روحانیت و دنیاگرایی
📝 نامه امام علی به عثمان بن حنیف
💠 قسمت پنجم (آخر)
🔹 آیا سزاوار است که چرندگان فراوان بخورند و راحت بخوابند و گلهٔ گوسفندان پس از چرا کردن به آغل رو کنند، و على نیز [همانند آنان] از زاد و توشهٔ خود بخورد و استراحت کند! چشمش روشن باد که پس از سالیان دراز، چهارپایان رها شده، و گلّههاى گوسفندان را الگو قرار دهد.
🔹 خوشا به حال آن کس که مسئولیّتهاى واجب را در پیشگاه خدا به انجام رسانده و در راه خدا هر گونه سختى و تلخى را به جان خریده،
و به شب زنده دارى پرداخته است،
و اگر خواب بر او چیره شده بر روى زمین خوابیده و کف دست را بالین خود قرار داده،
و در گروهى است که ترس از معاد خواب را از چشمانشان ربوده،
و پهلو از بسترها گرفته، و لبهایشان به یاد پروردگار در حرکت و با استغفار طولانى گناهان را زدودهاند: «آنان حزب خداوند، و همانا حزب خدا رستگار است».
🔹 پس از خدا بترس اى پسر حنیف، و به قرصهاى نان خودت قناعت کن، تا تو را از آتش دوزخ رهائى بخشد.
📗 نهج البلاغه(فیض الاسلام)، نامه ۴۵
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
📌 پ.ن:
امیرالمؤمنین علیهالسلام در این فرازهای پایانی نامه، بار دیگر جان مطلب را به عثمان بن حنیف به عنوان سرباز و کارگزار خویش یادآوری مینماید...
اصل و اساس مطلب این است که هر کسی در راه ادای مسئولیت خویش سختیها و تلخیهای مسیر را به جان بخرد.
بهترین توشهٔ راه هم چنانکه حضرت میفرماید شبزندهداری و مناجات و ذکر پروردگار متعال و استغفارهای طولانی است.
همین شب جمعه، بهترین فرصت است. دست التجاء به دامان پرمهر امام زمان زده و حضرتش را واسطه قرار دهیم، اقتداء به مولای متقیان نموده و با اشک و مناجات و استغفار توشهٔ راه بطلبیم... توشه برگیریم تا در وادی عمل بتوانیم سختیها و تلخیهای راه را جانانه به جان بخریم...