بخش دوم مروری بر سیاستهای حوزه علمیه در عرصه نویسندگی
به مناسبت روز قلم
محمد حق پرست
در یادداشت قبلی نکاتی درباره سیاستهای حوزه در عرصه نویسندگی بیان کردم. به چند نکته دیگر در این زمینه اشاره میکنم:
3 در مسائل علمی و تخصصی حوزوی، نویسندگان موفق حوزوی داریم. هرچند نسبت به کل جمعیت حوزه و ظرفیتهای آن، تعداد آنها به چشم نمیآید و بیشتر مایه تأسف است. اما در عرصههای غیر حوزوی مثل داستانهای کوتاه و بلند، طنز، تحلیلهای سیاسی و اجتماعی و فرهنگی، دستمان خالیِ خالی است؛ به ویژه در رده سنی کودک و نوجوان که حساسترین مقطع است. هنوز کتاب «داستان راستان» شهید مطهری را –که قبل از انقلاب نوشته شده– برای مقطع نوجوانان توصیه میکنیم. اما آیا حکایتهای داستان راستان و بسیاری از حکایتهای حدیثی دیگر که شهید مطهری نیاورده، ظرفیت کتاب داستان مستقل ندارند؟ شاید تعجب کنید اگر بدانید، کل سریال افسانه جومونگ تنها یک صفحه در تاریخ شخصیتهای کره دارد.
4 یکی از گلایههای روشنفکران و برخی نظریهپردازان، عدم نشر و بازتاب خوب اندیشههای ایشان است. اما دغدغه حاکمیت این است که اگر این اندیشهها منتشر شود، چنان که بایسته است جواب داده نخواهد شد. قطعا این مطالبهای است که حاکمیت دارد و حوزه باید نیرو تربیت کند.
5 موارد ذکر شده، مربوط به مسئولان حوزوی و وظایف ایشان بود. اما نگارنده –با عرض معذرت- سخنی با ژورنالنویسان حوزوی دارد. قلم برخی از همکاران، چندان مؤدبانه و مناسب شأن «نویسنده حوزوی» نیست. بوی دعوا و جدال دارد. آنقدر تلخ و تند مینویسند که چه بسیار در نیت و انصاف نویسنده باید تشکیک کرد. مخالف صراحت نیستم، اما صراحتی که با متانت همراه باشد. صراحتی که نیش و کنایه نداشته باشد و فقط به اصلاح فکر کند. انتقاد باشد؛ اما انتقام، نه. و بالاخره خیرخواهانه باشد نه تلافی کننده.
〰️〰️〰️〰️〰️