آفت میدانداری غیر معممین در هدایت سیاسی!!
محمد حقپرست
یکی از اشکالات حوزویان به سخنرانان غیر روحانی این است که چرا ایشان به عرصه هدایت سیاسی میپردازند درحالیکه معمولا فهم آنها از دین ناقص است و از سر احساسات و هیجانات سیاسی سخنرانی میکنند.
این اشکال به ایشان وارد است که بدون تخصص لازم، نظریهپردازی و هدایت سیاسی میکنند. اما اشکال بزرگتر به خود روحانیت است که در عمل، وظیفه خودش را محدود به هدایت در مسائل دینی خاص کرده است؛ یعنی اعتقادات، اخلاق و فقه. حوزه در عرصه معارف طلبههای خوبی تربیت میکند، اما در عرصه هدایت سیاسی، دست پری ندارد. لذا مخاطب امروز، در عصر رسانه و ارتباطات است که اگر خوراک فکری خوب برایش تهیه نشود، سراغ افکار و نظرات دیگران میرود، هرچند ناقص و غیر تخصصی باشد.
شاید کسی بگوید، هدایت سیاسی اساسا نیاز به علمای متخصص ندارد. برای پاسخ کافی است تصور کنید افرادی، جوابهای سطحی به شبهات اعتقادی بدهند؛ بدون اینکه اجتهاد و تخصص لازم را داشته باشند. همین نسبت در هدایت سیاسی وجود دارد. به سخن دیگر، با اینکه در عرصه هدایت سیاسی جوابهایی توسط افراد غیر متخصص داده می شود، اما اگر علما وارد شوند و از منظر علم دینی در برابر تحریفات بایستند، قطعا اوضاع بسیار بهتری خواهیم داشت.
شاهد این مطلب، مقایسه کتابهای شهید مطهری با غیرمعممین است که اجتهاد نداشتند. هر دو هدفشان تبیین دین و توسعه فرهنگ است، اما کتابهای شهید مطهری خط فکری اسلام ناب است، اما کتابهای غیر معممین خط مایه فکری برای منافقین و جریانهای التقاطی شد. در نتیجه وظیفه روحانیت سنگینتر و سختتر میشود؛ چون هم باید در برابر اصل شبهات تحریف جوابگو باشد، هم باید تفکر ناقص را از بین ببرد و تفکر متعالی و صحیح را جایگزینش کند.
〰️〰️〰️〰️〰️