روحانیت و دنیاگرایی بخش دوم
نامه امام علی به عثمان بن حنیف
قسمت دوم
🔹... و از زمین دنیا حتى یک وجب در اختیار نگرفتم و دنیاى شما در چشم من از دانه تلخِ درخت بلوط ناچیزتر است.
🔹آرى از آنچه آسمان بر آن سایه افکنده، فدک در دست ما بود که مردمى بر آن بخل ورزیده، و مردمى دیگر سخاوتمندانه از آن چشم پوشیدند، و بهترین داور خداست. مرا با فدک و غیر فدک چه کار! در حالى که جایگاه فرداى آدمى گور است، که در تاریکى آن، آثار انسان نابود و اخبارش پنهان مى گردد؛ گودالى که هر چه بر وسعت آن بیفزایند، و دست هاى گور کن فراخش نماید، سنگ و کلوخ آن را پر کرده، و خاک انباشته رخنه هایش را مسدود کند.
🔹 من نفس خود را با پرهیزکارى مى پرورانم، تا در روز قیامت که هراسناک ترین روزهاست در أمان، و در لغزشگاه هاى آن ثابت قدم باشد.
🔹من اگر مى خواستم، مى توانستم از عسل پاک و از مغز گندم و بافتههای ابریشم براى خود غذا و لباس فراهم آورم؛ امّا هیهات که هواى نفس بر من چیره گردد، و حرص و طمع مرا وا دارد که طعامهای لذیذ برگزینم، در حالى که در «حجاز» یا «یمامه» کسى باشد که به قرص نانى نرسد، و یا هرگز شکمى سیر نخورد یا من سیر بخوابم و پیرامونم شکم هایى که از گرسنگى به پشت چسبیده و جگرهاى سوخته وجود داشته باشد، یا چنان باشم که شاعر گفت: «این درد تو را بس که شب را با شکم سیر بخوابى و در اطراف تو شکم هایى گرسنه و به پشت چسبیده باشند».
آیا به همین رضایت دهم که مرا امیرالمؤمنین خوانند و در تلخى های روزگار با مردم شریک نباشم و در سختى هاى زندگى الگوى آنان نگردم؟...
📗 نهج البلاغه(فیض الاسلام)، نامه۴۵
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
📌 پ.ن:
چه سخنان پرمغزی! این سخنان از جانی صادر میشود که عمری در راه جهاد با نفس درد و رنج کشیده است.
چقدر سوزناک است تعابیر امام علی...
اوج بیانات این قسمت را میتوان آنجا دانست که حضرت میفرماید آیا به عنوان "امیرالمؤمنینی" دلخوش کنم!!؟
اجازه بدهید متناسب با حال خودمان اینگونه بازگویش کنم: آیا به عنوان #سربازی امام زمان خود را دلخوش کنیم!!؟ ولی هنگامهٔ پرهیزکاری و عمل، چنین قدم از مردم سادهٔ دیندار هم عقبتر باشم!!؟ آیا به این لباس دلخوش کنیم ولی در خلوت خود، نه نماز اول وقتی، نه نماز شبی، نه انس با قرآن و اشک و آهی... و از آن طرف همِّ واحدمان مدرک و مال دنیا و منصب و مقام باشد... پناه بر خدا...