🌀 میرحامد حسین و نوکریِ عالم سنی!
📝 گوشهای از رنج عظیم میرحامد حسین در جهت مبارزه با تحریف تشیع
👤 آیتالله شبیری زنجانی
🔹 نقل کردهاند که یک وقت میرحامد حسین مطلع میشود که در مدینه در کتابخانه یکی از علمای اهل سنت نسخه منحصر به فرد کتابی که مورد احتیاج ایشان بود، موجود است. ایشان با اصحاب و مریدهایش به مکه میرود و پس از انجام مناسک به آنها میگوید که شما مراجعت کنید؛ من باید مدتی اینجا بمانم.
🔹 ایشان نزد آن عالم سنی میرود و نوکر او میشود و به او میگوید که چون من ناراحتی دارم، برای محفوظ ماندن از شرور لازم است که در جایی که قرآن و کتاب قرار دارد، بخوابم. لذا توافق میکنند که ایشان در کتابخانه بخوابد.
✅ در تمام آن مدت میرحامد حسین در نهایت تقیه رفتار و در حد اعلی برای آن عالم سنی نوکری میکرد؛ به گونهای که حتی به بچه آن عالم رسیدگی و او را بغل میکرد و از این قبیل کارها که افراد محترم حاضر به آن نمیشوند، منتها وقتی ایشان شبها برای استراحت به کتابخانه میرفت، آن کتاب را که مفصل هم بوده، جزء جزء استنساخ میکرد. نجار شیعهای در مدینه بود، او برای میرحامد حسین جعبهای ساخته بود تا ایشان اجزائی را که شبها استنساخ میکرد، در آن قرار دهد. میرحامد حسین هر جزء را که استنساخ میکرد، در آن جعبه قرار میداد.
🔹 وقتی کتاب تمام شد، از صاحب خانه اجازه گرفت تا به خویشانش سر بزند و او هم اجازه داد. ایشان آن جعبه را برداشت و سوار کشتی شد. [تا اینکه] دریا طوفانی میشود و جعبه در آب میافتد. میرحامد حسین خودش را در دریا پرت میکند تا جعبه را بگیرد. جعبه را میگیرد و دیگران هم کمک میکنند و ایشان را نجات میدهند.
📗 جرعهای از دریا؛ ج ۲؛ ص ۳۵۰