مناهج

نظرسنجی سنن حوزوی

مناهج
نگرش ها و دغدغه های حوزه و روحانیت

طبقه بندی موضوعی

۲۶۳ مطلب با موضوع «پرونده‌ها» ثبت شده است

📝 پرونده ویژه مناهج

🖋 درآمد / علی مهدوی

🔸 چند سالی است که حضرت آقا به عنوان رهبر جامعه، از نخبگان به ویژه طلاب خواسته‌اند که وارد عرصه تبیین و روشنگری شوند. 

ایشان فعالیت و تلاش را در این زمینه جهاد نامیدند و آن را تکلیف امروز روحانیت خواندند.

🔹 با اینکه بارها و در مراسمات مختلف ایشان اهمیت این موضوع را بیان و مطالبه کردند، اما هنوز شاهد کارهای عمیق در این زمینه نیستیم و بسیار دیده شده برخی از سر احساس تکلیف به صورت انفرادی فعالیتهایی را آغاز کرده‌اند. 

🔹 در پرونده جاری مناهج، به تکلیف و وظایف سازمان حوزه و روحانیت به عنوان یک سازمان در برابر این فریضه نگاه کرده و زوایای مختلف آن را بررسی می‌کنیم. 

❇️ برخی از موضوعات مطرح در پرونده عبارتند از:

➖ فرصتها و تهدیدهای بلاگری طلاب

➖ مسئولیت معاونت‌های آموزش و پژوهش حوزه در برابر تربیت نیروی جهادی

➖ اهمیت تخصص‌گرایی در جهاد تبیین

➖ آشنایی با رسانه‌های مختلف

➖ روش و شیوه‌های کارآمدی طلاب به عنوان شخص حوزوی در میدان جهاد

➖ تبیین و بررسی بیانات رهبری درباره جهاد تبیین

➖ وظیفه ویژه علمای تراز حوزه در جهاد تبیین

✍🏻 همچنین از همه اساتید، فضلا و تمامی فرهیختگان محترم عضو مناهج، دعوت می‌کنیم تا دیدگاه خود را درباره این موضوع ارسال کنند تا ان‌شاءالله شاهد حرکت و پویایی بهتر روحانیت در جهاد تبیین باشیم.

ایده‌ها، نظرات و یادداشت‌های خود را برای تحریریه مناهج ارسال کنید:

  • صادقی

متأسفانه امروزه برای تبرک، اجازه نقل حدیث‌ می‌دهند!

 آیت الله رضا استادی

برخی بدون اجازه خود را مجتهد معرفی‌ می‌کنند/ متأسفانه امروزه برای تبرک، اجازه نقل حدیث‌ می‌دهند!

استاد رضا استادی با اشاره به اینکه فلسفه اجازات و تصحیح کتب، مصون ماندن از تحریفات است، اظهار کرد: منبر و تبلیغ، مداحی، امور حسبیه و وجوهات نیز اجازه‌ می‌خواهد که مهم‌ترین بخش اجازات، اجازه اجتهاد است، اما امروزه برخی خودشان را بدون اجازه به عنوان مجتهد به جامعه معرفی‌ می‌کنند.

نشست علمی نقد و بررسی کتاب «اجازات العلما» با حضور استاد رضا استادی، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و دیگر اساتید از سوی سازمان علمی وفرهنگی آستان قدس رضوی- نمایندگی قم برگزار شد.

در این نشست کتاب دو جلدی «اجازات العلما» حاوی اجازه علما از لابه لای نسخه‌های خطی موجود در آستان مقدس رضوی که حاصل زحمات فهرست نگار بخش خطی کتابخانه آستان قدس رضوی، براتعلی غلامی‌مقدم بود، مورد نقد و بررسی قرار گرفت. این کتاب در مرحله بعدی توسط سیدمحمدرضا رضاپور به رشته تحریر درآمده است.

استاد رضا استادی، در این نشست با اشاره به فلسفه اجازات، گفت: پیامبر(ص)، هم در دریافت هم در نگهداری و هم در ابلاغ و بیان مطالب، معصوم هستند و بعد از ایشان ائمه(ع) هم این عصمت را دارند ولی بعد از ائمه(ع) احتمال خطا در افراد دیگر حتما وجود دارد و فرد ممکن است چیزی را درست بگیرد و حفظ کند ولی در بیان خطا کند و یا برعکس.

وی افزود: روایات ما در ۴۰۰ رساله، یعنی اصول اولیه نوشته شده بود و بعدا علما از روی آن به عنوان نسخه اصل تلاش کردند بنویسند و شاید در این انتقال خطاهایی ایجاد شده باشد؛ علما از ابتدا به این فکر بودند که ما موظف هستیم که معارف ائمه(ع) و اصحاب آنها را به حال خود رها نکرده و جمع کنیم لذا در این مسیر قدم برداشتند و همه اینها از حیث ادب عربی، افراد توانمندی بوده‌اند.

استادی بیان کرد: مجمع‌البیان ما یک کتاب عربی غنی است و بنده بارها شینده‌ام که می‌گویند به جای مغنی همین کتاب خوانده شود زیرا بهتر و قوی‌تر است. از افتخارات ما این است که در طول قرون متمادی جز صد سال اخیر، کسی به کتاب‌های شیعه از لحاظ ادبیات عربی آن ایراد نگرفته است و عموما ادبیات عربی علمای ما بسیار خوب بوده تا دوره معاصر که تغییرات زبانی عربی زیاد شده و ممکن است خلل‌هایی داشته باشیم.

آفت عدم رعایت اجازات

استادی با اشاره به اینکه اگر پدیده اجازه و تصحیح که مرسوم بوده به درستی رعایت می‌شد امروز بسیاری از مشکلات را در این زمینه نداشتیم، تصریح کرد: الان برخی کتاب‌ها را داریم که نه نزد کسی قرائت شده نه اصل وجود آن مورد تایید است و برخی می‌گویند به درد می‌خورد یا نمی‌خورد، زیرا بنا بوده ما کتابی را بپذیریم که یا اصل باشد یا با نسخه اصل مطابقت داشته باشد، البته علمای ما واقعا در این زمینه زحمت زیادی کشیده‌اند.

وی افزود: این زحمت علما سبب شده تا معارف ما از آسیب محفوظ باشند، الان کتب حدیثی به ده درجه تقسیم شده و اگر این مسائل رعایت می‌شد همه درجه اول و دوم بودند. به هر حال فلسفه اصلی تصحیح، مصون ماندن کتب از تحریف و از بین رفتن بوده است و این کار بسیار لازم و خوبی هم بوده و خوب انجام شده ولی فراگیر نشده و چون فراگیر نشده کتبی داریم که قرائت نشده و مقابله نشده است و در آن تردیدهایی ایجاد می‌شود.

استادی بیان کرد: این کتابها البته وضعیت متفاوتی دارند، برخی فقط قرائت استاد بوده است ولی برخی تحقیق کامل جدی به دنبال آن بوده و شاگرد اجازه پرسش هم داشته است؛ گاهی دو یا سه بار و کمتر و بیشتر مقابله شده است. اگر امروز ما کافی و من لا یحضر الفقیه و … داریم محصول این تلاش‌هاست و نسخ مختلف آن هم اختلافات کمی با هم دارند.

وی افزود: علما همانطور که در حفظ و کتابت کتب حدیثی اهتمام داشته‌اند به کتب فقهی هم توجه کرده‌اند؛ بسیاری از تصحیحات هم برای کتب فقهی اصولی و حتی کتب غیر شیعیان است. به صورت کلی درباره کتب مورد نیازشان به دنبال کتاب‌های تصحیح‌شده و قرائت شده می‌رفتند لذا در اجازات داریم که مثلا این کتاب چند بار حتی تا هفت بار نزد استاد، قرائت شده است.

منبر و مداحی هم نیازمند اجازات است

وی اضافه شد: فلسفه اجازات متاسفانه به درستی رعایت نشد و اگر می‌شد اشکالات کار بسیار کمتر بود. قبلا منبری باید اجازه می‌گرفت تا از کتابی استفاده کند وگرنه اینکه هر کسی بتواند هر چیزی را بگوید درست نیست؛ برای حفظ معارف باید منابع تایید شده در اختیار مبلغ و منبری قرار می‌گرفت و او با اجازه آن را مورد استفاده قرار می‌داد.

استاد حوزه علمیه بیان کرد: مداحی هم اجازه لازم دارد؛ اجازه امور حسبیه حتما لازم است و باید به کسانی اجازه داده شود که مردم به او اعتماد کنند، اجازه گرفتن وجوهات هم جزئی از اجازات بوده است و مهمترین مسئله اجازه اجتهاد است که الان مغفول واقع شده است؛ اینکه هر کسی خودش، خودش را به عنوان مجتهد معرفی کند درست نیست. مرحوم آیت‌الله اراکی معتقد بود کار هر کسی نشان می‌دهد مجتهد است یا خیر؛ این جمله در مورد افرادی مانند ایشان درست است ولی اینکه هر کسی سفره‌ای پهن کند باید اجازه اجتهاد داشته باشد که در گذشته با دقت هر چه تمامتر انجام می‌شده است.

استادی اضافه کرد: اجازه روایت اگر دنباله تصحیح باشد که هست یعنی طرف، مقابله و قرائت می‌کرد و اجازه می‌گرفت ولی متاسفانه حتی در گذشته سراغ داریم کسانی حتی به دنیا نیامده، اجازه برای آنها صادر شده است، به کودک اجازه داده‌اند ولی قاعدتا باید اجازه طوری باشد که فرد، قدری نزد صاحب اجازه قرائت کرده و خوانده باشد. متأسفانه امروزه برای تبرک، اجازه نقل حدیث‌ می‌دهند در حالیکه اجازات در گذشته اینگونه نبود و مجیز و مجاز هر دو کتب حدیثی را به طور کامل مطالعه و فهم کرده بودند.

وی افزود: از برکات اجازه آن است که انسان اجازه‌دهنده و اجازه گیرنده را می‌شناسد و معرفی می‌شوند و رتبه علمی آنها هم روشن می‌شود و در خلال آن مطالبی گفته‌ می‌شود که بسیار ارزنده است و در همین کتابی که منتشر شده هم شاهد این نوع مطالب هستیم.

استادی تصریح کرد: الان هم ممکن است که اجازه وجود داشته باشد ولی برخی چند اجازه از کسی دارند که خود او حدیث نخوانده است و یا این فرد هم اصلا علمش را نزد استاد ارائه نکرده است و این هم نمی‌تواند کارآیی مناسبی داشته باشد.

نظر امام در مورد وضعیت اجازات امروزی

وی افزود: امام فرموده؛ از چیزهایی که مورد تاسف است این است که ما احادیث را نزد کسی(استاد) نخوانده‌ایم بلکه آن را در برخی کتب مانند جواهر و … خوانده‌ایم و همین سبب تالی فاسد شده است و حتی موجب برخی اشتباهات در فتاوا شده است در صورتی که اگر نزد استاد خوانده شده بود این اشکالات کمتر بود. الان متاسفانه عمدتا اجازات برای تبرک و تیمن است در صورتی که اجازات گذشته حداقل شخصیت اجازه‌دهنده را نشان می‌داد.

استادی بیان کرد: بعضی تا ۱۸۰۰ اجازه داده‌اند که برای تبرک و تیمن خوب است ولی فایده علمی ندارد البته برخی هم می‌گویند می‌خواهیم در سلسله روات باشیم ولی در قرون اولیه تا قرن ششم و هفتم اینطور نبود. شیخ بهائی گفته است فردی از من اجازه خواست تا اجازه دهم فلان کتاب(اربعین) را تدریس و تبلیغ کند و او مدتی نزد من بخش‌هایی از این کتاب را خواند تا اجازه گرفت ولی آیا الان اینگونه اجازه داده می‌شود؟

مصونیت معارف؛ فلسفه اجازه

وی افزود: برای اینکه معارف از تحریف مصون باشد اجازه لازم است ولو اینکه برخی بگویند اینها قصد دارند جلوی تحقیق را بگیرند، چرا کاشف الغطاء، تقریظ می‌نویسند برای اینکه کتاب معرفی شود و مردم بدانند فلان کتاب محکم و معتبر بوده که بر آن تقریظ‌نویسی شده است. حتی ترجمه هم اجازه می‌خواهد و مگر هر کسی می‌تواند ترجمه کند؟ تقریبا به این موارد عمل نشده است و تا حدی که عمل شده لازم بوده و مؤثر واقع شده و مشکلاتی که داریم به خاطر بخشی است که عمل نشده است.

استاد سطح خارج حوزه علمیه بیان کرد: الان اجازات ما محل اشکال است و این نوع اجازات با آن چیزی که فلسفه اصلی آن بوده، فاصله ز یادی دارد.

وی افزود: برخی تصحیحات، احیای کتاب است، مثلا گاهی نویسنده چهار سال وقت برای نوشتن کتاب صرف کرده ولی تصحیح آن بیش از چهار سال طول کشیده است زیرا واقعا مصحح دنبال احیای کتاب و تطبیق و رفع اشکالات آن برآمده است. گاهی می‌بینیم در گذشته کارهایی تصحیح شده که اگر قرار بود امروز انجام شود، یک گروه چند نفره لازم بود.

استادی اضافه کرد: زحمات اجازه‌دهندگان و اجازه‌گیرندگان و مصححین تا قرون متمادی مانند آنچه در کتب صدوق و اصول اربعه و دوره‌های بعد انجام شده جای تقدیر دارد ولی روندی که به خصوص در دوره معاصر شاهد هستیم تداوم روند قبل نیست.

وی ادامه داد: من با صراحت می‌گویم که هر کتابی، رونمایی نیاز ندارد. البته تذکر این نکته لازم است که امتیاز مهم این کتابی که الان مورد بحث است در فهارس الفبایی آن است و جای قدردانی دارد.

  • علی مهدوی

👤 معاون آموزش حوزه‌های علمیه

🔸 نظر #شورای_عالی بر این شد که شروع سال تحصیلی ۵ شهریور (۲۹ محرم) باشد.

  • صادقی

📝 چند نکته درباره تغییر و اصلاح کتب درسی

🖋 هادی چیت ساز

🔸 خبر تغییرات و اصلاح کتب درسی برای رسانه‌های حوزوی که دغدغه تحول دارند، بسیار خبر خوبی بود و باید آن را به فال نیک گرفت.

♨️ اما چند نکته درباره تغییر محتوای کتب: 

1⃣ مؤلفین این کتب به لحاظ علمی و اعتبار حوزوی جایگاه خوبی دارند و از بهترین و به‌نام‌ترین اساتید درس خارج قم هستند. 

بنابراین دغدغه بسیاری از طلاب و اساتید بخاطر وزانت علمی کتب رفع می‌شود. 

2⃣ اینکه چه کتابی جایگزین شود، قطعا همیشه مورد اختلاف خواهد بود. هر محقق و پژوهشگری نظر و مبانی خودش را بهترین نظریه می‌داند. پس انتظار اینکه همه فضلا و علما بر سر یک محتوا اجماع کنند، محال وقوعی است. اما می‌توان بر سر متنی به توافق رسید که اکثریت قبول دارند و این اتفاق نظر نسبی درباره الفائق و تألیفات دفتر فقه معاصر وجود دارد. 

3⃣ بی‌شک کتابهای جایگزین، دارای انتقادهایی هستند ولی باید توجه کرد حوزه علمیه در ابتدای این مسیر است.

کسی ادعا نکرده این کتابها قرار است تا ۵۰ سال در حوزه تدریس شوند. جریان تحول متون اصلی، جریانی رو به رشد است که تازه آغاز شده و با محتواهای بهتر می‌تواند تغییر کنند. اما بدترین کار، لجبازی یا انتقادهای غیرعالمانه و متعصبانه است.

باید از این جریان تحول علمی، حمایت کرد نه اینکه مانع بر سر راهش گذاشت. 

4⃣ برخی انتقادها علیه الفائق و محتواهای تازه، دعوای زرگری است. اینکه چرا این کتاب یا این محتوا جایگزین شده و چرا آن کتاب جایگزین نشده، شبیه اختلاف بر سر عنب و انگور است.

به عنوان مثال، تا کنون نقدهای عالمانه برای الفائق ندیده‌ایم. اگر کسی واقعا این محتوا را ضعیف می‌داند، آن را عالمانه نقد کند نه اینکه به صورت کلی و سربسته بگوید این کتابها فایده ندارند یا ضعیف هستند؛ اثبات کند که محتوای خودش بهتر است و معیارهای کتاب جایگزین را دارد. 

5⃣ الفائق، یک نمونه موفق تغییر و اصلاح است. این کتاب در مدت کوتاهی بین اساتید حوزه جای خودش را باز کرده و بیش از ۱۰۰ نفر از اساتید آن را تدریس و بحث کرده‌اند. 

از سویی استقبال خوب طلاب از این کتاب، تأیید دیگری برای کتاب است. طلابی که الفائق خوانده‌اند، اکنون نسبت به اجتهاد وضع بهتری دارند.

بنابراین کسانی که بدون نقد عالمانه، علیه این کتابها سیاه‌نمایی می‌کنند، در واقع خودشان را منزوی می‌کنند.

  • صادقی

📝 به مناسبت سپری‌شدن نیمی از هشتمین دوره شورای عالی

🖋 علی مهدوی

🔸 با فرارسیدن تیرماه، عملا دو سال (نیمی) از عمر هشتمین دوره شورای عالی طی شد.

با گذشت این مدت -که زمان کمی نیست- تنها خبر مسرت‌بخش و دستاورد شورای عالی در زمینه آموزشی و تغییر کتب سطوح عالی، همین خبری است که اخیرا منتشر شد؛ خبر حذف بخش‌هایی از رسائل، تفکیک فقه و اصول رشته‌های فقه و اصول از دیگر رشته‌ها، بدیل قرار دادن برای برخی کتب و در یک کلام، اعتنا و اهمیت شورای عالی به بهینه‌شدن زمان آموزشی و عمر طلاب و تصمیم برای جلوگیری از تضییع عمر طلاب.

🔹 البته اگر کلان‌تر نگاه کنیم گزاف نیست اگر بگوییم این تصمیم، دستاوردی برای همه ادوار شورای عالی است؛ چرا که در هیچ دوره‌ای، شورای عالی نتوانسته (یا نخواسته) تحولی در زمینه‌ی کتب آموزشی سطوح عالی رقم بزند و فرمایش امام خامنه‌ای در زمینه‌ی عمر طلاب (گرانبهاترین امانت نزد مسؤولین حوزه) را آنگونه که بایسته و شایسته است را محقق کند.

🔹 ناگفته نماند آنچه قرار است اجرا شود گرچه تحول کتب آموزشی نیست و صرفا سر و سامان دادن به مفاد آموزشی و قرار دادن صرفا یک بدیل آموزشی برای برخی کتب است، اما اگر نگاهی به روحیه‌ی عدم تحول گذشته داشته باشیم، همین قدمِ کوچک را هم می‌توان یک دستاورد قابل توجه به حساب آورد.

♨️ امیدواریم هرچه زودتر این تصمیم شورای عالی به مرحله‌ی تحقق برسد و اجرای آن به دو سال باقیمانده از عمر شورای هشتم یا شورای بعد واگذار نشود.

  • صادقی

آیت الله شب زنده دار

  • صادقی

👤 آیت‌الله شب‌زنده‌دار 

🔸 وقت آن رسیده کتبی که برای آموزش بهتر است انتخاب شود و فرصتهای طلاب بیجا هزینه نشود.

❇️ برنامه آموزشی فقه و اصول سطوح عالی برای رشته‌های فقه و اصول و دیگر رشته‌های تخصصی به این شرح است:

1⃣ مراکز فقهی و رشته فقه و اصول سطوح عالی که بصورت آزاد خوانده می‌شود:

اصول پایه ۷: قسمت «قطع» و قسمت «تعادل و تراجیح» کتاب رسائل حذف می‌شود.

لذا مبحث «ظن» و مبحث «اصول عملیه» از کتاب رسائل در پایه هفتم خوانده می‌شود.

اصول پایه ۸: الفائق به عنوان اصول پایه ۸ خوانده می‌شود. الفائق مکمل اصول است و مشتمل بر آن دسته از مباحث اصولی است که در کتب اصولی متداول مطرح نشده‌اند.

اصول پایه ۹ و ۱۰: کفایه / حلقه ثالثه شهید صدر

برای اولین بار رسما حلقه ثالثه بدیل کفایه قرار داده شده است و از آن امتحان گرفته خواهد شد.

حلقه ثالثه با اصولِ امروز هماهنگ‌تر است و برای معمول طلاب هم کفایت می‌کند و طلاب را زودتر وارد فضای علم اصول و تطبیق مطالب آن می‌کند.

برای احترام به همه سلایق، کفایه نیز همچنان کتاب اصول پایه ۹ و ۱۰ می‌باشد.

فقه پایه‌های ۷ تا نیم‌سال اول پایه ۱۰:

چون بناست مجموع مقدمات و سطوح عالی از ۱۰ سال فراتر نرود و از طرفی حجم مکاسب مناسب با ۴ سال نیست و خیلی فراتر از ۴ سال است، بخش‌های غیر مهم از برنامه آموزشی مکاسب حذف شده و برای مطالعه قرار داده شده است.

 فقه نیم‌سال دوم پایه ۱۰: کتاب الشخص الاعتباری (که از موضوعات مبتلابه جامعه بشری است)

احتمالا بدیلی هم برای این کتاب قرار داده خواهد شد.

2⃣ دیگر رشته‌های تخصصی

اصول رشته‌های غیر فقه و اصول:

رسائل بطور کامل حذف شده است.

اصول برای آنها جلد اول کفایه و حلقه ثالثه شهید صدر است.

فقه رشته‌های غیر فقه و اصول:

علاوه بر مکاسب، اختیار به آنها داده می‌شود که مباحث فقهی جدید مناسب با رشته تحصیلی خود انتخاب کنند.

البته برای هماهنگی، لجنه‌ای تعیین می‌شود که مباحث یا کتب فقهی برای رشته‌های تخصصی مختلف باید مورد تایید این لجنه قرار بگیرد.

✅ حضرت آیت الله شب‌زنده‌دار در ادامه فرمودند:

راه را برای بروز و ظهور ابتکارات مختلف باید باز بگذاریم و نباید [برنامه آموزشی] همه بصورت دستوری و بخشنامه‌ای با برنامه آموزشی واحد باشد.

[به عنوان نمونه برای تنوع برنامه آموزشی] شیوه نگارش حلقات شهید صدر را هم اگر ببینید شهید صدر این کتاب را برای یک حوزه کوچک (حوزه اردبیل) می‌نویسد.

  • صادقی

🖋 رضا حسینی

❓فرض کنید انقلاب اسلامی محقق نشده بود، وضعیت دینداری و تشیع، امروز در ایران چگونه بود؟

♨️ آذربایجان بهترین مصداق برای فهم این است که بدون تأسیس حکومت اسلامی توسط حوزه‌ها و ولایت فقیه، نه تشیعی خواهد ماند و نه حوزه‌ای!

🔹 کشور جمهوری آذربایجان از نظر درصد شیعیان، بافاصله بسیار کمی از ایران، دومین کشور شیعه -به لحاظ درصد جمعیت شیعیان- در جهان به حساب می‌آید که ۸۵ درصد جمعیتش را شیعه تشکیل می‌دهد؛ این کشور تا دوره قاجار جزء ایران بود اما طی قراردادهای گلستان و ترکمانچای از ایران جدا شد اما همچنان آداب و رسوم و فرهنگ ایرانی و شیعی در آن یافت می‌شد؛

🔹 با تسلط روسیه تزاری و پس از آن تسلط لائیک‌ها بر #حکومت آذربایجان، امروزه این کشور از نظر دینی و از نظر آموزه‌های تشیع، یک کشور #مرده به حساب می‌آید!

🔻 از نظر میزان استعمال #مشروب حتی در مهمانی‌های عادی، از نظر وجود کاباره‌ها و عیاشی‌های شبانه، از نظر ارتباط با اسرائیل، از نظر میزان پای‌بندی به حجاب، از نظر بی‌بند و باری در سواحل، از نظر میزان تقید به وجوهات شرعی (که اصلا‌ بسیاریشان نمی‌دانند وجوهات چیست!) از نظر ارتباط با داعش! از نظر امر به معروف سران حکومت و از منظرهای مختلف این کشور در وضع فاجعه‌باری قرار دارد!

🔻 به نحوی این کشور از نظر دینی عقب مانده نگه داشته شده است، که الهام علی‌اف بالاترین مقام یک کشور شیعه، در ایام شهادت امیرالمؤمنین و ماه رمضان در مراسم رقصی در مسجد شوشی (از بناهای تاریخی آذربایجان) شرکت می‌کند و همراه با تجار اسرائیلی به رقص می‌پردازد!

یا برگزاری مسابقات یورویژن (خوانندگی و رقاصی) که همراه با رژه همجنسبازان در باکو نیز بود! از دیگر شاهکارهای حکومت لائیک آذربایجان است!

❗️طبیعی است این حکومت به حوزه‌های علمیه نیز رحم نمی‌کند و در حرکتی حساب‌شده بعد از تخریب گسترده حوزه‌های علمیه، در صدد پرورش دکترای الهیات و اعزام آنها به مساجد است! و به نحوی حوزه‌های علمیه را عقب نگه داشته‌اند که این شیعیان مظلوم -با همه مشکلات امنیتی و خطرهایی که برایشان ایجاد می‌شود- مجبورند به حوزه‌های ایران برای تحصیل بیایند!

در گذشته‌ای نه چندان دور شهرهای لنکران، و بادکوبه (باکو) علمای بزرگی به جامعه تشیع تقدیم کرده‌اند که با ادامه روند کنونی بعید است چیزی از دین باقی بماند (هرچند همیشه اقلی از دینداران در همه جا وجود خواهند داشت).

🔹 جان کلام این که سرنوشت محتوم جدایی دین از سیاست، کشور آذربایجان است که با ۸۵ درصد شیعه، از نظر اخلاقی در منحط‌ترین وضعیت به سر می‌برد!

♨️ اگر سکولارهای حوزوی مایل به جدایی دین از سیاست هستند، حاضریم برای آنها بلیط یک‌طرفه به باکو تهیه کنیم تا طعم حوزه مستقل را بهتر بچشند!

❇️ هرچند سکولارهای حوزوی بهتر از هرکسی می‌دانند که حوزه‌های علمیه در ایران اسلامی مستقل هستند و صرفا از این شعار به جهت دستیابی به مقاصد شوم خود استفاده می کنند.

  • صادقی

📝 بازداشت مسؤولین دفاتر آیات فیاض و محقق کابلی

🔸 طالبان دفترهای آیت‌الله محمداسحاق فیاض و آیت‌الله محقق کابلی، دو مرجع تقلید شیعیان را در شهر غزنی افغانستان بستند.

به گفته برخی منابع، در روزهای اخیر افراد طالبان در چند نوبت دفاتر این دو مرجع مذهبی را بازرسی کرده و مسئولان آن را بازداشت کرده‌اند. طالبان دلیل بستن این دفاتر را نداشتن مجوز فعالیت عنوان کرده‌اند.

🔹 منابع معتبر می‌گویند که طالبان دو نفر از مسئولان دفتر آیت‌الله فیاض را پس از بازداشت با قید ضمانت آزاد کرده‌اند اما مسئولان دفتر آیت‌الله محقق کابلی هنوز در بازداشت طالبان به‌سر می‌برند.

🔹 دفاتر مرکزی آیت‌الله فیاض و آیت‌الله محقق کابلی در شهر نجف عراق است. این دو مرجع شیعیان افغانستان در شماری از ولایت‌های عمدتاً شیعه‌نشین دفاتر منطقه‌ای دارند.

🔹 طالبان درحالی دفاتر مراجع تقلید شیعیان را بسته‌اند که اخیراً سخنگوی این گروه در واکنش به گزارش وزارت خارجه امریکا مبنی بر نقض شدید آزادی مذهبی در افغانستان گفت که «همه حقوق اقلیت‌های مذهبی در افغانستان محفوظ است».

♨️ طالبان پس از بازداشت مسئولان دفتر این دو مرجع تقلید به آن‌ها گفته‌اند: 

«شما دولت در درون دولت ایجاد کردید. مکتب و مدرسه می‌سازید، دعوا حل می‌کنید. کمک جمع‌آوری و کمک توزیع می‌کنید. دفتر ثبت ازدواج و طلاق دارید».

مقام‌های طالبان به مسئولان دفتر این مراجع تقلید گفته‌اند که باید از وزارت حج و اوقاف این گروه مجوز فعالیت بگیرند.

🔹 حوزه فعالیت دفاتر مراجع تقلید در افغانستان متنوع و گسترده است. مسئولان این دفاتر به سوال‌های شرعی مراجعان پاسخ می‌دهند، دعواهای خانوادگی را حل و فصل می‌کنند، دفترهای عقد نکاح و طلاق دارند، وجوهات شرعی مردم را دریافت و مصرف آن‌ها را محاسبه می‌کنند، کمک‌های خیریه جمع‌آوری و به نیازمندان کمک‌ می‌کنند. دفترهای مراجع تقلید همچنین ضمن اداره مدارس دینی، شفاخانه و مکتب نیز می‌سازند.

🌐 دولت دین

📌 مناهج:

سکولارهای حوزوی وقتی از «استقلال حوزه پیش از انقلاب اسلامی» سخن می‌گویند و برایش هزار افسوس و حسرت می‌خورند، مرادشان همین استقلال حوزه‌های علمیه افغانستان است؟! که حتی اجازه اجرای احکامی همچون نکاح و طلاق و اخذ وجوهات ندارند؟!

یا اینکه به خوبی از بسط ید و توسعه حوزه‌های علمیه پس از انقلاب باخبرند و صرفا به جهت سودای مرجعیت، تاریخ را تحریف می‌کنند و دنبال جمع‌کردن مرید و مقلد هستند؟!

در آینده بیشتر از سکولارهای حوزوی خواهیم گفت...

  • صادقی

📝 چند خطی در پاسخ به استاد عندلیب همدانی

 🖋 محمد متقیان تبریزی

 

🔢 بخش دوم

💢 رابطه اقامه شعائر و زیست اخلاقی

استاد عندلیب فرموده‌اند: «چگونه می‌توان شعائر الهی را بدون اخلاق انسانی و عدالت اجتماعی، معیار تحقق دین در جامعه دانست، مگر هدف دین، زیست اخلاقی و برپایی عدالت نیست؟»

۱_ در عین باور به این نکته که اخلاق و عدالت، دو معیار از معیارهای تحقق دین هستند اما بسیار جای تعجب است که استاد، چرا «اقامه‌ شعائر» را امری غیر از «زیست اخلاقی» می‌داند؟ حضور در مراسم عزاداری، جلسات مناجات و لیالی قدر، اعتکاف و توسل، نمونه‌های بارز اقامه شعائر هستند، آیا این اعمال، امری غیر از زیست اخلاقی هستند؟ بله، این اعمال تمامِ زیست اخلاقی انسان نیست اما غیر از آن هم نیست، پس دوگانه‌سازی اینچنینی، خالی از دقت است. و تعبیر درست آن است که گفته شود: علاوه بر اقامه شعائر، باید به رفتارهای اخلاقی دیگر نیز توجه نمود، و چه کسی این توصیه بجا را انکار خواهد نمود؟

۲_  پرسش از استاد این است که؛ اگر بنای جامعه بر زیست اخلاقی باشد، چه باید بکند؟ آیا مگر غیر از این است که یکی از مهمترین بسترهای اجتماعیِ رواج اخلاق در جامعه، وعظ و خطابه و توبه و مناجات و بکاء است؟

قطعاً ایشان هم چنین باوری دارند، پس نباید در دوگانه کاذب (اقامه شعائر یا زیست اخلاقی) قرار گرفت و بلکه، باید تأکید نمود بر اینکه اقامه شعائر، مقدمه‌ای است برای زیست اخلاقی. و اگر هم ادعا شود که زیست اخلاقی جامعه ایرانی مبتلا به نقیصه است، نیاز به پژوهشهای دقیق دارد که در متن ایشان منعکس نشده است. 

۳_ از درون اقامه شعائر، و از متن فرهنگ حسینی است که مجاهدت پزشکی در دوران کرونا، ایثار کریمانه با طرح مواسات، بذل مال و منال در بلایا و‌ حوادث از سوی گروه‌های جهادی متولد و در سطح جامعه به شکل چشمگیری فراگیر می‌شود.

آیا می‌توان ایثار و مجاهدت بی ‌چشم‌داشت را زیست اخلاقی ندانست؟ و آیا می‌توان این دو اخلاق والامرتبه را بی‌ارتباط با اقامه شعائر -علی الخصوص شعائر حسینی- دانست؟

💢 و اما درباره عدالت اجتماعی

🔹 پرواضح است که تحقق عدالت اجتماعی، در اولین و مهمترین مرحله، متوجه مسئولین و حاکمان جامعه است، هرچند مردم نیز باید عدالتخواه باشند تا تحقق عدالت آسان گردد. حال، اگر مقام معظم رهبری (دام ظله الوارف) از عقب‌ماندگی در زمینه عدالت اجتماعی می‌گویند، این امر متوجه به مدیران نظام است نه مردم. درحالیکه، موضوع دینداری، ارتباط مستقیم با بدنه و آحاد مردم دارد. پس نمی‌توان وظیفه اولیه حاکمیت را به پای مردم نوشت. 

و همچنین پرواضح است که؛ تحلیل عقب‌ماندگی نظام در مقوله عدالت اجتماعی به رفتارهای فردی مدیران، نوعی «تقلیل مسئله» است. مهمترین عاملی که فقرآفرین، فسادزا و تبعیض‌ساز است نه رفتار فردی چند مدیر بلکه «ساختارهای فسادزا» است. مدیر بانکی که تهجد و نمازشبش ترک نمی‌شود، نمی‌تواند سیستم اداره بانک را به سمت مستضعفین بچرخاند، و این سیستم است که بر او غلبه کرده و مسیر سرمایه‌داری را در پی خواهد گرفت. 

🔹 و حال، این پرسش مطرح می‌شود که: در تبدیل ساختارهای فسادزا به ساختارهای عدالت آفرین، چه سهمی داشته‌ایم؟ 

حوزه‌های علمیه، علما و اساتید و محققین عرصه فقاهت که همواره در طول تاریخ منادی اخلاق و عدالت بوده‌اند، آیا سهم خود را اداء کرده‌اند یا اینکه بنای خویش را صرفا بر توصیه و نصیحت گذارده‌اند؟ 

به نظر می‌رسد، باید به میدان درآمد و نرم افزار اداره جامعه اسلامی را از متن وحی استخراج نمود و از اسارت اندیشه غربی رهانید، و سپس، توقع آن را داشت که عدالت اجتماعی تحقق یابد. و اگر گمان بریم که با نگارش کتاب و ارائه سخنرانی و توصیه‌نامه‌های مجازی بتوانیم کاری پیش ببریم، سخت به بیراهه رفته‌ایم.

  • صادقی