📝 دههی گذشته و نتیجهی انحصار کتب ثلاث
🖋 علی مهدوی
🔸 برخی اینگونه القا میکنند که: «شورای عالی یکشبه طرحی برای تحول آموزشی ارائه کرده و کتابی مثل حلقات شهید صدر نسنجیده وارد مدار کتب آموزشی شده است؛ در صورتی که شورای عالی باید بر انحصار و الزام کتب ثلاث (رسائل و مکاسب و کفایه) استوار میماند»!!
❇️ برای اینکه روشن شود این ادعا تا چه حد ناپخته و دور از انصاف است، لازم است اقدامات شورای عالی و مرکز مدیریت در دههی گذشته را به خوبی بررسی کنیم و نتایج آن را ببینیم:
۱- کاهش محدودههای درسی و افزایش سنوات آموزشی مقدمات و سطوح از ده سال به دوازده سال:
البته اگر کسی میخواست سقف انتخاب واحد را تکمیل کند، همچنان میتوانست ده ساله به درس خارج برسد.
۲- اجبار به حضور در کلاس:
پیش از آن طلابی که سر کلاس حاضر میشدند ملاک قبولی آنها از ۱۲ و دیگران از ۱۶ ملاحظه میشد.
۳- الزام حضور مجدد در کلاس، برای افرادی که نمره قبولی در امتحان نگیرند:
بنا بر این شد طلبهای که درسی را شرکت کرده و به هر دلیل در امتحانات ترم و امتحانات تجدیدی نمره کسب نکند، مجددا باید در کلاس شرکت کند تا بتواند امتحان بدهد.
۴- سختگیری شدید در طراحی سؤالات امتحانات سطوح عالی:
وقتی برای مدیریت، احراز شد هیچیک از الزامات فوقالعادهی گذشته کارساز نبوده و همچنان تلخیصات کتب ثلاث، برای طلاب کتب محوری هستند، نه خود کتب ثلاث، بنای امتحانات بر سؤالات بسیار سخت مفهومی شد.
۵- حذف امتحانات موردی
🔺 همهی این موراد نشان میدهد شورای عالی دفعتا به این نتیجه نرسیده است؛ بلکه برای حفظ کتب ثلاث در سطوح عالی، هزینههای سنگینی پرداخت کرد که متأسفانه همگی عملا به شکست انجامید؛ الزامات شدیدی که حتی بخشی از #مقبولیت و جایگاه شورای عالی و مرکز مدیریت را هم بین طلاب، به چالش کشید؛ اما باز بر آن الزامات ایستادگی شد؛ گرچه نتیجهی مطلوب هم حاصل نشد.
🔹 واقعیتهای میدانی در بدنه حوزههای علمیه، میزان علاقه و گرایش طلاب به کتب ثلاث، میزان فهم این کتب، و ... همگی حاکی از حقیقت تلخی است؛ دلسردی بخش زیادی از بدنه طلاب برای فهم متون و عملا روی آوردن به مطالعات شب امتحانی و بروز فاجعهای دانشگاهی در حوزه، بنام پاس کردن دروس بدون درک و فهم آنها!
♨️ بماند عدهای حتی از اصول منزجر شدند چون علم اصول جز عبارات مغلق و غیر قابل فهم -حداقل برای آنها- معنای دیگری نداشت؛ لذا به مرز بحران هویت رسیدند و گرفتار ناامیدی از ادامه تحصیل شدند.
✅ در مقابل همه این واقعیاتی که رخ داد، طلاب و اساتیدی هم بودند که سختی تدریس و تدرس حلقات را در کنار برنامه رسمی سنگین و الزامی سطوح عالی -که هیچ اختیاری را برای هیچنوع سلیقه و استعدادی نمیتابید- به جان خریدند.
اساتید بسیاری اذعان دارند: امروز سرمایهی انسانی دروس خارج نشان میدهد آن عده که از حلقات به درس خارج رسیدهاند بهتر و بیشتر به «علم اصول» انس دارند.
🔻 اکنون شورای عالی و مرکز مدیریت با عبرت پرهزینه از «انحصارگرایی بر کتب ثلاث» مواجهاند و میدانند برای حفظ طلاب و عدم تضییع وقت و عمر و انگیزهی آنها، دروس آموزشی واقعا باید آزاد و اختیاری باشند؛ چراکه ذات حوزه همیشه بر مبنای آزادی در انتخاب استاد و کتاب بوده است.
تحمیل و اجبار فقط و فقط نتیجه عکس دارد و طلاب بیش از این دیگر تاب الزام ندارند.