🌀 چرا آرزوهای مدیر حوزههای علمیه برآورده نمیشود؟
🖋 علی مهدوی
🔸 بر همگی روشن است که استاد اعرافی مدیر حوزههای علمیه، از ابتدای پذیرش این مسؤولیت، افقهای بزرگی را در اندیشه داشته و دارد؛ بر همین اساس سندنویسیهای متعدد، تشکیل ستادهای راهبری گونهگون و متفاوت، امضای موافقتنامه با نهادهای مختلف استانی و کشوری و دهها کار متنوع دیگر را آغاز کردند.
🔻 اما با وجود همهی این آرزوهای بلند و پرتعداد، توفیقات خیلی چشمگیر نبودند و حتی یکجاهایی نگاه نهادهای ملی به حوزه تغییر کرد یا شاید بهتر است بگوییم واقعبینانهتر شد؛ نظیر طرح امین.
✅ در چرایی و آسیبشناسی این عدم توفیقات، به دلایل متعددی میتوان اشاره کرد که مهمترین آنها بدین قرار است:
1️⃣ عدم توانمندی بدنه حوزه به علوم لازم:
تا وقتی شورای عالی و مرکز مدیریت بر مدار رشد تکبعدی طلاب تمرکز کردهاند و نیازهای ضروری دیگری که طلاب باید به آن مسلح باشند را باور نکرده و برای آن برنامهریزی ندارند، چطور میتوان انتظار داشت که برای مثال حتی همین طرح امین ساده، موفقیت حداکثری داشته باشد. شکی نیست طلاب حاذق در طرح امین کم نیستند، اما تعداد آنها غالب و حداکثری هم بود؟
با کدام بدنه توانمند و مسلط به علوم و مهارتهای متنوع که از ابتدای طلبگی هدفمند و براساس استعداد تربیت شدهاند آرزوهای بزرگ در سر میپرورانیم و هرروز بر تعداد آنها بیش و بیشتر میافزاییم؟!
2️⃣ دیوانسالاری اداری و ناکارآمد
تا وقتی روحیهی کارمندی موجود بیشترین سهم بودجههای حوزه را میبلعد و کارنامه موفق و مؤثری ندارد، قرار است چگونه و از چه مسیری به اهداف عالی مدیر حوزههای علمیه برسیم؟ با مدیران میانی خسته و دور از خلاقیت و انگیزه یا نظامی کارمندی که اصلا نحوه جذب و بکارگیری و ارتقایش هیچ شفاف نیست و بدتر از همه نظارت دقیقی روی آن نیست؟
3️⃣ مدیریت دستبسته
وقتی استاد اعرافی حتی اختیار انتخاب مستقیم معاونین ستادی خود را ندارد و همواره با اعمال نظر شورای عالی مواجه است؛ وقتی حتی برای خرج بودجه، لازم است شورای عالی اذن دهد و ساعتها جلسات شورای عالی برای بودجه هدر برود، مثل این است که به یک نفر بگوییم اسماً مدیر هستی، اما اختیاراتت با ماست.
مهم نیست استاد اعرافی مدیر است یا فرد دیگری، مهم این است که به مدیر باید اعتماد شود و سپس از وی مطالبه گزارش و عملکرد شود.
4️⃣ معضلات معیشتی
وقتی بدنه نخبگان و استعدادهایی که قابلیت شکوفایی دارند اما به دلیل مشکلات متعدد معیشتی در حال گریز از حوزه و وظایف آخوندی هستند، ما با چه کسانی قرار است قلههای بزرگ علمی و معرفتی را فتح کنیم و طلبه تراز انقلاب و تمدن اسلامی تحویل بدهیم؟
✅ راهکار اساسی:
یکی از مهمترین راهکارهای اساسی، لبیک شورای محترم عالی به مطالبه دیرینه رهبر معظم حوزهها مبنی بر تمرکز شورای عالی در سیاستگذاری و اجتناب از ورود در عرصه مدیریت است که مصداق روشن آن آزادی مدیر در انتصاب معاونان کارآمد است.
✅ راهکار موقت:
مادامی که شورای عالی قرار نیست به امر رهبری تن دهد و انقلابی عمل کند؛
ای کاش استاد اعرافی کمی از کمیت آرزوهای بزرگ میکاستند و بر تأسیس و تقویت (کیفیت) زیرساختهای آموزشی و پژوهشی و معنوی شهرستانها -و اگر ممکن نیست لااقل- قم میافزودند؛ تا آرزوها دستیافتنی شوند:
به مدرسهها و مدرسها، به اساتید شاگرد پرور، به پژوهشهایی با شاخصهای حوزوی، به طلاب سطوح پایین و درسهای پایه، به اخلاق عملی در متن حوزه، به مهارتافزایی و بصیرتافزایی در سطوح پایین و به توانمندسازی و معیشت کادر مدیریتی و پر کیفیت در قم.
آقای اعرافی اگر در ستاد دستبسته است، لااقل برای صف (حوزه علمیه استان قم) دستشان باز است؛ اما حیف و صد حیف که تمرکز لازم را بر قم نداشته و ندارند.
در گذشته نیز بیان شد ایشان اجازه ندهند درباره دوره مدیریتی ایشان بعدها بگویند صرفا سندنویسیهایی شد و آرزوهایی سرداده شد و دیگر هیچ!