جامعه مدرسین،جنگ شناختی و ضرورت بازیگری مؤثر در حکمرانی مجازی
🖋 علیرضا محمدلو
🔸 تسلط بر مغزها از تسلط بر سرزمینها بالاتر است. اگر مغز یک ملت را تسخیر کنند آن ملت سرزمین خود را تقدیم میکند. این کلام راهبردی رهبر انقلاب را میتوان توصیف کوتاه جنگ شناختی هم نامید.
❓اما عناصر اصلی این جنگ شناختی چیست؟
🔹 اگر رسانه را مصدر و بستر جنگهای شناختی بپذیریم در تحلیل پیام رسانهای، یک فرایند پنج مرحلهای مطرح شده است: فرستنده پیام، متن پیام، بستر(کانال) پیام، گیرنده پیام و اثر پیام.
شاید بتوان یک متغیر ششمی را هم به این فرایند اضافه کرد یا بطور مجزا از ارکان پنجگانه مذکور مطرح نمود: تکنیک پیام.
بدین صورت که بگوییم: چه کسی، چه پیامی را از چه کانالی و برای چه مخاطبی و با چه سطح اثری و با چه تکنیکهایی منتقل میکند؟
🔺 با این اوصاف و با در نظرگرفتن پیشرفتهای تکنولوژیکی و نظریه جامعه شبکهای، آنچه که جنگهای شناختی امروز را شکل و هیأت متفاوتی میبخشد، #پلتفرمها و #تکنیکهای_شناختی است.
در واقع سکوهای اثر و شبکههای اجتماعی، توانایی انگارهسازی در سطح فراگیر و به تعبیری #مهندسی_افکارعمومی را دارا هستند.
♨️ اینکه به چه چیزی فکر بکنیم و چگونه فکر بکنیم را پلتفرمها و تکنیکهای رسانهای تعیین میکنند.
🔻 دستور روز جوامع در پلتفرمها و از مسیر تکنیکهای جنگ شناختی تعیین میشود. دیگر حتی فراموش میشود که منبع پیام و اثر پیام و مخاطب پیام کیست. حتی متن پیام هم شکل فانتزی پیدا کرده و فقط از باب سرگرمی و بعنوان کالا(اطلاعات) مصرف میشود.
🔻 #استعمار_فرانو مسیر جامعه شبکهای را برای تسلط بر جوامع و تثبیت و تعمیق و توسعه هژمونی تدارک دیده و ترتیب داده است.
چراکه قدرت را با گفتمان گره زده و به تعبیر گرامشی، یک #سرکوب_رضایتمندانه(هژمونی) را با هککردن اندیشهها، تغییردادن ذائقهها و کنترل رفتارها سامان بخشیده است.
🔹 کشورها جهت حفظ هویت و استقلال ملی و هضم نشدن در #گلوبالیزم_پلتفرمی (جهانسازی شبکهای)، سیاستهای متنوعی را جهت کنترل وضعیت اتخاذ کردهاند که بخشی مبتنی بر تأسیس شبکه ملی اطلاعات و بخش بزرگی نیز بر اساس فیلترینگ مجازی و قسمت لاغری هم تحت عنوان سواد رسانهای صورتبندی شده است.
🔹 شبکه ملی اطلاعات که حکم زمین بازی را دارد و سوادرسانه بعنوان یک تاکتیک فرهنگی بلندمدت مطرح است اما قواعد بازی و سیاستهای بازیگری در کنار این دو مقوله حائز اهمیت است.
بعنوان مثال:
1⃣ موارد فیلترینگ ایالات متحده آمریکا شامل مقابله با نفوذ خارجی، مبارزه با تروریسم و عدم دسترسی کودکان به محتوای صریح جنسی است.
2⃣ کشور کانادا علاوه بر این موارد، محتوای نفرتانگیز و ارتباط جنسی با حیوانات و موارد نقض حقوق بشر را در لیست فیلترینگ قرار داده است.
3⃣ اتحادیه اروپا در لیست جرایم سایبریاش، نشر مطالب نژادپرستانه، هرزهنگاری کودکان و فیشینگ و کلاهبرداری رایانهای را میبیند.
4⃣ در قوانین مجازی کشور آلمان، نفی هولوکاست، نفی سیاستهای دولت و حتی فیلتر ویکیپدیا را هم شاهد هستیم!
5⃣ انگلستان نیز پورنوگرافی شدید و شکنجه را در لیست فیلتر تشخیص داده
6⃣ حتی رژیم غاصب صهیونیستی نیز در کنار موارد امنیتی، مخالفت با آرمانهای یهود و ترویج فساد و تروریسم را به عنوان فاکتورهای اعمال فیلتر اعمال کرده است.
♨️ فاجعه اینجاست که در حوادث اخیر کشور ما، جنگ شناختی با سه محور اغتشاش، ترور و اعتصاب در بستر کاملا پلتفرمی شکل گرفت و حدود سه ماه، مبتنی بر تکنیکهای رسانهای و فضای ولنگار و نیمه فیلتر مجازی، پروپاگاندای وحشتناکی بر فضای افکار عمومی سایه انداخت و هزینههای اقتصادی و انسانی و فرهنگی را بر کشور تحمیل کرد.
🔻 علاوه بر محورهای امنیتی، سیاسی و اجتماعی در جنگ ترکیبی اخیر، #اسلامیت_نظام از وجوه مبنایی(ولایت فقیه) تا وجوه هنجاری و نمادین(حجاب و عفاف)، بشدت مورد هجمه قرار گرفت که راهبری این جنگ شناختی حجیم، در فضای رهای مجازی ما بود.
❇️ نتیجه منطقی؛ حکمرانی مجازی با محوریت جنگ شناختی، جزء لاینفک استعمار فرانو بوده و آلترناتیو کشورهای دنیا و از جمله ایران برای جبران فرسایش در جامعه شبکهای، اعمال سیاست فیلترینگ، در عرض شبکهملی اطلاعات و توسعه سوادرسانهای است.
♨️ از آنجایی که حوزه علمیه، #مسئول_دینداری_مردم در جامعه اسلامی است و بزرگان و اعزه #جامعه_مدرسین که در تعبیر حضرت آقا "مغز متفکّر، چشم بینا و وجدان سالم و حسّاسی برای دستگاه اداره دینی در کشور هستند" در کنار سایر خواص اثرگذار بایستی برای تحقق این سیاستها در راستای تحقق حکمرانی مجازی، نقشآفرینی لازم را همراه با ظرافتها و روشهای اقناعی ایفا نمایند و تسلیم پروپاگاندای حبابی برای رفع بیمحابای فیلترینگ بدون پیوستهای لازم به بهانه فروکش کردن اغتشاشات یا ...نشوند.
این فضای مجازی رو خیلی باید کار کنن... خیلی عقبیم از یه چیزایی... سخت هم میشه جا انداخت چارچوبها رو...
ولی میشه با همّت جهادی.