- ۰ نظر
- ۰۸ آذر ۹۹ ، ۱۳:۵۲
- ۹۴۲ نمایش
🔹وزارت دفاع: بعدازظهر امروز جمعه عناصر تروریست مسلح خودرو حامل محسن فخری زاده رییس سازمان پژوهش و نوآوری وزارت دفاع را مورد حمله قرار دادند. در جریان درگیری تیم حفاظت ایشان با تروریستها آقای محسن فخری زاده به شدت مجروح شد و بیمارستان منتقل شد.
🔹متاسفانه تلاش تیم پزشکی برای احیاء ایشان موفق نبود و دقایقی قبل این مدیر خدوم و دانشمند پس از سالها تلاش و مجاهدت به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
🌀 إرجاء یا إجزاء؟!!
📝 مروری بر افراط و تفریط حوزویان در ماجرای سید کمال حیدری
🖋 علی منتظرالمهدی
1️ چندین سال بعد از #گادامر یا #نصر_حامد_ابوزید و حتی مترجمانِ پر ادّعاء اندیشههای آنها (مانند عبدالکریم #سروش)، یک فاضل حوزوی با برداشتن عَلَم اصلاح دینی، اقدام به بازتولید آراء نواندیشان با ادبیات نسبتا غلیظ فقهی/ فلسفی میکند.
2️ بلافاصله فضلایی از حوزه در گعدههایی غیر رسمی به بحثهای جدی با این فاضل محترم میپردازند، حتی از او خواهش میکنند تا قبل از طرح اندیشهها در محافل علمی، اقدام به بیان رسانهای آنها نکند! امری که مقبول میافتد اما اجرایی نمیشود چون نظریهپرداز مزبور حتی تمایلی به مباحثه در مورد تفکراتش ندارد!
3️ رسانه رسمی جمهوری اسلامی –که اصلیترین تریبون این فاضل است– بعد از تأثیرات بد سخنان ایشان بر هویت اعتقادی شیعیان عربزبان و سوءاستفادههای مکرّر شبکههای وهابی/ سعودی اقدام به توقف پخش برنامههای وی میکند.
4️ برخی از مراجع محترم تقلید با توجه به جایگاه حسنه فرد مزبور میان شیعیان غیر ایرانی – که برآمده از سابقه هماوردی رسانهای چندساله وی با وهابیت است- مستقیم و مکرر به رایزنی خصوصی با او میپردازند، اما همچنان تأثیری در روند سید کمال حیدری ندارد!
5️ تا اینکه دو تن از مراجع تقلید مجبور به موضعگیری علنی بر ضد وی میشوند، مدتی بعد هم عدهای از اساتید مطرح و منتسب به طیف سنتی حوزه در اعلامیهای جداگانه از نظر این دو مرجع بزرگوار تقلید، اعلام حمایت میکنند.
6️ بیش از یک سال بعد –و در زمانی که جلسات متعدد فضلا و حتی برخی نهادها با ایشان نتیجهای نداده و دعوتها از ایشان برای مناظره هم علنی شده است و به سطح فضلای معروفی مانند استاد علیدوست رسیده است– وی در آستانه هفته وحدت با انتساب رأیی عجیب به تمام فقهاء شیعه! سایر مسلمین را کافر میخواند!! امری که به شدت مستعدّ برای آتشافروزی و برانگیختن جنگ فرقهای میان شیعه و سنی است.
7️ یکی دیگر از فضلای حوزوی –که شناخت عمیقی از مناسبات و مقتضیات مذاهب اسلامی دارد– با نیت جلوگیری از تنش، اقدام به صدور بیانیهای میکند، هرچند مقداری با ادبیات تند و خارج از معهودات حوزه علمیه.
8️ جامعه محترم مدرسین بعد از مدتها رایزنی علمی و غیر علمی با ایشان، وقتی اصرار بر استنکاف از مناظره و آثار سوء اقدامات ایشان در جهان اسلام را میبیند، در بیانیهای به اعلام موضع و شرح اجمالی ما وقع میپردازد.
9️ در تمام این مدت چند ساله، بسیاری از حوزویانی که نقد این فاضل در حیطه تخصص علمی آنهاست –مانند آقایان پارسانیا، میلانی، نبویان، لاریجانی، رحیمپور ازغدی و مؤسسات پرتعدادی که استعداد انسانی هماوردی با ایشان را داشتند مانند مؤسسه اسراء یا مؤسسه امام صادق و حتی بعضی تحوّلخواهان همهچیزدان!- ترجیح میدهند سکوت پیشه کنند و دست به اقدامی منسجم در حمایت از کیان اعتقادی تشیع نزنند!! به چه دلیل؟! برخی شاید چون فکر میکنند در دهه هفتاد جواب دادهایم و هرکه پاسخ میخواهد، برود همان آثار را ببیند! و برخی هم احتمالا چون میاندیشند «الباطل یموت بترک ذکره، همیشه»!!
حال اینکه چرا روزگاری مرحوم امام (ره) درس خویش را تعطیل و کشف الأسرار را تحریر کرد هم مبهم است؟
10 اما این تمام ماجرا نیست، بعد از بیانیه جامعه مدرسین، ناگهان صحنه میچرخد
🔻 استاد عزیزی این اقدامات را بیفایده میخواند و مدعی است: «حتی اگر فرد مورد نظر حاضر به مناظره نیست، شما بنیشیند و نقدش کنید!» پاسخ هم نمیدهند چرا زمانی که مراجع معظم مورد ارادت ایشان و برخی دوستانشان در نشست اساتید اقدام به صدور بیانیه کردند، این اقدام پرفایده بود!!
🔻 طلبهی محترمی هم میگوید حوزه علمیه، تحمل نظر مخالف -یعنی همان زیر سؤالبردن تمام معارف تشیع- را ندارد پس حق ندارد حرف از آزاداندیشی بزند! گویی تعامل خودش با فاضلی تازه درگذشته را فراموش کرده که بدون مواجهه جدّی علمی، نامه مینوشت: «تو #ابوحنیفه زمان هستی!» و بعد از فوتش هم با لحنی ملایمتر این سخن را تکرار کرد، یا اینکه از یاد برده است صوتهای مناظرات شکست خورده مجموعه تحت هدایت ایشان چطور به صورت اتفاقی از صحنه روزگار محو شدند و هیچگاه حتی حاضر نشدند اصل وقوع مناظره –فارغ از نتیجه آن– را رسانهای کنند!
❓معلوم نیست این دسته از حوزویان آیا در مسأله دفاع از دین قائل به «إرجاء» هستند یعنی همهچیز را به قیامت حواله میدهند و هیچ وظیفهای در این دنیا برای خودشان تعریف نمیکنند؟
یا معتقد به «اجزاء» میباشند و معتقدند میان دو خطا (بر فرض خطابودن اقدام جامعه مدرسین) صرف محکوم کردن خطایی که به مراتب بسیار کم اهمیتتر است، کفایت میکند و لازم نیست در مقابل خاطیِ اصلی، حتی کلمهای گفت یا خطی نوشت؟!!
📝 به دنبال رفع نگرانی مقام معظم رهبری از بابت وضعیت قم هستیم
👤 سعید روستا آزاد، معاون فرهنگی و تبلیغی دفتر تبلیغات اسلامی
🔹 موضوعی که به شدت در #قم ملموس بوده ناظر به تغییر سبک زندگی است که نمود آن را انسان در توسعه فست فودها، رفتار و پوشش شهروندان، همچنین معماری خاص برخی خانه ها، چینش مغازه ها و تبلیغات تجاری و به خصوص نوع پوشش بانوان، مشاهده می کند.
🔹 در حال حاضر بر اساس آمار تنها حدود ۳۲ درصد ساکنان فعلی قم، متولد این شهر یا اصالتاً قمی هستند و اکثریت را افراد مهاجر تشکیل میدهد.
در گذشته افراد بیشتر برای ادامه تحصیلات دینی به قم میآمدند ولی الان به خاطر هزینههای زندگی در قم و دسترسی آسانتر به تهران و مرکزیت کشور به این شهر میآیند.
🔹 اوایل پیروزی انقلاب اسلامی، شهر قم حدود ۲۰۰ هزار نفر جمعیت داشته و حال آن که در حال حاضر بیش از یک میلیون و دویست هزار نفر جمعیت را در خود جای داده است.
🔹 در خصوص فعالیتهای فرهنگی باید همه نهادها عزم خود را جزم کنند و از سویی ما باید به دنبال احیای مسئولیت اجتماعی و حضور پررنگ مردم باشیم.
🔹 ما قبل از هر چیز باید کاستیها و نواقص خود را قبول کرده و با اراده جدی به دنبال رفع آنها و حل مشکل باشیم.
🔹 از ظرفیت های قانونی در امر فرهنگ وجود دارد که باید به درستی استفاده کنیم.
hawzahnews.com/x9T6L
📌 مناهج:
اعتراف دفتر تبلیغات به کاستیها و نواقص جدی خود، قابل توجه است و انشاءالله اولین قدم باشد برای جبران و حرکت.
سبک زندگی و معنویت قم نباید دچار آسیب شود...
📝 عدم برنامه برای نهضت کتابخوانی
🖋 محمد حقپرست
🔹 حضرت آقا در دیداری که با دانشجویان داشتند (۱ خرداد ۱۳۹۸)، تعبیر «نهضت کتابخوانی» را به کار بردند. قبل از این بارها «فرهنگ کتابخوانی» را مطالبه کردند که هنوز عملی نشده است. اما #نهضت بار معنایی متفاوتی نسبت به فرهنگ دارد. نهضت نیاز به مطالبه و دغدغه همگانی دارد. نهضت، با قیام عمومی از سوی همه افراد جامعه اتفاق میافتد.
🔹 #نقش_روحانیت در تحقق این نهضت، از پر رنگترین نقشهاست. اما آیا حوزه و حوزویان برای این مهم دغدغه دارند؟ آیا تلاشی در این راستا کردهاند؟ حوزهای که وظیفه فرهنگسازی دارد، چرا در زمینه کتاب و کتابخوانی غیبت و غفلت دارد؟ چرا برای مدیریت و رهبری نهضت کتابخوانی فکری نمیکنیم؟
❓دغدغهنداشتن برای کتابخوانی تقصیر کیست؟ آیا باز هم میخواهیم ربطش دهیم به برنامههای حوزه و فلان مسئول؟
✅ البته که حوزه در فرهنگسازی برای طلاب نقش دارد و نتوانسته این وظیفه را به خوبی انجام دهد. اما اینکه طلاب و فضلا نسبت به این مهم غافلند، نه تقصیر مدیر حوزه و شورای عالی است، نه تقصیر برنامههای حوزه. فقط و فقط تقصیر خودمان است که کوتاهی میکنیم و بدتر اینکه با توجیهاتی مثل وقتنداشتن، میخواهیم این کوتاهی را توجیه کنیم. چطور برنامههای حوزه برای تلگرام و ایتا و تلویزیون، وقت ما را نمیگیرند، ولی برای کتابخوانی سرمان شلوغ است؟!!
🔹 باید اولا قبول کنیم هنوز دغدغه نداریم و کمکاری کردهایم. اینکه نمیدانیم و حتی نمیخواهیم بدانیم در کتابهای ما چه نوشته میشود، تقصیر خودمان است.
ثانیا این مسئله را مثل سایر مسائل به گردن دیگران نیندازیم و از خودمان شروع کنیم.
مسئولین جدی بگیرند. این مسئله شوخی نیست. تا به حال هر چه دور هم نشسته اند خبری نشد. نه از دولت نه از مجلس و نه از قوه قضائیه هیچ خبری نشده است. مسکن و ... گرانی های صد در صد و دویست در صد. اگر ما این ها را جدی نگیریم خدای ناکرده پیامدهای نامطلوبی دارد.
http://mk6.ir/IuHkT
📝 برای تحقق دغدغه رهبری و تعریف مدارک حوزوی هیچ کاری نشده است
👤 حجتالاسلام حبیبیان، معاون علمی مجموعه مدارس حوزوی مشکات
🔹 واقعیت امر این است که این ماجرا یکی از امور سهل و ممتنع به حساب می آید. حوزه یک ساختار علمی است که یک خروجی برای تعیین سطوح می تواند داشته باشد؛ اما مسئله مدرک حوزوی فی الواقع به یک عویصه ای تبدیل شده است.
🔹 اگر بخواهیم فرایند تاریخی این ماجرا را رصد کنیم، باید بگوییم که در ابتدای انقلاب با بسیاری از امور به شکل مسئله «ناچار» با آن مواجه شدیم؛ به قول طلبهها از باب «لابد منه» برای آن تصمیمگیری فوری شد و در داستان حوزه به یک مرحلهای رسیدند که الان برای بکارگیری از فضلای حوزه در ادارات و نهادها باید چیزی تعریف شود.
🔹 ابتدا که به شهادت بزرگان و فضلا اتفاقاتی میافتاد؛ به مرور زمان تلاش شد یک معادلسازی و متأسفانه گرتهبرداری ناقصی رخ داد؛ این کار در آن مقطع از باب اینکه یک کار ضروری است تا تکمیل شود، قابل قبول بود؛ اما معالاسف به نظر میآید هم در آن مقطع خیلی دقیق عمل نشد و هم در ادامه به فکر یک طرح درستی نیفتادند یا موفق به رسیدن به خروجی نشدند؛ بعد از یک فترت طولانی که از این مسئله گذشت، حضرت آقا تذکر دادند و هنوز هم اتفاق درستی رخ نداده است؛ البته حق میدهیم به دست اندرکاران که نتوانستند این مشکل را حل کنند.
🔹 ما در گذشته عناوینی همچون ثقه الاسلام، حجت الاسلام، آیت الله و آیت الله العظمی داشتیم که برای خود بار معنایی داشت و برخی از سطوح را تعریف میکرد و همین مقدار کارکرد کافی بود، چون ما به ازای دیگری نمیخواست.
🔹 آنچه هم که حضرت آقا به عنوان اجتهاد تأکید میکنند، رسمیترین وجه مدارک حوزوی بود که اعتبار آن به فردی بود که این حکم اجتهاد را صادر میکرد یا اجازه نقل روایت میداد یا عناوین شبیه به این.
به نظرم واقعا نمیشود اجتهاد را در قالب مدارک آکادمی جدید گنجاند؛ امروز یکی از سوالات همین است که اگر کسی در ثبت نام خبرگان رهبری شرکت کرد و موفق به اخذ تأییدیه اجتهاد شد، به معنای پیشینی، آیا مجتهد است؟ که نمیتوان اینطور گفت و کماکان میبینیم در عرف حوزوی به آنان حجت الاسلام گفته میشود.
🔹 به گمانم وقتی این فرایند به بن بست خورد و نتوانستند معادلی را طراحی کنند، این دغدغه به وجود آمد که به همان وضعیت سطوحی که تعریف شده، محاسبه شود.
شما ببینید به دنبال این فرآیند ناقص، وضعیت به گونهای میشود که ریاست اسبق دانشگاه تهران پیشنهاد دکتری افتخاری به رهبر انقلاب میدهد؛ البته آنان از باب تکریم و لطف این کار را انجام دادند؛ اما در ساختار حوزوی این کار غلط است و مرجعیت را نمیتوان با دکتری افتخاری مقایسه کرد.
🔹 اینها معلول همین خلأ موجود است. گمان بنده این است که باید یک فکر جدی در این عرصه شود و تا جایی که بنده رصد کردم، هیچ کار جدی عطف بر فرمایش و دغدغه رهبر انقلاب اتفاق نیفتاده است و اگر هم کاری می خواهد انجام شود، نیازمند یک گروه نخبگانی است که هم ارتباط وثیقی با مراجع و فضلای صاحب نظر داشته باشد و هم مراجعهای به نهادها، ارگان ها و مراکز علمی مشابه در فضای علمی دنیا داشته باشند.
🔻 همچنین #اتفاق_ناگوار این است که سازمان دیوان عدالت اداری رسما اعلام کرده به افرادی که سطح چهار حوزه دارند، نباید دکتر اطلاق شود؛ این خیلی اتفاق بدی است و نشان میدهد که ضعف های تصمیم خام هرچه بیشتر میگذرد، بیشتر خودنمایی می کند.
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
📌 پ.ن:
آنچه ملاحظه فرمودید بخشی از گفتگوهای نشست بررسی تحول در حوزه است که اخیرا در خبرگزاری رسمی حوزه بدان پرداخته شده است.
📝 خروجی واقعی عدم تمرکز تحصیلی
🖋 علی مهدوی
🔺 تشویق طلاب و اساتید به سمت دانشگاهها
🔹 یکی از معضلات فعلی حوزه علمیه، فرار نخبگان حوزوی به سمت دانشگاههاست. چراکه از طرفی دانشگاهها رشتههای متکثر و مختلف علوم انسانی را پوشش میدهند و مثل حوزه علمیه محدود به فقه و اصول و چند رشته خاص نیستند؛ و از سوی دیگر مدارک دانشگاهی بسیار پرطمطراق و دارای اعتبار هستند؛ حتی در جذب سازمانها و نهادهای مختلف، حجتالاسلام دانشگاهرفته را مقدم میدارند!! آنچه از نظرات مخاطبین و فرهیختگان رسانه حوزوی هم روشن شد، مؤید همین معناست.
🔹 لذا ناخواسته در سیستم فعلی حوزوی به طلاب و روحانیت اینگونه القا میکنیم که در حوزه خبری از شهادات و تصدیقهای اصیل حوزوی نیست! اینجا اکثریت قریب به اتفاق طلاب، تنها مدرکی که میگیرند در رشته فقه و اصول است؛ لذا غیر مستقیم و البته غلیظ به طلاب میگوییم بروید دانشگاه!!
همین را البته به اساتید حوزه هم میگوییم که: اینجا خبری از عناوینی همچون استادیار و استاد تمام و هیأت علمی و ... نیست؛ حتی عنایتی که در سابق به اساتید بود و میتوانستند اجازه روایت یا اجازه اجتهاد بدهند هم از ایشان، سلب شده است!
🔻 نتیجه: نه دکتر نه حجتالاسلام
🔹 اما همه اینها یک روی سکه است؛ روی دیگر سکه حکایت از فاجعهی هولناکتری دارد! طلبهای که هنوز به صورت عمیق با فقه و اصول آشنا نشده و حتی الفبای اجتهاد و بررسی ادله و منابع را هم نیاموخته است به سمت دانشگاه و تحصیلات دانشگاهی تشویق میکنیم؛ برای چه؟ یادگیری علوم انسانی ترجمهشده غرب؟! خروجی این داستان چه خواهد بود؟ حجتالاسلامهایی که با تحمیلِ آموختههای غربی و چه بسا فاسد بر روایات و منابع دینی، تلاش میکنند به داشتههای خود، رنگ دینی بدهند! واقعا هم غرض و عمدی برای تحریف دین ندارند؛ خیال میکنند دین را میفهمند و حال آنکه نمیفهمند!
🔹 حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که علوم انسانی دانشگاهی، ترجمان فساد فکری غرب نیست و محتوایی غنی و درست دارد؛ آیا تحصیل همزمان و موازی در دانشگاه و حوزه، عملی است؟! آیا خروجی این ماجرا، هم دکتر، هم حجتالاسلام است؟ هم بر شاخه علوم انسانی آموختهی خود، تسلط و تخصص لازم را دارد و هم درک عمیقی از فقه و اصول دارد؟! یا اینکه نه، محصول چنین فضایی، عملا نه دکتر است و نه حجتالاسلام؟!
آیا علاج و مانعی برای این دامن زدن به بیسوادی خودساخته وجود ندارد؟!!
📌 یادمان باشد وقتی پای بررسی یک سیستم آموزشی در میان است؛ ظرفیت عموم افراد را ملاک قرار دادهایم نه استثنائات و برخی نوابغ نادر را.
همچنین آیتالله اعرافی بارها گفتهاند چندصد رشته تحصیلی برای حوزه علمیه در نظر گرفتهاند؛ اولا باید دید تحقق آن و گستره آزادی طلاب برای انتخاب رشته، چه زمان و به چه کیفیتی خواهد بود. و ثانیا آیا تحصیلات در آن رشتهها هم بر همین منوال بیمدرکی و بیهویتی است و نهایتا مدرک معادل دانشگاهی، خواهیم داد؟
📝 حکایت طلابی که از قطار انقلاب پیاده شدند
🖋 سعید هلالیان
🔹 انقلاب اسلامی صورت و ظاهری دارد و سیرت و باطنی. صورت انقلاب، غلبه بر نظام فاسد وابسته، تشکیل نظام اسلامی، تشکیل دولت، جامعهسازی و... است.
🔹 اگر انقلابیبودن طلبه، تنها در سطح ظاهر انقلاب متوقف و از باطنش غافل بماند، فطرت توحیدی او سیراب نشده و سرانجام، این امور را هم سرابی بیش نیافته و در میانه راه یا در مواجهه با برخی مشکلات و دشواریهای نظری یا عملی، دلزده و #مأیوس شده و از کاروان نهضت اسلامی جدا میشود؛ از این رو طلبه انقلابی به هر دو بعد نیاز دارد و ضمن حفظ صورت انقلابی، باید بکوشد از باطن و سیرت انقلابی نیز برخوردار باشد.
🔹 باطن انقلاب، بسط دادن هرچه بیشتر اندیشه، اخلاق و رفتار توحیدی در جانها و جوامع بشری است. طلبه انقلابی باید در باطنش، اعتقادی روشن، راسخ و نهادینه شده به #حقیقت_انقلاب داشته باشد تا در تندباد شبهات و حوادث از این مسیر منحرف نشود.
🔻 آن که از انقلابی بودن، فقط ادعا و برخی امور ظاهریاش را داشته باشد یا به خاطر برخی منافع، دعوای انقلابیگری کند و از ویژگیهای لازم طلبه انقلابی، بهره کافی حداقلی هم نداشته باشد را نباید به حقیقت طلبه انقلابی دانست؛ بلکه چون طبل غازی است، بلندآواز و میانتهی.
📗 اقتباس از کتاب طلبه انقلابی
🔹 با توجه به اهانت و اقدامات ساختارشکنانه دولت فرانسه و برخی نشریات این کشور به ساحت پیامبر اسلام(ص) چه مجازاتی را برای آن پیشنهاد میدهید؟
🌐 برای امضای اینترنتی و شرکت در نظرسنجی به لینک زیر مراجعه کنید:👇
hawzahnews.com/x9SQb