مناهج

نظرسنجی سنن حوزوی

مناهج
نگرش ها و دغدغه های حوزه و روحانیت

طبقه بندی موضوعی

۲۶۳ مطلب با موضوع «پرونده‌ها» ثبت شده است

📝 چند خطی در پاسخ به استاد عندلیب همدانی

 🖋 محمد متقیان تبریزی

 

🔢 بخش نخست: رابطه قلت و کثرت

🔸 استاد عندلیب همدانی، در راستای دغدغه‌های اجتماعی خود، نکاتی را درباره شاخصه دینداری فرموده‌اند که به نظر می‌رسد، ابهامات و پرسش‌هایی درباره آنها وجود دارد. 

🔻 ایشان فرموده‌اند: «هرگز نباید صرف برپایی شعائر و یا حضور در مراسم و محافل دینی توسط عده‌ای از مردم را نشانه دینداری اکثریت جامعه دانست».

1️⃣ آیا در مراسمات مذهبی، با «عده‌ای از مردم» به مثابه گروه و فرقه و جمعی خاص روبروییم که در شهر و استان و بخشی مشخص از کشور، به اقامه شعائر می‌پردازند، یا اینکه، آن عده از مردم، در تمام استانها و شهرها و محلات و روستاها حاضرند؛ به گونه‌ای که هیچ‌گاه منطقه‌ای خالی از اقامه شعائر نیست، هرچند با تعداد افراد کمی تشکیل شود؟ 

گویا در ذهن استاد عزیز، عده‌ای از مردم، به صورت یک ترکیب جمعیتی مشخصِ منفکِ جدا افتاده از اکثریت جامعه تلقی شده است در حالیکه خود ایشان نیز بعید است چنین باوری داشته باشند.

2️⃣ وجود اجتماعاتِ متکثرِ منتشرِ در جای جای کشور، نشان از آن دارد که فضا و جو اجتماعی، دینی و مذهبی است، و اگر چنین نبود و فقط عده‌ای از مردم دغدغه اقامه‌ی دین داشتند، قطعاً نمی‌توانستند در بدنه‌ی جامعه منتشر گردند و حتماً منزوی شده و به گوشه‌ای خزیده و مناسک خود را در خلوت برپا می‌داشتند. 

وجود فضا و جو غالب دینی نیز حکایت از آن دارد که آن «عده ای از مردم» در حقیقت مرتبط با آن «اکثریت جامعه» است و از آن بریده نیست، و حتی از آن اکثریت نیز نمایندگی می‌کند. 

بنابراین به نظر می‌رسد در این تحلیل باید دقت نمود که جامعه را به موزائیک‌های کنار هم چیده‌شده تقلیل ندهیم، به گونه‌ای که برخی از انسانها را تبدیل به «عده» نموده و در کنار «اکثر» به حساب بیاوریم. بلکه بدنه‌ی جامعه یک پیکر واحد است که در این پیکره، هم عالم است و هم جاهل؛ هم عابد است و هم فاسق؛ که باید دید غلبه جو اجتماعی با کدام است؟ 

به عنوان نمونه پاسخ این پرسش را می‌توان از اجرای سرود «سلام فرمانده» به دست آورد. وقتی که این اجرا، می‌تواند یک موج اجتماعی بزرگ در شهرهای متعدد بیافریند، باید به گستره این موج و ریشه‌های آن در دل دریا نگریست؛ نه اینکه با نظر به تعداد افراد حاضر در مراسم و شمارش آنها، چشم خود را بر اکثریتِ قرار گرفته در وراء آنها بست.

 

📌 ادامه دارد...

  • صادقی

📝 خطاب به حوزه‌های علمیه 

🔸 وصیت اینجانب به حوزه‌های مقدسه‌ی علمیه آن است که کراراً عرض نموده‌ام که:

🔻 در این زمان که مخالفین اسلام و جمهوری اسلامی کمر به براندازی اسلام بسته‌اند و از هر راه ممکن برای این مقصد شیطانی کوشش می‌نمایند، و یکی از راه‌های با اهمیت برای مقصد شوم آنان و خطرناک برای اسلام و حوزه‌های اسلامی #نفوذ دادن افراد منحرف و تبهکار در حوزه‌های علمیه است:

    1⃣ که خطر بزرگ کوتاه مدت آن بدنام نمودن حوزه‌ها با اعمال ناشایسته و اخلاق و روش انحرافی است

    2⃣ و خطر بسیار عظیم آن در درازمدت به مقامات بالا رسیدن یک یا چند نفر شیاد که با آگاهی برعلوم اسلامی و جا زدن خود را در بین توده‌ها وقشرهای مردم پاکدل و علاقه‌مند نمودن آنان را به خویش و ضربه‌ی مهلک زدن به حوزه‌های اسلامی و اسلام عزیز و کشور در موقع مناسب می‌باشد. 

♨️ و می‌دانیم که قدرتهای بزرگ چپاولگر در میان جامعه‌ها افرادی به صورتهای مختلف از ملی‌گراها و روشنفکران مصنوعی و #روحانی‌نمایان که اگر مجال یابند از همه پرخطرتر و آسیب رسانترند ذخیره دارند که گاهی سی ـ چهل سال با مشی اسلامی و مقدس‌مآبی یا «پان ایرانیسم» و وطن پرستی و حیله‌های دیگر، با صبر و بردباری در میان ملتها زیست می‌کنند و در موقع مناسب مأموریت خود را انجام می‌دهند. 

🔹 و ملت عزیز ما در این مدت کوتاه پس از پیروزی انقلاب نمونه‌هایی از قبیل «مجاهد خلق» و «فدایی خلق» و «توده‌ای‌»ها و دیگر عناوین دیده‌اند، و لازم است همه با هوشیاری این قسم توطئه را خنثی نمایند.

❇️ و از همه لازمتر حوزه‌های علمیه است که تنظیم و تصفیه‌ی آن با مدرسین محترم و افاضل سابقه‌دار است با تأیید مراجع وقت. 

و شاید تز «نظم در بی‌نظمی» است از القائات شوم همین نقشه‌ریزان و توطئه گران باشد.

🔹 در هرصورت وصیت اینجانب آن است که در همه‌ی اعصار خصوصاً در عصر حاضر که نقشه‌ها و توطئه‌ها سرعت و قوّت گرفته است، قیام برای نظام دادن به حوزه‌ها لازم و ضروری است؛ که علما و مدرسین و افاضل عظیم‌الشأن صرف وقت نموده و با برنامه‌ی دقیق صحیح حوزه‌ها را و خصوصاً حوزه علمیه‌ قم و سایر حوزه‌های بزرگ و با اهمیت را در این مقطع از زمان از آسیب حفظ نمایند.

🔹 و لازم است علما و مدرسین محترم نگذارند در درسهایی که مربوط به فقاهت است و حوزه‌های فقهی و اصولی از طریقه‌ی مشایخ معظم که تنها راه برای حفظ فقه اسلامی است منحرف شوند، و کوشش نمایند که هر روز بر دقتها و بحث و نظرها و ابتکار و تحقیقها افزوده شود؛ وفقه سنتی که ارث سلف صالح است و انحراف از آن سست شدن ارکان تحقیق و تدقیق است، محفوظ بماند و تحقیقات بر تحقیقات اضافه گردد. 

🔹 و البته در رشته‌های‌ دیگر علوم به مناسبت احتیاجات کشور و اسلام برنامه‌هایی تهیه خواهد شد و رجالی در آن رشته تربیت باید شود. و از بالاترین و والاترین حوزه‌هایی که لازم است به طور همگانی مورد تعلیم و تعلم قرار گیرد، علوم معنوی اسلامی [است]، از قبیل علم اخلاق و تهذیب نفس و سیر و سلوک الی الله ـ رزقنا الله و ایاکم ـ که جهاد اکبر می‌باشد.

  • صادقی

🖋 جعفر ولایی منش

🔸 توهین بی‌سابقه رسانه‌های صهیونیستی به امام هشتم علیه السلام و تقدیر غرب‌گرایان ایرانی و عناصر اجاره‌ای آنان یعنی سلبریتی‌ها از این رویداد ضد فرهنگی، با واکنش صریح جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و بزرگان و علمای انقلابی حوزه علمیه همراه شد؛ اما از چهره‌ها و مراجع ساختگی غرب‌گرایان چیزی جز سکوت مشاهده نشد!

⁉️ چگونه است که وقتی عنصری نه چندان شناخته شده، انتقاد کوچکی به علما می‌کند، چهره‌های مشهور سکولارها، فریاد وا اسلاما سر می‌دهند و با اظهار مصیبت فراوان اعلام می‌دارند که به کیان شیعه توهین بی‌سابقه شده است! حال اما در برابر توهین و اهانت بی‌سابقه سلبریتی‌های وابسته و تأیید چهره‌های سیاسی غرب‌گرایان به ساحت مقدس حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام، سکوت بی‌سابقه‌ای در پیش گرفته‌اند! 

⁉️ به راستی کدام اتاق فکر صهیونیستی، دارد سکولارهای حوزوی و سلبریتی‌های هنجارشکن را مدیریت می‌کند که اینچنین با تأیید و سکوت از کنار چنین فاجعه عظمایی به راحتی آب خوردن عبور کنند؟

‼️ چگونه است که در جریان حادثه دردناک متروپل، با وجودی که وزیر دولت، وزارت خانه را رها می‌کند و قوه قضائیه، شهردار فعلی و سابق و اسبق آبادان و مسببان گوناگون این واقعه را دستگیر می‌کند و نظام اسلامی با تمام قوا از نماینده ولی فقیه تا قرارگاه‌های سپاه و بسیج و آستان قدس و نیروهای گوناگون جهادی، پای کار مصیبت مردم آبادان هستند، یکی از همین مراجع خودخوانده‌ی سکولارها، علیه نظام موضع‌گیری می‌کند تا بلافاصله دشمنان قسم‌خورده‌ی جمهوری اسلامی، آن را در رسانه‌های معارض و معاند، بازتاب گسترده دهند و آنرا مصداق نارضایتی حوزه علمیه قم علیه نظام ارزیابی کنند، ولی هم اینان در برابر توهین علنی به امام معصوم علیه السلام به گونه‌ای برخورد می‌کنند که صدا از سنگ در می‌آید ولی از اینان نه!

❇️ بی‌تردید عموم مردم متدین و نیز بدنه‌ی انقلابی‌ حوزه، این سکوت ناصواب را در این وقایع فراموش نخواهند کرد و بی‌تردید ادعای پوشالی سکولارهای حوزوی را در دفاع از ولایت معصومین علیهم السلام و کیان اسلام و تشیع، جز حربه‌ای سیاسی برای پیشبرد منافع پوچ خود در تضعیف اسلام و تشیع و انقلاب و نظام اسلامی تفسیر نخواهند کرد.

قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنّی مَعَکُمْ مِنَ المنتظرین

  • صادقی

📝 جلوه‌های دینداری مردم

🖋 حسین شریعتمداری

🔸 در دوران دانشجویی به اتفاق ۳ تن دیگر از دوستان دانشجو عازم اصفهان بودیم. 

افق مشرق نقره فام شده بود ولی راننده اتوبوس برای نماز صبح توقف نمی‌کرد. 

❓دوستانه از راننده پرسیدیم برای ادای نماز توقف نمی‌کنید؟ پاسخش مثبت بود اما دقایقی گذشت و توقف نکرد. یکی از دوستان به راننده گفت ما را برای نماز پیاده کنید و شکایتی هم نداریم. 

🔹 راننده اتوبوس به غیرتش برخورد و گفت من مخلص همه جوانان نماز‌خوان هستم و [...] توقف کرد. 

❇️ از سی و چند مسافر اتوبوس ۲۳ نفر برای نماز پیاده شدند!

❗️با تعجبی آمیخته به شرم از آقایی که حدود ۵۰ سال داشت پرسیدم؛ شما که اهل نماز هستید چرا ساکت بودید؟ 

با شرمندگی گفت؛ نمی‌دانستیم که اکثر مسافران نمازخوان هستند!

♨️ اگر افراد جامعه احساس کنند دیدگاه و نظر آنها در «اقلیت» قرار دارد و اکثر افراد جامعه دیدگاه و نظری متفاوت با آنها دارند، به طور معمول و براساس یک قاعده فراگیر -استثناها مورد نظر نیست- علاقه و تمایلی به ابراز نظر و عقیده خود نخواهند داشت و بیم آن دارند که به خاطر ابراز عقیده و نظر متفاوت خویش در انزوا قرار گیرند.

بر این اساس یکی از ترفندهای خطرناک #عملیات_روانی ساخته شده است.

🔹 این ترفند که از آن با عنوان «مارپیچ سکوت -SILENCE SPIRAL‌» یاد می‌شود [...] اولین بار در سال 1974 (1353) از سوی خانم «الیزابت نئول نیومن» آلمانی و در کتاب «افکار عمومی- پوست اجتماعی» مطرح شد. چگونگی بهره‌گیری از این نظریه یکی از ده‌ها -و اکنون صدها- ماده درسی است که در سرویس‌های اطلاعاتی آمریکا و اروپا به افسران عملیات روانی آموزش داده می‌شود.

🔹 مارپیچ سکوت، یک دالان و کریدور فرضی است که دیواره آن را رسانه‌ها می‌سازند. 

کاربرد مارپیچ سکوت هنگامی است که اعتقادات و باورهای مردم با اهدافی که دشمن درپی آن است همخوانی نداشته باشد. دشمن در این حالت باور اکثریت را درون مارپیچ سکوت می‌ریزد و با استفاده از رسانه‌هایی که در اختیار دارد و روزنامه‌نگاران مزدوری که به خدمت گرفته است، تلاش می‌کند تا باورها و اعتقادات مورد قبول اکثریت مردم را در اقلیت و باورهای مورد نظر خود را به عنوان باور و خواست اکثریت مردم معرفی کند! 

🔹 در آموزه‌های اسلامی آمده است که «صلوات بلند‌» نفاق را از بین می‌برد. چرا؟ 

برای این که وقتی کسی با صدای بلند صلوات می‌فرستد، هویت خویش را ابراز داشته و تابلوی باورها و اعتقادات خود را روی دست گرفته است.

🔹 ترفند مارپیچ سکوت اگر چه مدت‌هاست که در ایران اسلامی به کار گرفته شده و هنوز هم می‌شود ولی هر از چندگاه با دیوار بلند و سد مستحکم باورهای اسلامی ملت رو‌به‌رو شده و ناکام مانده است و از آن جمله می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

1⃣ درپی شهادت حاج قاسم سلیمانی، ده‌ها میلیون نفر در ایران اسلامی برای بزرگداشت مقام آن شهید بزرگوار به صحنه آمده و در تشییع پیکر پاک وی حماسه‌ای عظیم آفریدند.

2⃣ طرح عادلانه کردن یارانه‌ها با تبلیغات سوء و کم‌نظیر دشمنان بیرونی و پادوهای داخلی آنها رو‌به‌رو شد ولی در مجموع از جمعیت ۸۵ میلیونی ایران اسلامی فقط چند هزار نفر در ۱۴ استان کشور به خیابان آمدند و بسیاری از آنها نیز از یک سو بعد از توضیح مسئولان و از سوی دیگر با مشاهده اراذل و اوباشی که جلودار بودند پا پس کشیدند.

3⃣ و اما، به عنوان تازه‌ترین نمونه از این دست می‌توان به سرود فاخر، جذاب و روح‌نواز «‌سلام فرمانده‌» اشاره کرد.

این سرود از نخستین روزهای اجرای آن با انبوه پر حجمی از تبلیغات سوء دشمنان ریز و درشت خارجی و داخلی رو‌به‌رو شد ولی علی‌رغم این حجم گسترده هجوم، همه‌روزه بر استقبال پر شور مردم به ویژه نسل جوان و دهه نودی‌ها از آن افزوده شده است تا آنجا که کمتر کسی را می‌توان یافت که سرود سلام فرمانده را زیر لب زمزمه نکند‌.

✅ وقتی همه #شواهد از عمق و وسعت باورهای اسلامی و انقلابی در میان مردم حکایت می‌کند چرا باید صبر کنیم تا حماسه‌هایی نظیر سه نمونه یاد شده به میان کشیده شود و آنگاه گستره دلباختگی توده‌های عظیم مردم به اسلام و انقلاب و نظام را به نمایش بگذاریم؟ 

و چرا نباید پرچم باورها و هویت اسلامی و انقلابی خود را بی‌وقفه برافراشته نگاه داریم؟! 

✅ باطل‌السحر ترفند مارپیچ سکوت، فریاد در اعلام باورهاست چیزی شبیه همان صلوات با صدای بلند.

🌐 کیهان

  • صادقی

📝 درایت میرزاى شیرازى در تأیید افراد

👤 شهید آیت الله مطهری

🔸 در میان علما و مراجع گذشته در این صد سال اخیر، مرحوم میرزاى شیرازى (میرزاى بزرگ، مرحوم حاج میرزا محمدحسن، صاحب فتوای تحریم تنباکو) از کسانى است که در علم و در عقل و در تقوا تقریباً در طراز اول است،

🔹 و مخصوصاً در صفا و معنویت شاید در طبقه مراجع کسى به حد او نرسیده یا کمتر رسیده است،

و ظاهرش هم هیچ نشان نمی‌داد؛ خیلى مرد عجیبى بوده است.

🔹 در یکى از شهرستان‌ها یک ملایى بوده است، بعضى از دوستان میرزا گفته بودند ما نامه‌اى خدمت ایشان نوشتیم و از ایشان تأیید خواستیم که این آقا در این شهرستان هست؛

🔹 مرتب نامه به ایشان نوشتیم که فلان شخص در این شهر مردى است خیلى عالم، در این حد عالم است، مجتهد است و خیلى هم باتقوا، شما ایشان را تأیید کنید، مثلًا اجازه به ایشان بدهید.

🔹 مى‏‌گوید: ما نامه نوشتیم، میرزا جواب نداد. بار دیگر نامه می‌نویسد، باز تعریف مى‏‌کند که این مردى است بسیار عالم و باتقوا، هم علمش را تأیید مى‏‌کند و هم تقوایش را. باز میرزا جواب نداد.

❓ تا بالاخره آن کسى که این‏همه او را تأیید مى‏‌کرده بلند می‌شود مى‌رود سامره که چرا میرزا جواب نداد، آیا به حرف ما اعتماد نکرد؟

❗️ رفت و گفت: آقا! چرا ما هرچه براى این آقا تأیید خواستیم شما تأیید نکردید، چرا نامه‌هاى ما را جواب ندادید، آیا حرف ما را قبول ندارید که او مرد عالم و باتقوایى است؟

فرمود: چرا، همه حرف‌هاى شما را قبول کردم. 

گفت: پس چرا شما تأیید نکردید؟

♨️ فرمود: تو همواره در نامه‏‌هایت نوشتى که این چقدر عالم است و چقدر باتقواست،

در یک نامه‏‌ات ننوشتى که عقلش در چه حدى است!

❇️ براى ملّا، علم و تقوا کافى نیست؛

 عقل و فکر و دوراندیشى و هوشیارى و ادراک شرایط زمانِ خودش و شناختن مردم، اینها خودش رکن اساسى است.

🔻 خیلى هم عالم و باتقوا باشد اما یک آدم ساده ‏دل، نتیجه چیست؟ ابزاردست شیّادها مى‌‏شود،

🔻 یعنى ابزارى از اسلام در دست ضداسلام‌ها، 

ابزارى از علم و تقوا در دست فاسق و فاجرها؛ فایده ‌اش چیست؟ 

تو هیچ اسمى از آن مسأله عمده نبرده بودى.

🔻 من نمى‏‌توانم کسى را فقط به دلیل علم و تقوا تأیید کنم درصورتى‏که براى من محرز نیست که از نظر عقل و تدبیر و هوشیارى و درک شرایط زمان و درک و شناخت مردم در چه حدى است.

🔹 بسیار خوب، آدم عالم و باتقوا براى خودش آدم خوبى است،

✅ اما من نمی‌توانم مقدّرات اسلامى مردم را در دست کسى بدهم که عقلش براى من محرز نیست.

📗 مجموعه آثار استاد شهید مطهرى، ج ۲۷، صص ۵۰۷ و ۵۰۸؛ با ویرایش جزئی

  • صادقی

‼️ از دیروز فیلمی در فضای مجازی با عنوان احتکار روغن توسط روحانیون منتشر شده است، اما واقعیت ماجرا را در این کلیپ ببینید. 

  • صادقی

مشایخ سوء

۲۶
ارديبهشت

🎥 آخوندهایی که سیاست را از دین جدا می‌کنند

👤 آیت الله جوادی آملی

  • صادقی

🖋 وحید نجفی

🔸 این روزها زیاد شنیده می‌شود:

«چرا روحانیت هیچ موضعی نمی‌گیرد؟ چه شد آن کفن‌پوشی؟ چرا به درد فقرا و مردم مظلوم نمی‌رسید؟!»

🔹 اینجا رسانه است! میدان جنگ نرم! زمینی که گویی تنها یک صدا باید به گوش برسد و هر آنچه بگوییم با هلهله مستکبران به محاق می‌رود! و جز مزدوران و فریب‌خوردگانشان نباید صدایی داشته باشند و اصلاً مهم نیست آنچه گفته می‌شود چه نسبتی با واقعیت‌ها دارد.

🔹 تلاشی بی‌پایان برای ایجاد دوراهی بر سر راه روحانیت که بین مردم و دولت باید حتماً یکی را انتخاب کنی! و اصلاً جنگ و نزاع بین دولت و ملت اصل مسلّمی است که تو باید بپذیری!

♨️ تلاشی بی‌پایان برای ایجاد شکاف بین مردم و روحانیت و بی‌اعتماد سازی مردم به روحانیت! و تبلیغ بی‌توجهی روحانیت به آنان که خود را وقف خدمتشان کرده‌اند!

‼️ و در این راه از هیچ دروغ و بی‌منطقی نیز فروگذار نمی‌شود!

❓آیا راه‌حل مشکلات کشور دمیدن به نزاع دولت و ملت است و آنان که چنین می‌گویند؛ خیرخواه مردم هستند؟

آیا راه‌حل مشکلات کشور، کفن‌پوشی روحانیت و ایجاد تفرقه و سستی است؟

و اصولاً کجای تاریخ روحانیت این‌گونه عمل کرده و کجای امروز روحانیت بی‌توجه و بی‌تفاوت بوده است؟

این بهشت جهنم شده شما در کدام نقطه طول تاریخ و عرض جغرافیا وجود داشته و دارد که مردمانش ندیده‌اند؟

❓ این تصویری که روحانیت مدام کفن‌پوش مقابل حکومت بوده را چگونه می‌توان به روحانیت شیعه نسبت داد؛ حال‌آنکه روحانیت حتی در مقابل مغول با زبان نرم به صیانت از مردم پرداخت و در مقابل پهلوی نیز تا تابستان ۵۷ مدارا نمود!

❇️ این تصویر که روحانیت به درد مردم بی‌توجه است چه نسبتی با واقعیت دارد حال‌آنکه روحانیت یکی از محروم‌ترین اقشار جامعه است و بااین‌حال در سیل و زلزله و کرونا و ... پیشتاز خدمت به مردم بوده است.

✅ روحانیت امروز نیز از توصیه و نصیحت دولت‌مردان ابایی ندارد، اما این تشویق به جنگ با دولت در زمانه‌ای که مردم امام خمینی (قدس سره) و امام خامنه‌ای (حفظه الله) را در رأس حکومت دیده‌اند و عشق آن‌ها به خود را با تمام وجود چشیده‌اند، چه معنایی دارد جز هلهله یزیدیان برای خفه کردن از آنچه باید گفت؟

  • صادقی

دردسر یا نعمت؟

۱۹
ارديبهشت

📝 تجربه‌ی تبلیغی

🖋 هادی چیت ساز

🔸 طبیعی است هیچ روحانی دوست ندارد حرف و متلک بشنود. 

ما روحانیون نماینده و سخنگوی هیچ مسئولی نیستیم و به کسی هم بدهکاری نداریم. 

ما فقط مدافع انقلاب هستیم و در عین حمایت از اصل حرکت انقلاب، خودمان منتقد ضعفهاییم و برای حل آن باید تلاش کنیم. 

🔹 اما مردم گلایه‌ها و اعتراض‌هایی دارند. وقتی طلبه‌ای را می‌بینند، سخن به اعتراض می‌گشایند. راستش حق دارند چون مشکلات زیاد شده، اما وظیفه روحانیون چیست؟

1⃣ گاهی واقعا تحلیل‌ها ناقص و یا اشتباه است. وظیفه ما تبیین درست و صحیح است. 

برای مثال تحلیلی ناقص و جهت‌دار یا شایعه‌ای بی‌اساس را از رسانه‌های بیگانه یا افراد بی‌خبر ممکن است شنیده باشند، طبیعی است باید آگاه شوند.

یا مثلا ممکن است عده‌ای گمان کنند تمام مشکلات به رهبری برمی‌گردد، درحالیکه هر کاری در کشور وزیر و مسئول دارد و باید از آنها پیگیری کرد. 

مثلا مشکلات جهاد کشاورزی یک منطقه به رهبر ربطی ندارد و باید از طریق مجاری قانونی پیگیری کنند.

2⃣ گاهی نه برای اعتراض، بلکه گمان می‌کنند روحانیون می‌توانند برای مشکلاتشان کاری کنند مخصوصا در مناطق روستایی.

نباید مطالبه و مشکل مردم را پشت گوش بیندازیم و فقط بشنویم. اگر بتوانیم از طریق ارتباط با مسئولان مربوطه خدمتی انجام دهیم، حتما باید پیگیری کنیم. 

تجربه‌های تبلیغی بسیاری وجود دارد که طلبه‌ای قدم بزرگی برای کشاورزی و دامداری یا اشتغال چند روستا برداشته و مثل یک چشمه جاری خدمتش برکت پیدا کرده است. 

اما اگر امیدی به حل مشکل نداریم، باز هم باید پیگیری‌های اولیه را انجام دهیم. کمترین تأثیرش این است که مسئولان فقط صدای مردم را نمی‌شنوند بلکه روحانیت را همراه مردم می‌دانند و برای حل مسئله تلاش می‌کنند. 

3⃣ نهایتا اگر کاری از دست طلبه برنیاید، حداقل می‌توانیم گوش شنوایی برای همدردی با مردم باشیم. اینکه مردم مشکلاتشان را معمولا فقط برای روحانیت می‌گویند، بخاطر اعتمادی است که به این لباس دارند نه برای عقده‌گشایی. 

♨️ پناه آوردن مردم به روحانیون، یک نعمت است که باید قدر آن را بدانیم نه اینکه با بی‌حوصلگی برخورد کنیم. 

این همان سرمایه اجتماعی اختصاصی روحانیت است که هیچ قشری ندارد و اگر با رفتارهای زننده برخورد کنیم، قطعا ضرر بزرگی خواهیم کرد. 

❇️ کم نیستند کسانی که در مواجهه با رفتارهای خوب طلبه‌ها بعد از اعتراضشان، تازه عاشق آخوندها می‌شوند ولی اگر رفتار ناخوشی ببینند، رفتار یک نفر را پای کل صنف می‌نویسند.

  • صادقی

📝 نجف اشرف کما رأیتُ

🖋 مهدی اعتمادی

یک. مقدمه

🔸 نجف اشرف به معنای عام آن (نجف وکوفه وحومه) جدای از شرافت جغرافیایی که اصلی‌ترین آن مرقد نورانی مولی الموحدین آقا علی بن ابی‌طالب صلوات الله علیه می‌باشد، حیثیت علم و تحصیلات حوزوی و نظام زندگی طلبگی آن، نکته‌ی قابل توجه و ارزشمندی است که آشنایی تاریخی این جهات شاید لازم المطالعه باشد.

🔹 نجف را به معنویت می‌شناسند و استاد اخلاق؛ که خود نکته ارزشمند دیگری است. این هم اقتضاء بیان مطلب دارد و لکن بحث اصلی که در این مقام وجیزه‌وار اشاره دارم بحث معیشت طلاب نجف است.

دو. دیروز و امروز معیشت طلاب

🔹 زندگی‌نامه و خودنوشته‌های علمای نجف به خوبی می‌تواند احوال معیشت طلاب زمان سابق را تبیین کند و برای قضاوت صحیح از رشد و ترقی معیشت طلاب این زمان باید با تاریخ گذشته آشنا بود تا تحلیل و قضاوت به حق بیان شود.

❇️ ناگفته نماند معیشت طلاب باید به تناسب احوال افراد جامعه و علمای زمان بررسی شود؛ یعنی نسبت به زندگی بقیه‌ی مردم و مراجع و آقازادگان وعلمای دیگر باید سنجید. 

لذا فقیر و غنی‌بودن را به نسبت زمانه باید بررسی کرد؛ نه صرفا مقایسه‌ی حال با گذشته. 

♨️ شاید یک زمانی به «یک اتاق کوچک اجاره‌ای و هفته‌ای یک وعده غذای گرم» زندگی متوسط صدق می‌کرد؛ و فقر هم به معنای داشتن یک دست لباس و یک زیرانداز بود. 

اما فی زماننا هذا وضعیت معیشت طلاب نسبت به وضع سایر مردم و حتی علما و آقازادگان، چگونه است؟! 

❓آیا طلاب امروز همچون طلاب گذشته با علما و آقازادگان هم‌طبقه‌اند؟!

سه. حکایت طلبه مسافرکش

🔹 صرفا یک نمونه را بیان می‌کنم؛ قضاوت با خواننده‌ی محترم:

شب سی‌ام ماه مبارک رمضان ساعت حدود ۱۱شب، تقاطع شارع شیخ طوسی رحمت الله علیه و وادی السلام، برای تشرف به کربلاء معلی منتظر ماشین سواری بودیم. خودروی شیک و مناسبی ترمز کرد، گفتیم کربلاء؟ اشاره کرد بیایید جلوتر.

متوجه قبای تاکرده روی صندلی جلوی ماشین شدم. گفتم چون طلبه است شاید مجانی می‌خواهد سوار کند. اما وقتی صحبت کردم متوجه شدم بحث کرایه است. گفتم ۱۲ دینار تا نزدیک حرم امام حسین صلوات الله علیه؟ او اصرار به ۱۵ دینار دربست داشت. به هرحال با ۱۵ دینار به تفاهم رسیدیم و عازم کربلاء شدیم.

شروع به گپ و گفت با این طلبه‌ی راننده شدیم. از سادات نجیب و اصیل النسب، مشغول تحصیل درس خارج، متأهل و مستأجر بود. ۳۲۰ هزار دینار شهریه می‌گرفت و ۲۵۰ هزار را بابت اجاره‌ی منزلی در محله‌های دور از حرم پرداخت می‌کرد.

سختی زندگی بعض اوقات او را به مسافرکشی شبانه وا می‌دارد. شاید دو سه ساعت کار کند؛ هرچه باشد کمک معیشت است. حتی گاها مقصد کاظمین یا سامراء را طی میکند.

عمامه و قبا و عبا را در آغوش گذاشته و البته عبایش را روی عمامه انداخته بود که در نگاه اول معلوم نشود طلبه است. در بین راه نزدیک تفتیش، عمامه بر سر می‌گذاشت و پلیس به راحتی و احترام اجازه‌ی عبور می‌داد؛ تا اینکه بالاخره به کربلاء رسیدم....

چهار. معیشت در منظر شیخ مسؤول

🔹 روز سی‌ام ماه مبارک به هنگام بازگشت، صندلی بنده در هواپیمای مقصد تهران در کنار شیخی بود که همراه خانمش همسفر با ما بود. باب صحبت باز شد متوجه شدم ساکن نجف اشرف و سالیانی پیش در قم بوده‌اند که بعد از سقوط صدام به نجف بازگشته‌اند. فارسی تقریبا خوب تکلم می‌کرد و از قضا، با تشکیلات دفتر یکی از مراجع عظام حفظه الله مرتبط بود. 

من هم فرصت را غنیمت شمرده، با اشاره به تعداد کم طلاب نجف، گفتم ظاهراً معیشت اقتصادی این جماعت ذوالعزة و الاحترام مناسب نیست. مستند بنده هم همان ماجرای طلبه‌ی راننده بود.

متأسفانه ایشان به جای حل صورت مسأله پاسخ داد: مخصوص طلاب نجف که نیست؛ طلاب قم هم در اسنپ، رانندگی و کار می‌کنند. و اینکه پول و وجوهات کم است و اینکه بالاخره طلاب باید قناعت کنند و با نان و نمک بسازند. آن طلبه‌ای که می‌گویی هم مگر نه اینکه ماشین خوبی داشته؟ پس وضع خوبی دارد و اینها [مشکلات معیشتی] بهانه است!

🔹 در جواب عرض کردم اولا تعداد طلاب نجف به نسبت طلاب قم بسیار کمتر و غیر قابل مقایسه است. 

و در مورد آن طلبه هم به ذهنم رسید اولا از کجا معلوم ماشین مال خودش باشد؟ ثانیا کار و رانندگی در نجف خصوصا مسافرکشی بین شهری، اقتضاء ماشین خوب دارد و چه بسا با قرض، این وسیله‌ی کار را تهیه کرده است تا ممری برای زندگی باشد.

♨️ خلاصه اینکه تا این نوع افراد و تفکرات و مدیریت هست نتیجه این می‌شود که نجف همان نجف است و درد نیز همان درد.

#یادداشت_مهمان 

  • صادقی