مناهج

نظرسنجی سنن حوزوی

مناهج
نگرش ها و دغدغه های حوزه و روحانیت

طبقه بندی موضوعی

۱۳۳۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مناهج» ثبت شده است

🖋 احسان عبادی (با اقتباس)

🔸 یک زمانی در زمان هاشمی رفسنجانی، فتنه‌هایی به خاطر گرانی در اسلامشهر و مشهد رخ داد که جز یک عکس از حادثه اسلامشهر، هیچ عکس و فیلم دیگری موجود نیست ( اجازه انتشار پیدا نکرد)، اما در آن فتنه انقلابی ها نلغزیدند، الحمدلله.

🔹 دیگر فتنه‌ای نداشتیم تا سال ۷۸ و آن فتنه معروف کوی دانشگاه، اما آن هم بلافاصله با هوشیاری انقلابی‌ها جمع شد و انقلابی‌های ما نلغزیدند، الحمدلله.

🔹 دیگر تا ۱۰ سال، آن چنان فتنه‌ای نداشتیم تا رسیدیم به سال ۸۸ و آن وقایع معروف بعد از انتخابات؛ در آنجا هم #انقلابی_ها لغزش خاصی نداشتند.

❌ اما از سال ۹۸ به بعد، سال به سال شاهد فتنه‌هایی بودیم و هستیم که هرچند انقلابی‌های ما شروع‌کننده‌ی آن نبودند، اما متأسفانه دچار لغزش شدند!

🔹 در حوادث مربوط به سال ۹۸ که فتنه گرانی #بنزین رخ داد، بعد از صحبت‌های رهبری در صبح یکشنبه درس خارج خودشان و حمایت از تصمیم سران قوا، عده‌ای از افراد انقلابی که خود را حامی رهبری می‌دانستند اما توان و قدرت تحلیل این واکنش رهبری را نداشتند، لغزیدند و رهبری را حامی مردم ندانستند!!

🔹 تنها یک سال بعد، در سال ۹۹ شاهد یک فتنه دیگر بودیم که خیلی‌ها را درگیر کرد و متأسفانه عده‌ای از افراد انقلابی هم لغزیدند، و آن هم فتنه #واکسن بود، شاهد انواع و اقسام حرف‌ها و توهین‌ها به رهبری بودیم؛ اما از سوی اصلاح‌طلب‌ها و ضدانقلاب؟ نخیر؛ 

بلکه از سوی افرادی که خود را انقلابی می‌دانستند!

حرف‌هایی از جمله:

👈 رهبری متخصص نیست.

👈 رهبری تحت فشار است.

👈 رهبری را کانالیزه کردند.

👈در بیت رهبری نفوذی‌ها رخنه کردند.

👈 رهبری باید جوابگوی جان مردم به خاطر واکسن باشد.

👈 و....

❌ و نتیجه این فتنه این شد که دیگر حجیت و اعتباری برای دستورها و توصیه‌های رهبری باقی نماند و این جماعت حاضر بودند رهبری را دارای اشتباه معرفی کنند، اما حاضر نبودند این حرف را به خودشان بزنند، حرف دیگران را بالای سر خود می‌گذاشتند اما حرف رهبری را غیرکارشناسی می‌دانستند!!

⚠️ و باز یک سال بعد، در سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ شاهد لغزش افرادی هستیم که از فتنه ۹۸ و فتنه واکسن، به سلامت عبور کردند، اما الان خودشان درگیر شده‌اند و فاز روشنفکری و عدالتخواهی ( بخوانید عدالتخواری ) برداشته‌اند.

👈 این افراد حتی حاضر نیستند حرف رهبری که فرمود "همه به دولت کمک کنند" را انتشار دهند.

👈 حاضر نیستند این حرف رهبری که فرمود "انتقاد دلسوزانه یعنی گفتن #خوبی‌ها در کنار #ضعف‌ها" را منتشر کنند؛ چه رسد به اینکه عمل کنند.

❗️دولت را ادامه‌دهنده‌ی راه دولت روحانی خطاب کردند، اما وقتی رهبری فرمود "دولت جدید ریل‌گذاری جدیدی کرده"، حاضر به عذرخواهی و عقب‌نشینی نشدند.

 مدام در حال پاشیدن بذر ناامیدی هستند و همه‌چیز را سیاه نشان می‌دهند، اما حاضر نیستند این حرف رهبری را که فرمود به مردم امید دهید را نشر دهند و عمل کنند.

👈 مذاکره کردن دولت جدید را سرزنش کردند اما وقتی رهبری فرمود "روند دیپلماسی کشور در مسیر خوبی است"، حاضر به عقب‌نشینی از حرفهای قبلی خود نشدند!

✅ اما راه علاج چیست؟

راه علاج همان است که در وقایع فتنه‌گون باید رفت، یعنی گوش‌دادن مستقیم به اوامر رهبری و اسیر جو روانی نشدن و اسیر حرف‌های این و آن نشدن، حتی اگر آن افراد مداح مشهور، سخنران مشهور یا هرکسی باشند.

🔆 راه، راه ولایت است و بس، هر جا زاویه‌ای دیدیم، باید مسیر خود را به سمت حرف رهبری بگردانیم، بزرگتر از این مداحان و سخنرانانی که امروز علیه دولت شدند در طول تاریخ لغزیدند، اینها که جای خود دارند.

رهبری فرمود #همه_کمک_کنند.

والسلام

  • صادقی

پاسدار زبان فارسی

۲۶
ارديبهشت

📝 مبارزه‌ی فرهنگی آیت‌الله العظمی بروجردی

🔸 امسال روز پاسداشت زبان فارسی، مقارن شده با تاریخ قمری درگذشت آیت الله العظمی بروجردی رحمه الله. 

❇️ یکی از مبارزات کمتر شنیده‌شده‌ی ایشان در زمان پهلوی، مبارزه با  تغییر رسم الخط فارسی بوده است:

🔺 نخستین مواجهه‌ آیت‌الله‌العظمی بروجردی با رژیم پهلوی در حوزه­ #فرهنگ در دوران پیش از زعامت حوزه، تغییر رسم الخط فارسی بود. 

♨️ بهانه‌ی شاه این بود که رسم‌الخط فارسی، در کتابت و چاپ موجب اشتباه می‌شود و سردرگمی خوانندگان و پژوهشگران را در پی خواهد داشت. 

به علاوه با زبان بین‌المللی (انگلیسی) تطابق ندارد؛ لذا یک فارسی­ زبان در فراگیری دانش‌های موجود در جهان غرب، به مشکل بر می­‌خورد. 

بنا به تشخیص شاه و مشاوران وی، لازمه‌ی رفع این مشکل، تغییر رسم الخط فارسی بود.[۱] 

✅ آیت‌الله بروجردی وقتی متوجه این امر شد، فرمود: «هدف اینان از تغییر خط، دورکردن جامعه ما از فرهنگ اسلامی است. من تا زنده‌ام، اجازه نمی‌دهم این کار [را] عملی کنند، به هر جا که می‌خواهد منتهی شود.» 

موضع سخت ایشان باعث شد که رضاشاه نتواند در ایران به تقلید از همسایه ترک خود، خط را تغییردهد.

〰〰〰〰〰〰〰

۱. سید یاسم گورابی، «سیره عملی آیت‌الله العظمی بروجردی در ساحت سیاست»، علوم سیاسی، دانشگاه باقرالعلوم، شماره ۵۱، پاییز ۸۹، ص ۱۱۳

  • صادقی

🖋 وحید نجفی

🔸 این روزها زیاد شنیده می‌شود:

«چرا روحانیت هیچ موضعی نمی‌گیرد؟ چه شد آن کفن‌پوشی؟ چرا به درد فقرا و مردم مظلوم نمی‌رسید؟!»

🔹 اینجا رسانه است! میدان جنگ نرم! زمینی که گویی تنها یک صدا باید به گوش برسد و هر آنچه بگوییم با هلهله مستکبران به محاق می‌رود! و جز مزدوران و فریب‌خوردگانشان نباید صدایی داشته باشند و اصلاً مهم نیست آنچه گفته می‌شود چه نسبتی با واقعیت‌ها دارد.

🔹 تلاشی بی‌پایان برای ایجاد دوراهی بر سر راه روحانیت که بین مردم و دولت باید حتماً یکی را انتخاب کنی! و اصلاً جنگ و نزاع بین دولت و ملت اصل مسلّمی است که تو باید بپذیری!

♨️ تلاشی بی‌پایان برای ایجاد شکاف بین مردم و روحانیت و بی‌اعتماد سازی مردم به روحانیت! و تبلیغ بی‌توجهی روحانیت به آنان که خود را وقف خدمتشان کرده‌اند!

‼️ و در این راه از هیچ دروغ و بی‌منطقی نیز فروگذار نمی‌شود!

❓آیا راه‌حل مشکلات کشور دمیدن به نزاع دولت و ملت است و آنان که چنین می‌گویند؛ خیرخواه مردم هستند؟

آیا راه‌حل مشکلات کشور، کفن‌پوشی روحانیت و ایجاد تفرقه و سستی است؟

و اصولاً کجای تاریخ روحانیت این‌گونه عمل کرده و کجای امروز روحانیت بی‌توجه و بی‌تفاوت بوده است؟

این بهشت جهنم شده شما در کدام نقطه طول تاریخ و عرض جغرافیا وجود داشته و دارد که مردمانش ندیده‌اند؟

❓ این تصویری که روحانیت مدام کفن‌پوش مقابل حکومت بوده را چگونه می‌توان به روحانیت شیعه نسبت داد؛ حال‌آنکه روحانیت حتی در مقابل مغول با زبان نرم به صیانت از مردم پرداخت و در مقابل پهلوی نیز تا تابستان ۵۷ مدارا نمود!

❇️ این تصویر که روحانیت به درد مردم بی‌توجه است چه نسبتی با واقعیت دارد حال‌آنکه روحانیت یکی از محروم‌ترین اقشار جامعه است و بااین‌حال در سیل و زلزله و کرونا و ... پیشتاز خدمت به مردم بوده است.

✅ روحانیت امروز نیز از توصیه و نصیحت دولت‌مردان ابایی ندارد، اما این تشویق به جنگ با دولت در زمانه‌ای که مردم امام خمینی (قدس سره) و امام خامنه‌ای (حفظه الله) را در رأس حکومت دیده‌اند و عشق آن‌ها به خود را با تمام وجود چشیده‌اند، چه معنایی دارد جز هلهله یزیدیان برای خفه کردن از آنچه باید گفت؟

  • صادقی

🔸 رئیسی هم می‌توانست به مانند سایر رؤسای جمهور ۴ سال اول، دولت را به خوبی و خوشی (البته ظاهری) بگذراند واجازه دهد پول‌های بی صاحبی که در این کشور بی خبر از همه مردم بی خود و بی جهت بدون هیچ منفعتی به مردم هزینه می‌شود هزینه شود؛ اما این‌قدر مرد میدان هست که به بهای بدنام شدن دولتش اقدام به آغاز جراحی‌های اقتصادی نموده است.

♨️ موریانه‌های داخلی با حمایت شبکه‌های ماهواره‌ای فارسی زبان با علم‌کردن و بزرگنمایی گرانی‌هایی که اتفاق افتاده یا خواهد افتاد سعی دارند ضمن عدم توجه مردم به کارهای خوبی که درحال شکل‌گیری است، ضمن بدنام کردن هرچه بیشتر دولت کنونی باعث یأس بیشتر مردم و ایجاد فشار روانی مضاعف شوند.

✅ ناگفته نماند که طبق اعلام دولت، دولت برنامه‌های جبرانی خوبی به نفع مردم خواهد داشت.

💠 هموطن بیدار و بصیر باید ضمن عملکرد عمارگونه خود و اطرافیان مانع دستیابی موریانه‌ها به اهداف خودشان شوند، ان‌شاءالله.

🌐 ثامن 

  • صادقی

رتبه اول: پاسخ کامل به همه سؤالات

🏆 محمدجواد هدایت خواه

رتبه دوم: پاسخ صحیح به ۲۳ سؤال

🥈 روح الله حمیدی

🥈 ناصر کریمی راد

رتبه سوم: پاسخ صحیح به ۲۱ سؤال

🥉 احسان عبادی

🥉 محمد احمدی 

✅ از آنجایی که استقبال طلاب عزیز از مسابقه پرشور بود (شرکت ۱۱۶۱ نفر) و همچنین در هریک از رتبه‌های دوم و سوم، ۲ نفر هم‌امتیاز بودند، بانیان مسابقه تصمیم گرفتند جوایز رتبه دوم و سوم را بصورت کامل به این عزیزان اهدا کنند.

📣 به افرادی که به مرحله دوم راه یافته‌اند نیز بزودی اطلاع داده خواهد شد.

❇️ با تشکر از همه عزیزانی که در این مسابقه شرکت یافتند و با جدیت و دغدغه، بیانات امام حوزه را دنبال کردند.

رسانه‌ی حوزوی مناهج

  • صادقی

🖋 بی بی معصومه سجادی

🔸 ۷۰۹ سال پیش، پسری در روستای جزین، منطقه جبل عامل، کشور لبنان، به دنیا آمد. نامش را محمّد نهادند. پدر و عموی محمّد، عالِم بودند. بنابراین وی تا ۱۶ سالگی علوم مقدماتی و ریاضیات را نزد آنها فرا گرفت.

🔹 محمد بن جمال الدین مکی عاملی پس از ۱۶ سالگی، مهیای هجرت شد. او از لبنان به عراق رفت و در آنجا با اخلاص و سختکوشی بی امان، تحصیلاتش را نزد مجتهدین بنام آن زمان ادامه داد و در ۱۷ سالگی از استادش فخرالمحققین اجازه‌ی اجتهاد دریافت کرد. همچنین چند سال بعد از «تاج الدین ابن مُعیه حسنی»، اجازه اجتهاد و نقل حدیث دریافت کرد.

🔹 در ۲۱ سالگی چون زادگاهش به حضورش نیاز داشت، به روستایش جزّین بازگشت و برای تربیت شاگرد، مدرسه‌‌ی علمیه تأسیس کرد؛ که از بقیه مدارس جبل عامل، پیشرفته‌تر و در تدریس فقه و اصول پیشگام بود، و با این کار، نیاز روستاها و شهرها به روحانی تأمین می‌شد.

🔹 او به کشورهای عربستان، سوریه، فلسطین و‌.‌.. سفر کرد و حتی از علمای اهل سنت اجازه روایت حدیث گرفت چراکه علاوه بر علوم ناب اسلامی، بر فقه مذاهب اهل سنت نیز تبحر یافته بود.

  • صادقی

📝 ظلم و جسارت وهابیت به آستان مقدس آل‌الله صلوات الله علیهم اجمعین

🔸 وهابیان دو بار، ابتدا در ۱۲۲۰ق و سرانجام در ۱۳۴۴ق با اتکا به فتوای ۱۵ تن از مفتیان مدینه، مبنی بر ممنوعیت اجماعیِ ساختن بنا بر روی قبور و لزوم تخریب قبور، به ویران کردن اماکن و بقعه‌های بقیع پرداختند.

1⃣ در سال ۱۲۲۰ق، وهابیان پس از یک سال و نیم محاصره و در نتیجه شیوع قحطی در مدینه، شهر را به دست گرفتند. 

بنابر منابع موجود، سعود بن عبدالعزیز، پس از تسلیم شدن مدینه، همه اموال موجود در خزانه‌های حرم نبوی را توقیف کرد و همچنین دستور ویران کردن همه بناها و گنبدهای مدینه و از جمله قبرستان بقیع را صادر کرد.

بر همین اساس، بارگاه چهار امام شیعه و همچنین گنبد منسوب به حضرت فاطمه(س) که بیت الاحزان خوانده می‌شد، در حمله نخست وهابیان در سال ۱۲۲۰ق از میان رفت، و یا دچار خسارت جدی شد.

♨️ پس از این رخداد، دولت عثمانی، لشکری را برای تصرف مدینه و بازپس‌گیری آن از وهابیان فرستاد و در ذی‌الحجة ۱۲۲۷ق، حکومت بر مدینه را پس گرفت. بر همین اساس، محمود دوم، سی‌امین سلطان عثمانی، در سال ۱۲۳۴ق دستور بازسازی بارگاه‌ها را صادر کرد.

2⃣ وهابیان بار دیگر در صفر ۱۳۴۴ق به مدینه حمله کردند. در این حمله، خسارت‌هایی به حرم نبوی و اماکن مذهبی وارد شد. 

هفت ماه بعد، در رمضان ۱۳۴۴ق، شیخ عبدالله بن بُلَیهد (۱۲۸۴-۱۳۵۹ق) که از سال ۱۳۴۳ تا ۱۳۴۵ق، قاضی القضات مکه بود، وارد مدینه شد و با استفتائی از مفتیان مدینه، حکم تخریب قبور را دریافت کرد. بدین ترتیب در ۸ شوال ۱۳۴۴ق، بقعه‌های بقیع تخریب شد.

بر اساس اسناد موجود، پس از تخریب، ملک عبدالعزیز، پادشاه عربستان، در نامه‌ای به تاریخ ۱۲ شوال ۱۳۴۴ق خطاب به عبدالله بن بلیهد، اقدامات وی در این باره را تحسین کرد.

🌐 ویکی شیعه

  • صادقی

دردسر یا نعمت؟

۱۹
ارديبهشت

📝 تجربه‌ی تبلیغی

🖋 هادی چیت ساز

🔸 طبیعی است هیچ روحانی دوست ندارد حرف و متلک بشنود. 

ما روحانیون نماینده و سخنگوی هیچ مسئولی نیستیم و به کسی هم بدهکاری نداریم. 

ما فقط مدافع انقلاب هستیم و در عین حمایت از اصل حرکت انقلاب، خودمان منتقد ضعفهاییم و برای حل آن باید تلاش کنیم. 

🔹 اما مردم گلایه‌ها و اعتراض‌هایی دارند. وقتی طلبه‌ای را می‌بینند، سخن به اعتراض می‌گشایند. راستش حق دارند چون مشکلات زیاد شده، اما وظیفه روحانیون چیست؟

1⃣ گاهی واقعا تحلیل‌ها ناقص و یا اشتباه است. وظیفه ما تبیین درست و صحیح است. 

برای مثال تحلیلی ناقص و جهت‌دار یا شایعه‌ای بی‌اساس را از رسانه‌های بیگانه یا افراد بی‌خبر ممکن است شنیده باشند، طبیعی است باید آگاه شوند.

یا مثلا ممکن است عده‌ای گمان کنند تمام مشکلات به رهبری برمی‌گردد، درحالیکه هر کاری در کشور وزیر و مسئول دارد و باید از آنها پیگیری کرد. 

مثلا مشکلات جهاد کشاورزی یک منطقه به رهبر ربطی ندارد و باید از طریق مجاری قانونی پیگیری کنند.

2⃣ گاهی نه برای اعتراض، بلکه گمان می‌کنند روحانیون می‌توانند برای مشکلاتشان کاری کنند مخصوصا در مناطق روستایی.

نباید مطالبه و مشکل مردم را پشت گوش بیندازیم و فقط بشنویم. اگر بتوانیم از طریق ارتباط با مسئولان مربوطه خدمتی انجام دهیم، حتما باید پیگیری کنیم. 

تجربه‌های تبلیغی بسیاری وجود دارد که طلبه‌ای قدم بزرگی برای کشاورزی و دامداری یا اشتغال چند روستا برداشته و مثل یک چشمه جاری خدمتش برکت پیدا کرده است. 

اما اگر امیدی به حل مشکل نداریم، باز هم باید پیگیری‌های اولیه را انجام دهیم. کمترین تأثیرش این است که مسئولان فقط صدای مردم را نمی‌شنوند بلکه روحانیت را همراه مردم می‌دانند و برای حل مسئله تلاش می‌کنند. 

3⃣ نهایتا اگر کاری از دست طلبه برنیاید، حداقل می‌توانیم گوش شنوایی برای همدردی با مردم باشیم. اینکه مردم مشکلاتشان را معمولا فقط برای روحانیت می‌گویند، بخاطر اعتمادی است که به این لباس دارند نه برای عقده‌گشایی. 

♨️ پناه آوردن مردم به روحانیون، یک نعمت است که باید قدر آن را بدانیم نه اینکه با بی‌حوصلگی برخورد کنیم. 

این همان سرمایه اجتماعی اختصاصی روحانیت است که هیچ قشری ندارد و اگر با رفتارهای زننده برخورد کنیم، قطعا ضرر بزرگی خواهیم کرد. 

❇️ کم نیستند کسانی که در مواجهه با رفتارهای خوب طلبه‌ها بعد از اعتراضشان، تازه عاشق آخوندها می‌شوند ولی اگر رفتار ناخوشی ببینند، رفتار یک نفر را پای کل صنف می‌نویسند.

  • صادقی

🖋 محمد حق پرست

🔸 استاد فرخ فال آن زمان که مدیر وقت حوزه علمیه قم بودند، به خوابگاه ما تشریف آوردند. 

توقع درس اخلاق داشتیم اما ایشان گفتند، جلسه پرسش و پاسخ است. راستش اولین بار بود که چنین جلسه‌ای با مدیران ارشد حوزه داشتیم. 

اولین نفر دست گرفتم و درباره رسائل و مکاسب و کفایه انتقاداتی مطرح کردم. 

دیگر طلاب هم می‌گفتند احسنت احسنت. 

حاج آقا در پاسخ گفتند، اعتراضات به جاست و شرحی از برنامه‌های آینده ارائه دادند. 

به بقیه سؤالات طلاب هم پاسخ دادند و بعضی انتقادات را هم پذیرفتند. 

بعد از آن هم دیگر مسئولی به خوابگاه نیامد. 

🔹 در یادداشت قبلی بحث از ضرورت رواج پرسش و پاسخ مسئولان کشور با طلاب گفتیم. اما جلسات پرسش و پاسخ مسئولان خود حوزه با طلاب نیز رونق چندانی ندارد. 

♨️ طلاب سؤالات زیادی از برنامه‌ها و مصوبات دارند. 

علاوه بر اینکه مسئولان تقریبا هیچ گزارشی از فعالیتهایشان به طلاب نمی‌دهند. 

ما از مسئولان مملکت گلایه داریم که چرا مردم را قانع نمی‌کنند، اما همین گلایه در میان مسئولان حوزوی هم وجود دارد که از قانع کردن مخاطب خاص و محدود ناتوانند. 

طرح‌ها و مصوبه‌هایی را به صورت غافلگیرانه اجرایی می‌کنند فقط با این دلیل که با چند استاد مشورت گرفته‌اند. 

🔹 هنوز طلبه‌ها از مصوبه چند سال قبل برای آموزش سطوح عالی گلایه دارند که به نام تحول، عملا دو سال دیگر اضافه کردند با اینکه رسما مخالف فرمایشات رهبری در کم‌کردن سالهای آموزش مقدمات و سطح بود. 

🔹 قطعا مسئولان با نیتها و اهداف خوبی برنامه‌ریزی می‌کنند، اما گاها غریبه‌بودن ایشان با طلبه‌ها و ضعف در همراهی‌کردن طلاب، نتیجه‌اش شده کثرت گلایه‌ها و اعتراضاتی که گویا همیشه بی‌جواب می‌مانند و با سکوت مسئولان سپری می‌شود. 

بگذریم از آنهایی که خلاف بدیهیات برنامه‌ریزی و فرمایشات رهبری است. 

🔹 گرهی که راحت باز می‌شود نباید به گره کور تبدیل شود. برنامه‌هایی که می‌توانند فرصت باشند، نباید زمینه گلایه و ناامیدی شود. راهش هم فقط توجیه و روشن‌کردن طلاب است.

  • صادقی

📝 نجف اشرف کما رأیتُ

🖋 مهدی اعتمادی

یک. مقدمه

🔸 نجف اشرف به معنای عام آن (نجف وکوفه وحومه) جدای از شرافت جغرافیایی که اصلی‌ترین آن مرقد نورانی مولی الموحدین آقا علی بن ابی‌طالب صلوات الله علیه می‌باشد، حیثیت علم و تحصیلات حوزوی و نظام زندگی طلبگی آن، نکته‌ی قابل توجه و ارزشمندی است که آشنایی تاریخی این جهات شاید لازم المطالعه باشد.

🔹 نجف را به معنویت می‌شناسند و استاد اخلاق؛ که خود نکته ارزشمند دیگری است. این هم اقتضاء بیان مطلب دارد و لکن بحث اصلی که در این مقام وجیزه‌وار اشاره دارم بحث معیشت طلاب نجف است.

دو. دیروز و امروز معیشت طلاب

🔹 زندگی‌نامه و خودنوشته‌های علمای نجف به خوبی می‌تواند احوال معیشت طلاب زمان سابق را تبیین کند و برای قضاوت صحیح از رشد و ترقی معیشت طلاب این زمان باید با تاریخ گذشته آشنا بود تا تحلیل و قضاوت به حق بیان شود.

❇️ ناگفته نماند معیشت طلاب باید به تناسب احوال افراد جامعه و علمای زمان بررسی شود؛ یعنی نسبت به زندگی بقیه‌ی مردم و مراجع و آقازادگان وعلمای دیگر باید سنجید. 

لذا فقیر و غنی‌بودن را به نسبت زمانه باید بررسی کرد؛ نه صرفا مقایسه‌ی حال با گذشته. 

♨️ شاید یک زمانی به «یک اتاق کوچک اجاره‌ای و هفته‌ای یک وعده غذای گرم» زندگی متوسط صدق می‌کرد؛ و فقر هم به معنای داشتن یک دست لباس و یک زیرانداز بود. 

اما فی زماننا هذا وضعیت معیشت طلاب نسبت به وضع سایر مردم و حتی علما و آقازادگان، چگونه است؟! 

❓آیا طلاب امروز همچون طلاب گذشته با علما و آقازادگان هم‌طبقه‌اند؟!

سه. حکایت طلبه مسافرکش

🔹 صرفا یک نمونه را بیان می‌کنم؛ قضاوت با خواننده‌ی محترم:

شب سی‌ام ماه مبارک رمضان ساعت حدود ۱۱شب، تقاطع شارع شیخ طوسی رحمت الله علیه و وادی السلام، برای تشرف به کربلاء معلی منتظر ماشین سواری بودیم. خودروی شیک و مناسبی ترمز کرد، گفتیم کربلاء؟ اشاره کرد بیایید جلوتر.

متوجه قبای تاکرده روی صندلی جلوی ماشین شدم. گفتم چون طلبه است شاید مجانی می‌خواهد سوار کند. اما وقتی صحبت کردم متوجه شدم بحث کرایه است. گفتم ۱۲ دینار تا نزدیک حرم امام حسین صلوات الله علیه؟ او اصرار به ۱۵ دینار دربست داشت. به هرحال با ۱۵ دینار به تفاهم رسیدیم و عازم کربلاء شدیم.

شروع به گپ و گفت با این طلبه‌ی راننده شدیم. از سادات نجیب و اصیل النسب، مشغول تحصیل درس خارج، متأهل و مستأجر بود. ۳۲۰ هزار دینار شهریه می‌گرفت و ۲۵۰ هزار را بابت اجاره‌ی منزلی در محله‌های دور از حرم پرداخت می‌کرد.

سختی زندگی بعض اوقات او را به مسافرکشی شبانه وا می‌دارد. شاید دو سه ساعت کار کند؛ هرچه باشد کمک معیشت است. حتی گاها مقصد کاظمین یا سامراء را طی میکند.

عمامه و قبا و عبا را در آغوش گذاشته و البته عبایش را روی عمامه انداخته بود که در نگاه اول معلوم نشود طلبه است. در بین راه نزدیک تفتیش، عمامه بر سر می‌گذاشت و پلیس به راحتی و احترام اجازه‌ی عبور می‌داد؛ تا اینکه بالاخره به کربلاء رسیدم....

چهار. معیشت در منظر شیخ مسؤول

🔹 روز سی‌ام ماه مبارک به هنگام بازگشت، صندلی بنده در هواپیمای مقصد تهران در کنار شیخی بود که همراه خانمش همسفر با ما بود. باب صحبت باز شد متوجه شدم ساکن نجف اشرف و سالیانی پیش در قم بوده‌اند که بعد از سقوط صدام به نجف بازگشته‌اند. فارسی تقریبا خوب تکلم می‌کرد و از قضا، با تشکیلات دفتر یکی از مراجع عظام حفظه الله مرتبط بود. 

من هم فرصت را غنیمت شمرده، با اشاره به تعداد کم طلاب نجف، گفتم ظاهراً معیشت اقتصادی این جماعت ذوالعزة و الاحترام مناسب نیست. مستند بنده هم همان ماجرای طلبه‌ی راننده بود.

متأسفانه ایشان به جای حل صورت مسأله پاسخ داد: مخصوص طلاب نجف که نیست؛ طلاب قم هم در اسنپ، رانندگی و کار می‌کنند. و اینکه پول و وجوهات کم است و اینکه بالاخره طلاب باید قناعت کنند و با نان و نمک بسازند. آن طلبه‌ای که می‌گویی هم مگر نه اینکه ماشین خوبی داشته؟ پس وضع خوبی دارد و اینها [مشکلات معیشتی] بهانه است!

🔹 در جواب عرض کردم اولا تعداد طلاب نجف به نسبت طلاب قم بسیار کمتر و غیر قابل مقایسه است. 

و در مورد آن طلبه هم به ذهنم رسید اولا از کجا معلوم ماشین مال خودش باشد؟ ثانیا کار و رانندگی در نجف خصوصا مسافرکشی بین شهری، اقتضاء ماشین خوب دارد و چه بسا با قرض، این وسیله‌ی کار را تهیه کرده است تا ممری برای زندگی باشد.

♨️ خلاصه اینکه تا این نوع افراد و تفکرات و مدیریت هست نتیجه این می‌شود که نجف همان نجف است و درد نیز همان درد.

#یادداشت_مهمان 

  • صادقی