غنای زیست اخلاقی و عدالت اجتماعی در ایران اسلامی
📝 چند خطی در پاسخ به استاد عندلیب همدانی
🖋 محمد متقیان تبریزی
🔢 بخش نخست: رابطه قلت و کثرت
🔸 استاد عندلیب همدانی، در راستای دغدغههای اجتماعی خود، نکاتی را درباره شاخصه دینداری فرمودهاند که به نظر میرسد، ابهامات و پرسشهایی درباره آنها وجود دارد.
🔻 ایشان فرمودهاند: «هرگز نباید صرف برپایی شعائر و یا حضور در مراسم و محافل دینی توسط عدهای از مردم را نشانه دینداری اکثریت جامعه دانست».
1️⃣ آیا در مراسمات مذهبی، با «عدهای از مردم» به مثابه گروه و فرقه و جمعی خاص روبروییم که در شهر و استان و بخشی مشخص از کشور، به اقامه شعائر میپردازند، یا اینکه، آن عده از مردم، در تمام استانها و شهرها و محلات و روستاها حاضرند؛ به گونهای که هیچگاه منطقهای خالی از اقامه شعائر نیست، هرچند با تعداد افراد کمی تشکیل شود؟
گویا در ذهن استاد عزیز، عدهای از مردم، به صورت یک ترکیب جمعیتی مشخصِ منفکِ جدا افتاده از اکثریت جامعه تلقی شده است در حالیکه خود ایشان نیز بعید است چنین باوری داشته باشند.
2️⃣ وجود اجتماعاتِ متکثرِ منتشرِ در جای جای کشور، نشان از آن دارد که فضا و جو اجتماعی، دینی و مذهبی است، و اگر چنین نبود و فقط عدهای از مردم دغدغه اقامهی دین داشتند، قطعاً نمیتوانستند در بدنهی جامعه منتشر گردند و حتماً منزوی شده و به گوشهای خزیده و مناسک خود را در خلوت برپا میداشتند.
وجود فضا و جو غالب دینی نیز حکایت از آن دارد که آن «عده ای از مردم» در حقیقت مرتبط با آن «اکثریت جامعه» است و از آن بریده نیست، و حتی از آن اکثریت نیز نمایندگی میکند.
بنابراین به نظر میرسد در این تحلیل باید دقت نمود که جامعه را به موزائیکهای کنار هم چیدهشده تقلیل ندهیم، به گونهای که برخی از انسانها را تبدیل به «عده» نموده و در کنار «اکثر» به حساب بیاوریم. بلکه بدنهی جامعه یک پیکر واحد است که در این پیکره، هم عالم است و هم جاهل؛ هم عابد است و هم فاسق؛ که باید دید غلبه جو اجتماعی با کدام است؟
به عنوان نمونه پاسخ این پرسش را میتوان از اجرای سرود «سلام فرمانده» به دست آورد. وقتی که این اجرا، میتواند یک موج اجتماعی بزرگ در شهرهای متعدد بیافریند، باید به گستره این موج و ریشههای آن در دل دریا نگریست؛ نه اینکه با نظر به تعداد افراد حاضر در مراسم و شمارش آنها، چشم خود را بر اکثریتِ قرار گرفته در وراء آنها بست.
📌 ادامه دارد...