مناهج

نظرسنجی سنن حوزوی

مناهج
نگرش ها و دغدغه های حوزه و روحانیت

طبقه بندی موضوعی

۱۳۳۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مناهج» ثبت شده است

یک.

قرار بود مرگ مهسا امینی، به «زمینۀ مساعد» و «دستاویز موجّهی»ی برای شکل‌دهی به یک جنبشِ به‌ظاهر «اعتراضی» و در واقع، «ساختارشکنانه» تبدیل شود تا از این طریق، نظام جمهوری اسلامی در ورطۀ یک چالش دشوار، گرفتار شود و به زانو درآید. 

مهسا امینی از هر جهت، گزینۀ بسیار «هیجان‌انگیز» و «اجماع‌ساز»ی بود. جریان غیرانقلابی نیز «بی‌درنگ» و «جدّی» به میدان آمد و هرچه در توان داشت را به‌کار گرفت تا «شور کاذب» و «حرارت تصنّعی» بیافریند و از یک حادثۀ ناخواسته و سرشار از ابهام و مبتلا به تعلیق، «بحران ملّی» پدید بیاورد. این بار، «سلبریتی‌ها»ی نمک‌خوردۀ نمک‌دان‌شکسته نیز به میدان فراخوانده شدند تا بازی طرّاحی‌شده، نقص و کمبود مرجعیّتی نداشته باشد. 

همۀ این ظرفیّت‌ها در فضای مجازی، به خطّ شدند و به‌ظاهر جبهه‌ای شکل گرفت که «صدای بلند» داشت و می‌توانست حاکمیّت را در کوتاه‌مدّت، به عقب‌نشینی و انفعال وادارد و یک زنجیرۀ تمام‌نشدنی از مطالبه‌گریِ ساختارشکنانه و سکولار را صورت‌بندی کند.

دو.

در مرحلۀ بعد، باید کنشگری از «فضای مجازی» به «فضای واقعی» انتقال می‌یافت تا هرچه بیشتر، «مشهود» و «ملموس» باشد و در نظام جمهوری اسلامی، «هراس‌افکنی» کند، امّا این «انتقال بسترِ چالش‌گری»، کار را بر جریان غیرانقلابی، دشوار کرد و برای خود آنها بحران آفرید. چرا چنین شد؟ نکتۀ نخست این است که «بسیج اجتماعی در فضای مجازی»، هیچ تناسبی با «بسیج اجتماعی در فضای واقعی» نداشت و در عمل و به‌طور آشکار نشان داد که ما با یک «جنبش» روبرو نیستیم، بلکه «عدّه‌ای اندک» به‌صورت پراکنده در نقاط مختلف ایران، به صحنه آمده‌اند و تنش ایجاد می‌کنند. به‌عبارت‌دیگر، «راهپیمایی فراگیر» و «اجتماع بزرگ» شکل نگرفت، بلکه تحرّکات بیرونی و عینی به «حضورهای تکه‌تکۀ سی نفری تا سیصد نفری» منحصر ماند! چه نسبتی است میان این «جماعتِ نزدیک به صفر» با «ایران هشتادوپنج میلیونی»؟! این یعنی نسنجیده‌کاری در ملاحظۀ محدودیّت‌های انتقالِ حرکت اعتراضی از فضای مجازی به فضای واقعی. همین که حرکت اعتراضی از پوستۀ فضای مجازی بیرون آمد و در خیابان، «مشاهده‌شدنی» و «عینی» گردید، رسوا نیز شد و تمام اندوختۀ خود را یکجا و ناگهان باخت. به‌بیان‌دیگر، مشخص شد که «صدای بلند در فضای مجازی» به معنی «کثرت جمعیّت در فضای واقعی» نیست و میان این دو، تفاوت فراوان وجود دارد. پانهادن به «سیاست خیابانی» و «کنشگری میدانی»، جریان غیرانقلابی را زمین‌گیر و فلج کرد و به خاک سیاه نشاند؛ آنها در خیابان و میدان، فقط «کشف حجاب» نکردند، بلکه «کشف کمّیّت» نیز کردند و به نظام جمهوری اسلامی نشان دادند که «عقبۀ مردمی» و «بدنۀ اجتماعی» ندارند و با وجود همۀ فریاد‌ها و نعره‌ها و جوّسازی‌ها، ناتوان در بسیج اجتماعی هستند.

سه.

نکتۀ دیگر این‌که کوشیدند این ضعف راهبردی و رسواکننده را با کنش‌های گفتاری و رفتاریِ «ساختارشکنانه» جبران کنند و «فقر اجتماعیِ» خود را با «توانمندی تخریبیِ» خویش بپوشانند، درحالی‌که این امر نیز آنها را بیشتر منفعل و ضربه‌پذیر کرد؛ چون هم مردم را از «پیوستن» به آنها بازداشت و هم به نظام مجال داد که مسیر «مواجهۀ جدّی و بی‌تعارف» را در پیش بگیرد. شعارهایی که در خیابان سر داده شدند، کمترین ارتباطی با مطالبۀ (بهانۀ) نخستین نداشتند، بلکه نشان دادند که جریان غیرانقلابی در پسِ این اعتراض، هدف‌های دیگری را دنبال می‌کند و می‌خواهد از طریق فضاسازی و غوغاسالاری، بدنۀ اجتماعی بیافریند و «فشار از پایین» را رقم بزند. سخن اوّلیّه این بود که برخی از رفتارهایی که از سوی پلیس امنیّت اخلاقی صورت گرفته، از جمله دربارۀ مهسا امینی، صواب و صلاح نیستند و باید در «روش‌ها» تجدیدنظر شود و بر «سهم فرهنگ» و «وزن اخلاق» افزوده شود. بگذریم که همین مطالبه نیز درست است یا نه و پلیس امنیّت اخلاقی، مواجهۀ غیراخلاقی نداشته و نباید از «خطاهای محتملِ موردی»، نتایج وسیع و کلّی گرفت، امّا مسأله این است که در عرض چند روز، این مطالبه به شعار «حجاب اختیاری» ارتقا یافت و سپس به سطح متهم‌ساختن نظام جمهوری اسلامی به «دیکتاتوری» کشیده شد. این اندازه ناشی‌گری و ندانم‌کاری در «تشدید مطالبه‌ها» و «حرکت به سوی ساختارشکنی» و «تقابل سخت و غیرقانونی»، هیچ توجیهی ندارد جز حماقتِ جریان غیرانقلابی. 

چهار.

جالب این‌که پس از مرگ مهسا امینی، آیت‌الله خامنه‌ای دو سخنرانی عمومی داشت، امّا با وجود فشارها، کمترین اشاره‌ای به این ماجرا نکرد؛ گویا هیچ حادثه‌ای رخ نداده و اگر هم رخ داده، پای «مسألۀ مردم ایران» در میان نیست، بلکه مسأله، «مسألۀ خواص اغواگر» و «مسألۀ اقلّیّتِ تجدّدی» است که آن هم درخور پرداختن نیست.

  • صادقی

📝 با برادرم آقای حامد کاشانی

🖋 سعید صلح میرزایی

۱- مخاطب من رفقای انقلابی و مذهبی هستند نه ناباوران.

۲- پلیسی که من دیده‌ام برایش فقیر و غنی و آقازاده و فرزند کارگر فرقی نمیکند و اتفاقا چون معمول پلیسهای ما از اقشار معمولی جامعه هستند، انگیزه‌شان برای به خاک مالیدن بینی اصحاب قدرت و ثروت بیشتر است. کمااینکه معمولا گشت امنیت اخلاقی در جنوب شهر کمتر دیده می‌شود.

۳- آقای کاشانی اعتراض می‌کند که چرا پلیس نمی‌گوید «غلط کردم»!!

اولا وقتی شما دل آقا را رنجاندید، غلط کردم گفتید؟ ثانیا مگر پلیس تخلفی کرده است؟

۴- ایشان استاد مدعو برای برگزاری کلاس توجیهی را در حد ارشاد نمی‌داند که این هم ادعای گزافی است.

۵- ایشان بخوبی می‌دانند که مشکل اصحاب قدرت و ثروت دقیقا در زمان امیرالمؤمنین علیه السلام هم بوده و اتفاقا ایشان هم بخاطر نداشتن پشتوانه مردمی از برخورد با برخی خواص، ناکام ماندند.

۶- بدانیم که بیش از یک دهه است که کارهای فرهنگی خوبی برای ترویج عفاف در میان زن و مرد در حال انجام است بویژه توسط خواهران طلبه و دانشجو.

۷- معتقدم با وجود مظاهر بی‌حجابی اما وضعیت جامعه ما از نظر حجاب بی‌نظیر است و از آن مهم‌تر وجود حیا و عفاف در عموم زن و مرد کشورمان حتی در خانمهایی است که کشف حجاب می‌کنند.

۸- حجاب، حکم خدا است و الحمدلله در نظام ما هم حجاب مهم است هم مبارزه با فساد و تلاش برای عدالت. 

به محکمه کشاندن اصحاب ثروت و قدرت در این ده سال اخیر و تقنین قوانین در راستای شفافیت و جلوگیری از ایجاد منافذ فساد از نمونه های آن است.

۹- رفقای من بدانید که مخالفت با احکام الهی حد یقف ندارد. امروز دعوا بر سر حجاب است و فرداها اعتراض برای به رسمیت شناختن آمیزش با حیوانات که الان در غرب مطرح است؛ نعوذبالله.

۱۰- با توجه به اینکه احراز بیماریهای خاص متهمان یا دعوت‌شدگان به کلاسهای توجیهی مشکل است، بر خود شخص بیمار لازم است که مدارک مثبته را در اختیار داشته باشد یا هنگام ورود به اماکن اینچنینی مسئولان را از حالش باخبر کند و یقینا تذکر حجاب، ارزش از بین رفتن یک جان را ندارد.

۱۱- گرگان و فرصت‌طلبان آماده‌اند که به نظام عزیزتر از جان ما که خون‌آورد شهدای ما است، به هر بهانه‌ای چنگ بزنند و ما بویژه تاثیرگذاران ما باید مراقب گفتار خود باشند که #مکمل_نقشه_دشمن نباشند.

  • صادقی

🎥 امام خامنه‌ای

✅ برای هر حرکتی لازم است طرح دشمن را بدانیم و آن را تکمیل نکنیم.

♨️ مراقب باشیم گاهی یک حرف حق، بخشی از پازل دشمن است...

  • صادقی

📝 مراقب پازل دشمن باشیم

🔸 اکنون که ضدانقلاب داخل و خارج، مزدوان آلبانی‌‌خوار، اصحاب فتنه، اصلاحات افراطی، شبکه‌های خارجی و ... با بسیج همه ظرفیت‌ها در تلاشند تا این حادثه (فوت مهسا امینی) را در گام اول تبدیل به یک موج بلند و قوی علیه دولت و در گام دوم علیه نظام کنند، ما باید عرصه را بشناسیم و با آنان مخرج مشترک نداشته باشیم.

♨️ مراقب باشیم؛ اکنون وقت نقدِ خطاهای معدودِ سهوی و سیلقه‌ای نیروها و دستگاه‌ها نیست، وقت آسیب‌شناسی عملکرد دستگاه‌ها نیست، وقت خُرده‌گیری به مسئولین نیست...

🔹 نباید اجازه دهیم صدای ما، کلام ما، ظرفیت ما و ... در راستای تلاش مذبوحانه دشمن قرار گیرد و بر علیه اسلام و انقلاب آخته گردد.

🔹 اکنون باید شرایط موجود را برای مردم #تبیین کنیم؛ پازل دشمن را عیان کنیم و در جهت تخریب آن فعالیت کنیم. 

باید صدای دشمن را از پشت پرده تزویر کنار بزنیم و کُنه نیات او را بازگو کنیم...

🔻چند ماه پیش رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان فرمودند: 

«در مطالبه‌گری‌ها ــ که من توصیه‌ی مطالبه‌گری میکنم به شما ــ مراقبت کنید دشمن نتواند از مطالبه‌ی به حق شما سوءاستفاده کند. هم در صورتبندی مسئله، هم در راه‌حلی که ارائه میدهید، سعی کنید با دشمن وجه مشترک و اینها پیدا نکنید. مخرج مشترک پیدا نکنید با دشمن. دشمن، هم مشکلات را مطرح میکند، هم صورت مسئله را مطرح میکند، هم به‌اصطلاح علاج و نتیجه‌گیری را مطرح میکند.

🔺 شما صورت مسئله‌تان هم با او باید فرق داشته باشد، نتیجه‌گیری‌تان هم با او باید به کلی فرق داشته باشد، چون او دشمن است دیگر، او مُغرض است، از روی خیرخواهی انجام نمیدهد کار را.» ۱۴۰۱/۲/۶

♨️ اکنون وقت مطالبه‌گری و نقد و نیش و کنایه نیست؛ دشمن با تمام ظرفیت رسانه‌ای خود به بهانه فوت مهسا امینی به میدان آمده و در حال فتنه‌انگیزی است، قطعا فریاد مطالبه‌گری و نقد ما، مخرج مشترکی میشود با دشمن و شمشیری میشود بر علیه اسلام و انقلاب.

◀️ مراقب باشیم در کدام میدان قرار گرفته‌ایم و چگونه شمشیر میزنیم؟

  • صادقی

🔸 عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی گفت: وقتی طلبه جوان آمر به معروف را به شهادت می‌رسانند و در حوادثی مثل بمب‌گذاری در افغانستان و غیره هزاران نفر به شهادت می‌رسند عده ای ساکت هستند، اما در حوادثی که هنوز اصل ماجرا مشخص نیست تمام نظام را به انتقاد میگیرند.

🔹 دریافت اخبار و شایعات از شبکه‌های ضدانقلاب و ماهواره‌ای کاری جاهلانه است، چراکه الان منافقین شده‌اند مدافع حقوق جان انسانهای ایرانی در حالیکه خودشان حدود ۱۷ هزار نفر از مردم همین سرزمین را ترور کرده‌اند.

  • صادقی

🌀 مهم نیست عضو #فقهای شورای نگهبان باشی، مهم نیست درس خارج مهمی در قم داشته باشی، وقتی در طریق حسینی، یا خادمی یا زائر...

استاد شب‌زنده‌دار سال‌های گذشته نیز در مواکب حسینی خدمت می‌کردند.

🔢 عمود ۹۰۹

  • صادقی

📝 نظر مسؤولین حوزه فصل الخطاب است

👤 استاد علی عندلیبی

🔸 استاد علی #عندلیب با سابقه بیش از سی سال تدریس خارج فقه و اصول و سالیان متمادی تدریس سطوح عالی و با تجربه‌ای طولانی در حل مسائل مورد ابتلای جامعه، نسبت به برنامه جدید آموزشی حوزه نکاتی را مرقوم فرمودند:

بسم الله الرحمن الرحیم 

🔹 در ارتباط با تغییر متون درسی باید عرض کنم که لزوم اصل تغییر امری واضح و #بدیهی است و تعصبی روی کتب درسی وجهی ندارد.

مگر شیخ انصاری (ره) و صاحب جواهر (ره) و مرحوم آخوند (ره)، #کفایه و مکاسب خوانده‌اند که شیخ و آخوند و صاحب جواهر شده‌اند؟!

🔹 اما در مورد اینکه چه کتبی جایگزین شود و چه بخش‌هایی از کتب فعلی الزاماً با استاد خوانده شود، نظرات اساتید #مختلف است و فصل الخطاب بعد از مشورت با صاحب نظران، تصمیم #مسئولین حوزه است.

🔹 لذا همراهی با مدیریت و شورای عالی حوزه امری لازم است که بهترین همراهی می‌تواند ارائه پیشنهادهای سازنده جهت تکمیل این برنامه جدید باشد. 

والسلام علیکم

علی عندلیبی

  • صادقی

👤 مرحوم استاد اکبر ترابی شهرضایی

❓چرا به‌جای لمعه، تحریر الوسیله خوانده نشود؟ فتاوای امام، حداقل به‌روز است و بعضی از شاگردان امام نیز با ایشان هم‌نظر هستند و اگر کسی به آن فتوا عمل کند، مجزی است. 

❓چه اشکالی دارد که به‌جای رسایل، مصباح الاصول مرحوم خویی را بخوانیم؟ باید همان کتاب را درسی کنیم و در ابتدای هر درس سؤالات را مطرح کنیم و در آخر درس هم سؤالات را مطرح کنیم تا طلاب بتوانند پاسخگو باشند تا افراد محقق و مدقق پرورش پیدا کنند.

  • صادقی

با اینکه #حلقات بدیل اختیاری#کفایه بشود موافقم

🔹 حضرت استاد شهیدی در جلسات متعدد فقهی خود راجع به موضوع برنامه درسی جدید آموزشی حوزه صحبت کرده بودند و لذا پس از کسب اجازه و تایید دقیق ایشان بر متن زیر، مجموعی از فرمایشات ایشان در چند جلسه را نقل می‌کنیم:

✅ مهم این است که برنامه برای اساتید خوب توضیح داده شود! با این برنامه‌ حوزه که بدیل‌ها تخییری هستند مخالفتی ندارم. 

🔹 اکنون که کتاب حلقات کنار کفایه آمده و طلاب مخیر هستند بین انتخاب کفایه و حلقات، به نظرتان مراجع با این مخالفند؟! یا این مدرسین محترم اگر به آنها درست انتقال داده شود که طلاب با خواندن حلقات بحثهای خارج را بهتر می‌فهمند، یا حداقل برخی اینطورند! آیا آنها مخالفت می‌کنند؟!

🔹 حتی من معتقدم در دروس مقدمات قبل پایه ۷ هم تحریرالوسیله امام یا منهاج الصالحین اگر به آن شرح استدلالی مختصری اضافه شود عدل تخییری می‌شود! چه لزومی دارد همه لمعه را بخوانند؟! اتفاقا منهاج الصالحین بزرگان زیادی روی آن کار کرده اند و کتاب خیلی خوبی است. 

❗️ حلقات خیلی کتاب خوبی است، بسیاری از بحثهای بعد از کفایه در حلقات است که اگر کسی آن را بخواند چیزی از دست نداده است. بلکه به اعتقاد من نه تنها برای ورود به درس خارج خواندن حلقات طلبه را از رسائل و کفایه بی‌نیاز می‌کند، بلکه به تجربه طلابی که در درس خارج نظرات جدید را در مثل حلقات در سطح خوانده‌اند، در خارج موفق‌تر هستند. طلبه می‌تواند فرمایش‌های ایشان را مانند سایر بزرگان، در دروس خارج مراجعه و بررسی نماید. 

🔹 بزرگوارانی که می‌گویند اگر کتاب روان باشد طلاب شل و بی علم بار می‌آیند، حداقل من این را قبول ندارم! طلاب سطح باید #مطالب را یاد بگیرند و کم‌کم در خارج توان رجوع پیدا می‌کنند.

🔹 به هر حال ما می‌دانیم که طلاب عمومی نمی‌توانند تمام مطالب مکاسب را فقط در ۴ سال با استاد بخوانند. مسلما برخی بخش‌ها خوانده نمی‌شود و طلاب هم بعد از مدتی که متن شیخ را با دقت خواندند، می‌توانند بقیه بخش‌ها را خودشان درک کنند.

  • صادقی

📝 قبول ندارم متن پیچیده علمیت را بیشتر می‌کند

👤 بیانات امروز استاد شهیدی بعداز درس

🔸 دیروز از ما از حلقات سؤال شد و گفتیم کتاب خوب و مفیدی است و اگر کسی حلقات را بخواند و بخشی از کفایه را هم بخواند تا با متن کفایه آشنا شود، خوب است. اما اینکه گفته شود چرا تمام کفایه خوانده نشده و حلقات خوانده شده، به نظر ما اشکال واردی نیست. پس کلام ما فقط نسبت به حلقات بود و انگیزه سؤال‌کنندگان نیز این بود که شاید حق آقای صدر و حلقات در این میان رعایت نشده تا ما نیز جبران کنیم که انصافا باید هم همینطور باشد.

🔹 بنای بر پخش صحبت دیروز نبود و لکن دیدیم که برای ما می‌فرستند که به طور گسترده پخش شده و من گفتم: یک جمله را اصلاح کنید و نشر بدهید؛ حال که نشر شده، من تکذیب نمی‌کنم و در رابطه با حلقات، این عقیده ماست.

 🔹 ولی یک جمله ناقص نقل شدو آن جمله هم نسبت به #لمعه بود که اگر همین منهاج الصالحین را همراه با استدلالهای مختصری، ولو از کتب مرحوم آقای خوئی اضافه کنند، خوب است؛ چون اگرچه شهید اول و ثانی از مفاخر شیعه هستند ولکن فقه مربوط به آن زمان با آن اصطلاحات و استدلالاتی است که اصول پیشرفت نکرده بود؛ حال که اصول و فقه نیز پیشرفت کرده، خوب است که استدلالهای جدید مطرح شود.

🔹 من با اصل این کار به عنوان جایگزین اختیاری مخالف نیستم، اما نه اینکه اجبار شود؛ چون اساس حوزه بر آزادی طلبه است. و نیز طرح باید پخته باشد و هر کتابی در میان نیاید.

♨️ اما اینکه بعضی مراجع و اساتید بزرگوار اشکالاتی دارند، ما اصلا نسبت به آن اظهار نظری نکردیم؛ شاید تغییر کتب درسی ایراداتی داشته باشد که من اصلا اطلاعی ندارم. آن زمان که به ما اطلاع دادند در حج بودم و به بعضی از اعضای مدیریت گفتم که جریان چیست؟ آنها گفتند که ما مخالفیم، اگرچه بعضی موافقند. بعد هم که برگشتیم، تعطیلات بود و ارتباطی نداشتیم. دهه محرم نیز که به نجف رفتیم، شنیدم در نجف نسبت به این مطلب ابراز نگرانی کردند، آقای زنجانی هم در قم ابراز نگرانی کردند. برای رفع نگرانی مراجع معظم، بنده به کسانی که دست اندرکار بودند، عرض کردم که مناسب است رفع ابهام شود و توضیح داده شود که صرفا جایگزین #اختیاری بعض کتابهاست؛ جناب آقای اعرافی که از دوستان قدیمی ما هستند و جناب اقای شب‌زنده‌دار که با ایشان هم سابقه رفاقت دیرینه داریم، فرمودند که اصلا اجباری نیست.

🔹 من هم بنا بر دخالت در این امور ندارم؛ چون تخصص من نیست و علاقه‌ای هم به اظهار نظر ندارم.

🔹 من نسبت به این طرح تغییر متون درسی اصلا مطالعه‌ای نکردم و نمیتوانم نسبت به چیزی که از آن اطلاعی ندارم، نفیا و اثباتا اظهار نظر کنم. ما فقط نسبت به حلقات عقیده‌مان را گفتیم که البته بزرگانی با این عقیده هم مخالف هستند. پس این برداشت نشود که ما در قبال اساتید بزرگواری که با حسن نیت خود صحبت کردند، مطلبی را گفتیم کما اینکه حسن نیت دوستانی که می‌شناسم ودفاع از طرح کردند، برای من محرز است.

✅ عمده دغدغه اساتیدی که معترضند یکی نگرانی آینده و ادامه پیداکردن این تغییرهاست. این اساتید بزرگوار هم همین دغدغه را دارند که بعد چه می‌شود. با تجربه‌هایی که دارند، می‌ترسند که امروز بگویند حلقات و فردا روزی کتاب دیگری که مستوای علمی آن معلوم نیست، جایگزین آن شود. این دغدغه محترم است و ما آن را درک میکنیم. ولی بحث در روش برخورد با این دغدغه است.

🔹 و دغدغه دیگر آن است که کتابهایی که الان عدل قرار داده میشود، کتابهای پخته باشد و یا آنچه خوانده نشود فوائد علمی‌اش فوت شود.

البته به نظر من در اصول، حلقات هست و عدل اختیاری‌شدن آن نسبت به کفایه مشکلی ندارد. من در این حد دفاع میکنم، اگرچه به بزرگان مخالف نیز احترام میگذارم؛ ما عرض میکنیم در همین حد بپذیرند که طلبه‌هایی که حلقات میخوانند، درس آنها قبول شود و اساتیدی نیز که آن را درس میدهند، زحمت میکشند و مطالب دقیقی را بیان میکنند.

✅ اما نباید این مسائل را سیاسی کرد و بالاخره بزرگان و اساتیدی دغدغه دارند و از روی تدین مطالبی را بیان میکنند؛ شاید نمیتوانند عبارات را واضح بگویند و لکن دغدغه‌ها را به ما گفته‌اند. ولی عرض ما این بود که انکار مطلق باعث عدم قبول حرف میشود، بالاخره بعضی موارد را باید قبول کرد. باید با روشهای صحیح با گفتگو ومانند آن، بزرگان منتقد را قانع کرد، مثل همان چیزی که نسبت به اصول فقه مرحوم مظفر در برابر قوانین شد.

♨️ برخی اساتید معتقدند متن پیچیده و معقد علمیت طلبه را بیشتر میکند! بنده این مطلب را قبول ندارم؛ آقای صدر هم اول حلقه اولی از این جواب داده؛ اما بعضی اساتید معتقدند که باید متن سخت باشد تا طلبه سعی در فهم آن کند و بعد بتواند کتب دیگر را بفهمد. من این را قبول ندارم و میگویم که مثل این است که من به درس یک استاد بدبیان بروم تا ملا شوم! نه، درس آقای خوئی هم انسان را ملا میکند.

  • صادقی