مناهج

نظرسنجی سنن حوزوی

مناهج
نگرش ها و دغدغه های حوزه و روحانیت

طبقه بندی موضوعی

۲۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مرکز مدیریت» ثبت شده است



📝 برای تحقق دغدغه رهبری و تعریف مدارک حوزوی هیچ کاری نشده است

👤 حجت‌الاسلام حبیبیان، معاون علمی مجموعه مدارس حوزوی مشکات


🔹 واقعیت امر این است که این ماجرا یکی از امور سهل و ممتنع به حساب می آید. حوزه یک ساختار علمی است که یک خروجی برای تعیین سطوح می تواند داشته باشد؛ اما مسئله مدرک حوزوی فی الواقع به یک عویصه ای تبدیل شده است.

🔹 اگر بخواهیم فرایند تاریخی این ماجرا را رصد کنیم، باید بگوییم که در ابتدای انقلاب با بسیاری از امور به شکل مسئله «ناچار» با آن مواجه شدیم؛ به قول طلبه‌ها از باب «لابد منه» برای آن تصمیم‌گیری فوری شد و در داستان حوزه به یک مرحله‌ای رسیدند که الان برای بکارگیری از فضلای حوزه در ادارات و نهادها باید چیزی تعریف شود.

🔹 ابتدا که به شهادت بزرگان و فضلا اتفاقاتی می‌افتاد؛ به مرور زمان تلاش شد یک معادل‌سازی و متأسفانه گرته‌برداری ناقصی رخ داد؛ این کار در آن مقطع از باب اینکه یک کار ضروری است تا تکمیل شود، قابل قبول بود؛ اما مع‌الاسف به نظر می‌آید هم در آن مقطع خیلی دقیق عمل نشد و هم در ادامه به فکر یک طرح درستی نیفتادند یا موفق به رسیدن به خروجی نشدند؛ بعد از یک فترت طولانی که از این مسئله گذشت، حضرت آقا تذکر دادند و هنوز هم اتفاق درستی رخ نداده است؛ البته حق می‌دهیم به دست اندرکاران که نتوانستند این مشکل را حل کنند.

🔹 ما در گذشته عناوینی همچون ثقه الاسلام، حجت الاسلام، آیت الله و آیت الله العظمی داشتیم که برای خود بار معنایی داشت و برخی از سطوح را تعریف می‌کرد و همین مقدار کارکرد کافی بود، چون ما به ازای دیگری نمی‌خواست.

🔹 آنچه هم که حضرت آقا به عنوان اجتهاد تأکید می‌کنند، رسمی‌ترین وجه مدارک حوزوی بود که اعتبار آن به فردی بود که این حکم اجتهاد را صادر می‌کرد یا اجازه نقل روایت می‌داد یا عناوین شبیه به این.
به نظرم واقعا نمی‌شود اجتهاد را در قالب مدارک آکادمی جدید گنجاند؛ امروز یکی از سوالات همین است که اگر کسی در ثبت نام خبرگان رهبری شرکت کرد و موفق به اخذ تأییدیه اجتهاد شد، به معنای پیشینی، آیا مجتهد است؟ که نمی‌توان اینطور گفت و کماکان می‌بینیم در عرف حوزوی به آنان حجت الاسلام گفته می‌شود.

🔹 به گمانم وقتی این فرایند به بن بست خورد و نتوانستند معادلی را طراحی کنند، این دغدغه به وجود آمد که به همان وضعیت سطوحی که تعریف شده، محاسبه شود.

شما ببینید به دنبال این فرآیند ناقص، وضعیت به گونه‌ای می‌شود که ریاست اسبق دانشگاه تهران پیشنهاد دکتری افتخاری به رهبر انقلاب می‌دهد؛ البته آنان از باب تکریم و لطف این کار را انجام دادند؛ اما در ساختار حوزوی این کار غلط است و مرجعیت را نمی‌توان با دکتری افتخاری مقایسه کرد.

🔹 اینها معلول همین خلأ موجود است. گمان بنده این است که باید یک فکر جدی در این عرصه شود و تا جایی که بنده رصد کردم، هیچ کار جدی عطف بر فرمایش و دغدغه رهبر انقلاب اتفاق نیفتاده است و اگر هم کاری می خواهد انجام شود، نیازمند یک گروه نخبگانی است که هم ارتباط وثیقی با مراجع و فضلای صاحب نظر داشته باشد و هم مراجعه‌ای به نهادها، ارگان ها و مراکز علمی مشابه در فضای علمی دنیا داشته باشند.

🔻 همچنین #اتفاق_ناگوار این است که سازمان دیوان عدالت اداری رسما اعلام کرده به افرادی که سطح چهار حوزه دارند، نباید دکتر اطلاق شود؛ این خیلی اتفاق بدی است و نشان می‌دهد که ضعف های تصمیم خام هرچه بیشتر می‌گذرد، بیشتر خودنمایی می کند.

〰️〰️〰️〰️〰️〰️

📌 پ.ن:
 آنچه ملاحظه فرمودید بخشی از گفتگوهای نشست بررسی تحول در حوزه است که اخیرا در خبرگزاری رسمی حوزه بدان پرداخته شده است.


  • صادقی



🔹 اینکه بنده درباره‏‌ى علوم‏ انسانى‏ در دانشگاه‏‌ها و خطر این دانش‌هاى ذاتاً #مسموم هشدار دادم به خاطر همین است.
🔹 این علوم انسانى‏‌اى که امروز رایج است، محتواهایى دارد که ماهیتاً معارض و مخالف با حرکت اسلامى و نظام اسلامى است؛ متکى بر جهان‏‌بینى دیگرى است؛ حرف دیگرى دارد، هدف دیگرى دارد.

🔻 وقتى اینها رایج شد، مدیران بر اساس آنها تربیت مى‏‌شوند...

📌 مناهج:
❓بنا بر کدام حجت و مجوز شرعی، طلاب را به سمت تحصیلات دانشگاهی و اخذ مدارک دانشگاهی سوق می‌دهیم؟

⛔️ قرار بود علوم انسانی مسموم را اصلاح و متحول کنیم تا دانشگاه‌ها را آباد کنیم؛ نه اینکه فضایی ایجاد کنیم که نتیجه‌اش فرار نخبگان حوزوی به دانشگاه‌ها باشد.

♨️ بخش قابل توجهی از این معضل، عدم مدارک مستقل و با هویت حوزوی است؛ بخشی هم مربوط به عدم رشته‌های متکثر و متنوع در حوزه‌های علمیه است.


  • صادقی


📝 خروجی واقعی عدم تمرکز تحصیلی

🖋 علی مهدوی


🔺 تشویق طلاب و اساتید به سمت دانشگاه‌ها
🔹 یکی از معضلات فعلی حوزه علمیه، فرار نخبگان حوزوی به سمت دانشگاه‌هاست. چراکه از طرفی دانشگاه‌ها رشته‌های متکثر و مختلف علوم انسانی را پوشش می‌دهند و مثل حوزه علمیه محدود به فقه و اصول و چند رشته خاص نیستند؛ و از سوی دیگر مدارک دانشگاهی بسیار پرطمطراق و دارای اعتبار هستند؛ حتی در جذب سازمان‌ها و نهادهای مختلف، حجت‌الاسلام دانشگاه‌رفته را مقدم می‌دارند!! آنچه از نظرات مخاطبین و فرهیختگان رسانه حوزوی هم روشن شد، مؤید همین معناست.

🔹 لذا ناخواسته در سیستم فعلی حوزوی به طلاب و روحانیت این‌گونه القا می‌کنیم که در حوزه خبری از شهادات و تصدیق‌های اصیل حوزوی نیست! اینجا اکثریت قریب به اتفاق طلاب، تنها مدرکی که می‌گیرند در رشته فقه و اصول است؛ لذا غیر مستقیم و البته غلیظ به طلاب می‌گوییم بروید دانشگاه!!
همین را البته به اساتید حوزه هم می‌گوییم که: اینجا خبری از عناوینی همچون استادیار و استاد تمام و هیأت علمی و ... نیست؛ حتی عنایتی که در سابق به اساتید بود و می‌توانستند اجازه روایت یا اجازه اجتهاد بدهند هم از ایشان، سلب شده است!


🔻 نتیجه: نه دکتر نه حجت‌الاسلام
🔹 اما همه این‌ها یک روی سکه است؛ روی دیگر سکه حکایت از فاجعه‌ی هولناک‌تری دارد! طلبه‌ای که هنوز به صورت عمیق با فقه و اصول آشنا نشده و حتی الفبای اجتهاد و بررسی ادله و منابع را هم نیاموخته است به سمت دانشگاه و تحصیلات دانشگاهی تشویق می‌کنیم؛ برای چه؟ یادگیری علوم انسانی ترجمه‌شده غرب؟! خروجی این داستان چه خواهد بود؟ حجت‌الاسلام‌هایی که با تحمیلِ آموخته‌های غربی و چه بسا فاسد بر روایات و منابع دینی، تلاش می‌کنند به داشته‌های خود، رنگ دینی بدهند! واقعا هم غرض و عمدی برای تحریف دین ندارند؛ خیال می‌کنند دین را می‌فهمند و حال آنکه نمی‌فهمند!

🔹 حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که علوم انسانی دانشگاهی، ترجمان فساد فکری غرب نیست و محتوایی غنی و درست دارد؛ آیا تحصیل همزمان و موازی در دانشگاه و حوزه، عملی است؟! آیا خروجی این ماجرا، هم دکتر، هم حجت‌الاسلام است؟ هم بر شاخه علوم انسانی آموخته‌ی خود، تسلط و تخصص لازم را دارد و هم درک عمیقی از فقه و اصول دارد؟! یا اینکه نه، محصول چنین فضایی، عملا نه دکتر است و نه حجت‌الاسلام؟!
آیا علاج و مانعی برای این دامن زدن به بی‌سوادی خودساخته وجود ندارد؟!!

📌 یادمان باشد وقتی پای بررسی یک سیستم آموزشی در میان است؛ ظرفیت عموم افراد را ملاک قرار داده‌ایم نه استثنائات و برخی نوابغ نادر را.
همچنین آیت‌الله اعرافی بارها گفته‌اند چندصد رشته تحصیلی برای حوزه علمیه در نظر گرفته‌اند؛ اولا باید دید تحقق آن و گستره آزادی طلاب برای انتخاب رشته، چه زمان و به چه کیفیتی خواهد بود. و ثانیا آیا تحصیلات در آن رشته‌ها هم بر همین منوال بی‌مدرکی و بی‌هویتی است و نهایتا مدرک معادل دانشگاهی، خواهیم داد؟



  • صادقی


📝 انعکاس در خبرگزاری رسمی حوزه‌

🖋 علی مهدوی

🔹 اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد که تازه بذر مسأله تحصیلات علوم انسانی و مطالعات غیر فقهی و اصولی شکل گرفته بود، به این فکر نشده بود که طی دهه‌های آتی با سیل خروجی این دانشگاه‌ها و مواجهه‌ی آنها با جامعه روبرو هستیم و هویت علمی این افراد، نه تنها برای خودشان بلکه برای حوزه و روحانیت نیز تعیین‌کننده است.

📌 متن یادداشت در خبرگزاری حوزه:
 (http://hawzahnews.com/x9RBY)hawzahnews.com/x9RBY


  • صادقی

📝 مدارک منسوخ‌شده حوزوی

🔹 آیت‌الله رضا استادی، سال ۵۹ از محقق شوشتری صاحب قاموس الرجال درخواست اجازه روایت می‌کنند.

🔹 محقق شوشتری نیز در پاسخ، تصدیق فوق را تحریر و ارائه می‌کنند.

📗 کتاب یک قصه از حیات

📌 مناهج:
🔺 متاسفانه رفته‌رفته اجازه‌ها و تصدیق‌های مختلف حوزوی منسوخ شد و به موزه‌ها پیوست. تا جایی که امروز خبری از اجازه اجتهاد یا اجازه روایت نیست.

🔻 ای کاش بزرگانی همچون آیت‌الله استادی که در کارنامه موفقیت‌ها و مسؤولیت‌های خود، هم مدیریت حوزه‌های علمیه و هم عضویت در شورای عالی را دارند، در موضوع حفظ اصالت مدارج و مدارک حوزوی نیز اهتمام داشتند تا هویت مستقل حوزوی و تصدیقات اصیل آن حفظ شود یا ارتقا یابد؛ نه اینکه مدارج حوزوی ذیل مدارج دانشگاهی تعریف شود و هویت یابد!


  • صادقی

📝 استفاده از ظرفیت فرهیختگان حوزوی

🖋 علی مهدوی

🔹 برای مسأله‌پژوهی موضوعات، معضل‌ها و چالش‌های پیش روی حوزه علمیه، راه‌ها و راه‌کارهای متعددی قابل ارائه است که در این مجال صرفا به یکی از این موارد اشاره خواهیم کرد. یکی از امور مهم برای رسیدن به بهترین راه حل‌ها، استفاده از خرد جمعی است. ما اگر برای حل مسائل از خرد جمعی استفاده کنیم؛ با استفاده از تکنیک بارش فکری، گزینه‌های متعدد، گسترده و قابل توجهی در برابر مسؤولین و تصمیم‌گیران حوزوی قرار خواهد گرفت.

🔹 پیشنهاد می‌شود مدیریت حوزه‌های علمیه -علی الخصوص در دوره فعلی که استفاده از مشاورین و روابط گسترده را به عنوان یک سیاست، مد نظر گرفته است- با ارائه فراخوان و طرح مسأله تعیین مدرک اصیل حوزوی و رهایی از بحران هویت علمی، از بدنه حوزه علمیه اعم از اساتید، فرهیختگان و طلاب نظرخواهی کند. طبعا این مهم برکات فراوانی خواهد داشت.

🔹 در مورد بحران هویت علمی و تعیین مدرک اصیل حوزوی، پیشنهادهایی مد نظر نگارنده هست؛ اما فراتر از پیشنهادهای شخصی و فردی، استفاده از ظرفیت عظیم حوزه علمیه است که براحتی می‌توان آن را استحصال کرد.
از مدیریت حوزه‌های علمیه تقاضامندیم از این ظرفیت نیز استفاده شود.

  • صادقی

📝 پدیده حجت‌الاسلام دکترها!

🖋 علی مهدوی

🔹 در مورد تاریخچه و چگونگی پدیدآمدن و فراگیری عنوان «حجت‌الاسلام دکتر» که موجب پیامدها و تبعات گوناگون حوزوی و اجتماعی شده است، می‌توان به سه محور اساسی اشاره کرد:

1️ نسل اول جویندگان علوم انسانی

در اواخر دهه شصت و با فروکش‌کردن آتش جنگ تحمیلی، توجه جدی حاکمیت اسلامی به تحکیم پایه‌های علمی و عملی مناصب حکومتی روحانیت، رفته رفته بیشتر شد. لذا از آنجا که نیاز به نیروهای مدیر و مدبر و متخصص در رشته‌های گوناگون داشتیم، عزم دانش‌آموختگان حوزوی برای تکمیل تحصیلات و فراگیری رشته‌های مختلف علوم انسانی جزم شد.


در این شرایط، طبعا بسیاری از نخبگان که استعداد و علاقه مطالعات تخصصی و اجتهادی علاوه بر فقه و اصول داشتند، به سمت دانشگاه‌ها یا مراکز پیرامونی حوزه علمیه سرازیر شدند. رجالی که حجت‌الاسلام دکترهای امروزین جمهوری اسلامی و حوزه علمیه هستند، محصول همان دغدغه‌ها و تلاش‌های تحصیلی و پژوهشی آن ایام‌اند.

  • صادقی


📝 مرکز مدیریت، جدی‌تر وارد شود

🖋 مسؤول پیگیری موقوفات استان؛ نام محفوظ

🔹 بزرگان و زعمای حوزوی همیشه تاکید بر استقلال مالی حوزه‌های علمیه داشتند و دارند و امروز نظر اکثر بزرگان حوزه‌های علمیه بر احیای موقوفات حوزه می‌باشد که حقا و انصافا ایده بسیار درست و به جایی هم هست. ولی احیای موقوفات، لوازمی دارد؛ از جمله اقدام جدی و جهادی برای رسیدن به این هدف بزرگ.

🔹 در این زمینه می‌توان پیشنهاداتی ارائه کرد:

1 شناسایی تمام موقوفات حوزه‌های علمیه کشور که بحمدالله در چند سال اخیر اقدامات خوبی انجام شده است.

2 تشکیل دفتر وکلای حوزه‌های علمیه در هر استان: امروز برای برآورده‌شدن احیای موقوفات، لازم است در زیرمجموعه مراکز مدیریت استانها وکلای قوی برای امور حقوقی باشند. لذا در این بخش نیاز به حمایت جدی داریم و اگر در این مورد اقدامی صورت نگیرد قطعا در احیای موقوفات موفق نخواهیم بود. اطلاع داریم که در مرکز مدیریت قم وکلای قوی برای این امر حضور دارند؛ ولی احیای موقوفات استانها وکیل قوی بومی می‌خواهد.

3 تشکیل نیروی حفاظت از موقوفات حوزه‌های علمیه با همکاری نیروی انتظامی و یا سپاه پاسداران و یا تشکیل پلیس وقف.
بسیاری از متصرفین موقوفات بخاطر خویشتن‌داری روحانیت، هیچگاه زیر بار پرداخت اجاره و یا خلع ید زمین یا مغازه و غیره نمی‌روند و اگر از طریق قانونی هم برخورد کنیم تا نیروی حفاظتی نداشته باشیم به نتیجه نمی‌رسیم.

4 تعیین یک نیروی مسلط بر مسائل حقوقی بر سمت معاونت حقوقی حوزه علمیه هر استان.

5   رایزنی جدی با قوه قضائیه برای تسریع در رسیدگی به پرونده‌های مربوط به موقوفات حوزه‌های علمیه.

🔹 ایده بسیار زیاد است و تا در این موارد اقدام جدی انجام نشود، پرداختن به ایده‌های دیگر بی‌نتیجه است و تا به این امور توجه لازم نشود همچنان حوزه علمیه شاهد محرومیت‌ها و چالش‌های جدی خواهد بود و فشار اقتصادی هر روز زندگی را بر اساتید، طلاب و اداره حوزه‌های علمیه سخت‌تر خواهد کرد.


  • صادقی

 مدیر حوزه‌های علمیه با ابقای معاون آموزش و نیز مسئول مرکز ارتباطات و بین‌الملل حوزه، برای سکانداری سایر معاونت‌ها و مراکز حوزه، افراد جدیدی را منصوب کرد.

 آیت الله علیرضا اعرافی مدیر حوزه‌های علمیه کشور با صدور احکام جداگانه، مسئولیت‌ افراد برای بخش‌های مختلف مرکز مدیریت حوزه را برای مدت ۲ سال تعیین کرد.

معاونان و مسئولان مراکز و دفاتر:

بر این اساس حجج الاسلام والمسلمین و آقایان:

 حمید ملکی به سمت قائم مقام مدیر حوزه های علمیه در امور استانها؛
مهدی رستم نژاد، معاون آموزش
ابراهیم معتمدی، معاون منابع انسانی و پشتیبانی؛
حسین ملانوری، سرپرست معاونت تبلیغ و امور فرهنگی؛
علی علیزاده مشاور مدیر و مسئول حوزه مدیریت؛
سیدمفید حسینی کوهساری، مسئول مرکز ارتباطات و بین الملل؛
کاظم سپاسی، مسئول مرکز امور صیانتی؛
سیدعلی میرمطلبی، مسئول مرکز امور طلاب و دانش آموختگان؛
سیدحسین میرمعزی، مشاور و دستیار مدیر در حوزه پژوهش و مسئول مرکز بررسی های راهبردی و مطالعات حوزه و روحانیت؛
سیدمصطفی حسینی نژاد، مدیر دفتر امور موقوفات و منابع پایدار؛
محمداسماعیل عبداللهی، مدیر دفتر امور مشاوران؛
و محمدرضا برته به سمت مسئول مرکز رسانه و فضای مجازی حوزه‌های علمیه منصوب شدند.

جزئیات بیشتر:
hawzahnews.com/news/913358

  • صادقی