آداب مطالبهگری و لزوم تحلّم مسؤولین
اندر حواشی نقد جنجالی مطرح درباره حوزه علمیه یکی از شهرها
علی مهدوی
یکی از لازمههای جدی تحول حوزه علمیه، مطالبهگری صحیح است. تنها در یک ساختار دقیق و منظم مطالبهگری است که گفتمانسازی انقلابی محقق و در نهایت ختم به تحول خواهد شد. در این میان اما، از دو لازمه جدی نباید غفلت کرد؛ که از قضا با توجه به اهمیت قضیه، هم امام راحل در منشور روحانیت و هم امام خامنهای در بیانات سال گذشته با طلاب آن را مطرح فرمودند:
«در حوزه از یک طرف طلبههای جوان باید ادب را، اطاعت را، نسبت به بزرگان حوزه، نسبت به مراجع تقلید حفظ کنند، همین طور که در همین منشور روحانیّت امام (رضوان الله علیه) همینها هست. آن بزرگان حوزه هم باید حلم را و تحمّل را نسبت به جوانها در نظر داشته باشند. از یک طرف حلم و تحمّل لازم است، از یک طرف هم ادب و اطاعت لازم است.» ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۸
اخیرا گروهی از دوستان عزیز و دغدغهمند حوزه علمیه یکی از شهرها، نقدهای بسیار جدی، اما جسارت آمیزی را خطاب به انتصابات آن حوزه علمیه در پیش گرفتند؛ نتیجه امر هم طبق معمولِ این موارد، به شکایت و دادسرای ویژه روحانیت کشید. متأسفانه در این قضیه، نه مراعات آن لوازم ضروری نقد شد و نه مراعات آن حلم بایسته و پدرانه مسؤولین. بالاخره پس از کش و قوسهای فراوان رسانهای و سرایت ماجرا به بیرون از حوزه -که با صد تأسف موجب تضییع آبروی حوزه علمیه هم شد- دو طرف پای میز تعامل و گفتگو نشستند و تعهداتی را امضا کردند.
از نگاه هر تحلیل گر منصفی، این یعنی هر دوطرف ماجرا شکست خوردهاند و از آنچه درست میدانستند، کوتاه آمدند.
از ظاهر امر و مفاد مورد تعهد فی مابین طرفین پیداست که آن مجموعه رسانهای نقّاد و فعّال، ماهیت و کارکرد و حتی مدیریت متفاوتی پیدا خواهد کرد. پر واضح است انتصابات مورد انتقاد، همان انتصابات قبلی باقی خواهد ماند؛ فقط جلساتی در راستای نقدهایی که مطرح است، برگزار خواهد شد و آنچه در خروجی «کانال منتقد» منعکس میشود نیز با اجازه و نظر کارگروهی است که اعضای آن از سوی مدیریت حوزه و شورای عالی آن شهرستان و چند نفر از این دوستان منتقد تعیین میشود.
این اولین سرانجام مطالبهگریهای احساسی و خارج از ضابطه امامین انقلاب نیست؛ کما اینکه آخرینش هم نخواهد بود. یادمان باشد از این اتفاقات عبرت آموز، عبرت حداکثری بگیریم.
رسانه آنقدر کارگشا و جلوبرنده هست که بتوان با سادهترین و مؤدبانهترین زبان، بیشترین نتایج را گرفت. و بالعکس با تندترین حرفها فقط خود را #خلع_سلاح میکنیم و در نتیجه رسانه خود را از دست میدهیم؛ و حتی با زبان قانون و دادگاه و دادسرا نیز روبرو میشویم و به تعبیر رهبر معظم انقلاب، جوری رفتار میکنیم که بگویند آن قاضی را سرزنش نکنید.
«شما از دادستان چه گلهای میتوانید بکنید؟ اگر یک نفری بهعنوان مفتری یک شخصی را معرفی کند و بگوید آقا او این افتراء را به من زده... مادهی قانونی آن قاضی را ملزم به انجام یک کاری میکند؛ لذا نمیتوانیم از او گله کنیم.» ۱۴ اردیبهشت ۱۳۷۸
برای مثال همین دوستان ماجرای نقد به انتصابات را میتوانستند با ادبیات درست پیگیر باشند که اتفاقا نتیجهبخش باشد و ختم به نتیجه شود؛ اما شد آنچه نباید...
در پایان اینکه مسؤولین هم اگر نمیتوانند حلیم باشند، خود را به «تحلّم» بزنند که «جمع ضابطه حلم و تحمل» امامین انقلاب است و به جای شکایت از یک کانال در فضای مجازی، ولو ادبیات درستی هم نداشته باشد، میتوانستند همین جلسات تعامل و گفتگو را قبل از شکایت به دادسرا برگزار کنند.