بنای خویش را صرفا بر توصیه و نصیحت گذارده‌اند؟ 

به نظر می‌رسد، باید به میدان درآمد و نرم افزار اداره جامعه اسلامی را از متن وحی استخراج نمود و از اسارت اندیشه غربی رهانید، و سپس، توقع آن را داشت که عدالت اجتماعی تحقق یابد. و اگر گمان بریم که با نگارش کتاب و ارائه سخنرانی و توصیه‌نامه‌های مجازی بتوانیم کاری پیش ببریم، سخت به بیراهه رفته‌ایم.

  • صادقی

📝 چند خطی در پاسخ به استاد عندلیب همدانی

 🖋 محمد متقیان تبریزی

 

🔢 بخش نخست: رابطه قلت و کثرت

🔸 استاد عندلیب همدانی، در راستای دغدغه‌های اجتماعی خود، نکاتی را درباره شاخصه دینداری فرموده‌اند که به نظر می‌رسد، ابهامات و پرسش‌هایی درباره آنها وجود دارد. 

🔻 ایشان فرموده‌اند: «هرگز نباید صرف برپایی شعائر و یا حضور در مراسم و محافل دینی توسط عده‌ای از مردم را نشانه دینداری اکثریت جامعه دانست».

1️⃣ آیا در مراسمات مذهبی، با «عده‌ای از مردم» به مثابه گروه و فرقه و جمعی خاص روبروییم که در شهر و استان و بخشی مشخص از کشور، به اقامه شعائر می‌پردازند، یا اینکه، آن عده از مردم، در تمام استانها و شهرها و محلات و روستاها حاضرند؛ به گونه‌ای که هیچ‌گاه منطقه‌ای خالی از اقامه شعائر نیست، هرچند با تعداد افراد کمی تشکیل شود؟ 

گویا در ذهن استاد عزیز، عده‌ای از مردم، به صورت یک ترکیب جمعیتی مشخصِ منفکِ جدا افتاده از اکثریت جامعه تلقی شده است در حالیکه خود ایشان نیز بعید است چنین باوری داشته باشند.

2️⃣ وجود اجتماعاتِ متکثرِ منتشرِ در جای جای کشور، نشان از آن دارد که فضا و جو اجتماعی، دینی و مذهبی است، و اگر چنین نبود و فقط عده‌ای از مردم دغدغه اقامه‌ی دین داشتند، قطعاً نمی‌توانستند در بدنه‌ی جامعه منتشر گردند و حتماً منزوی شده و به گوشه‌ای خزیده و مناسک خود را در خلوت برپا می‌داشتند. 

وجود فضا و جو غالب دینی نیز حکایت از آن دارد که آن «عده ای از مردم» در حقیقت مرتبط با آن «اکثریت جامعه» است و از آن بریده نیست، و حتی از آن اکثریت نیز نمایندگی می‌کند. 

بنابراین به نظر می‌رسد در این تحلیل باید دقت نمود که جامعه را به موزائیک‌های کنار هم چیده‌شده تقلیل ندهیم، به گونه‌ای که برخی از انسانها را تبدیل به «عده» نموده و در کنار «اکثر» به حساب بیاوریم. بلکه بدنه‌ی جامعه یک پیکر واحد است که در این پیکره، هم عالم است و هم جاهل؛ هم عابد است و هم فاسق؛ که باید دید غلبه جو اجتماعی با کدام است؟ 

به عنوان نمونه پاسخ این پرسش را می‌توان از اجرای سرود «سلام فرمانده» به دست آورد. وقتی که این اجرا، می‌تواند یک موج اجتماعی بزرگ در شهرهای متعدد بیافریند، باید به گستره این موج و ریشه‌های آن در دل دریا نگریست؛ نه اینکه با نظر به تعداد افراد حاضر در مراسم و شمارش آنها، چشم خود را بر اکثریتِ قرار گرفته در وراء آنها بست.

 

📌 ادامه دارد...

  • صادقی

در گفت و گو با مدیرکل بهبود و تحول سازمانی مرکز خدمات مطرح شد

طبق مصوبه هیئت‌مدیره، هدف اجرای طرح هدفمند خدمات عبارت است از «نظام‌مندی ارائه خدمات به حوزویان بر طبق دوره‌‌های تحصیلی و نقش‌آفرینی و همچنین میزان نیاز ایشان در راستای تحقق رسالت‌های حوزه و روحانیت.»

به گزارش روابط عمومی مرکز خدمات حوزه‌های علمیه، حوزه‌های علمیه با توجه به ضرورت اقامه دین و هدایت جامعه و جهان، متولی تبیین و ترویج مکتب حیات بخش اسلام است. در این مسیر، حمایت از طلاب و روحانیون و تلاش جهت رفع نیازهای اساسی آنان و کاهش موانع ایفای رسالت‌های حوزوی، ضرورتی انکارناپذیر است که عمدتاً بر عهده مرکز خدمات حوزه‌های علمیه قرار داده شده است. مرکز خدمات برای اجرای مناسب رسالت خود رویکرد هدفمندی خدمات را سرلوحه برنامه‌ها خود قرار داده است و از سال 1400 این طرح به صورت آزمایشی اجرا شد و مقرر شده است در سال جاری خدمات مرکز متناسب با این طرح ارائه شود. با توجه به سؤالات متعددی که در خصوص این طرح مطرح شده است گفت و گویی با دکتر مهدی علی‌آبادی «مدیرکل بهبود و تحول سازمانی و دبیر شورای هدفمندی خدمات» مرکز خدمات انجام دادیم که مشروح این گفت و گو را در ادامه مشاهده می‌کنید:

  • علی مهدوی

🌀 از بدبختی‌ها و مشکلات عالم بخاطر این زیاده‌خواهی‌ها و اشرافی‌گری‌ها و تجمل‌پرستی‌هاست

🔸 امام خامنه‌ای صبح امروز در دیدار دست‌اندرکاران حج: 

یک نمونه‌ی دیگر از تعالیم #حج تعلیم ساده زیستی است، احرام مظهر ساده زیستی است دیگر، یعنی در احرام هیچ چیز زیادی وجود ندارد فقط همین که بدن شما را بپوشاند، فقط بدن شما را بپوشاند این ساده زیستی است واجب نیست که در همه‌ی زندگی شما این‌جوری بپوشید با احرام زندگی کنید نه، اما میخواهد بگوید که این کار را یاد بگیرید، یاد بگیرید که میشود ساده زیستی کرد و باید ساده زیستی را ترویج کرد. این هم باز مثل همان موضوع قبلی همزیستی است.

🔻 شما اگر نگاه کنید بسیاری از بدبختی‌ها و مشکلات عالم بخاطر این زیاده‌خواهی‌ها و اشرافی‌گری‌ها و تجمل‌پرستی‌ها و مانند اینها است، بخش عظیمی از ثروت عالم دارد صرف این چیزها میشود در همه جا.

♨️ حالا در کشور ما هم متأسفانه همین‌جور، در جاهای دیگر ده‌ها برابر، صدها برابر دارد صرف این چیزها میشود. اینجا موظفید دیگر به ساده زیستی.

 یعنی خصوصیت حج این است که وقتی میخواهد تعلیم بدهد این‌جوری تعلیم میدهد یعنی باید این چند روز را شما این‌جور ساده زیستی داشته باشید این هم یک تعلیم است، #سبک_زندگی است. 

۱۴۰۱/۰۳/۱۸

  • صادقی

  • صادقی